۴۲- وعنْ أبيعبدِاللهِ خَبَّابِ بْن الأَرتِّ رضي الله عنه قال: شَكَوْنَا إِلَى رسولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَهُو مُتَوسِّدٌ بُردةً لَهُ في ظلِّ الْكَعْبةِ، فَقُلْنَا: أَلا تَسْتَنْصرُ لَنَا أَلا تَدْعُو لَنَا؟ فَقال: قَد كَانَ مَنْ قَبْلكُمْ يؤْخَذُ الرَّجُلُ فيُحْفَرُ لَهُ في الأَرْضِ فيُجْعَلُ فِيهَا، ثمَّ يُؤْتِى بالْمِنْشارِ فَيُوضَعُ علَى رَأْسِهِ فيُجعلُ نصْفَيْن، ويُمْشطُ بِأَمْشاطِ الْحديدِ مَا دُونَ لَحْمِهِ وَعظْمِه، ما يَصُدُّهُ ذلكَ عَنْ دِينِه، واللَّه ليتِمنَّ اللَّهُ هَذا الأَمْر حتَّى يسِير الرَّاكِبُ مِنْ صنْعاءَ إِلَى حَضْرمْوتَ لا يخافُ إِلاَّ الله والذِّئْبَ عَلَى غنَمِه، ولكِنَّكُمْ تَسْتَعْجِلُونَ». [روایت بخاري]([۱])
وفي رواية : «وهُوَ مُتَوسِّدٌ بُرْدةً وقَدْ لقِينَا مِنَ الْمُشْركِين شِدَّةً».
ترجمه: خباب بن اَرَت رضي الله عنه ميگويد: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم شالِ خود را در سايهی كعبه، بالش ساخته و تكيه زده بود؛ (از شکنجههای مشرکان مکه) به او شكايت کردیم و گفتيم: آيا براي ما درخواست پيروزي نميكني؟ آيا براي ما دعا نميكني؟ فرمود: «در امتهاي گذشته برای شخصی (که ایمان آورده بود) چالهاي در زمين، ميكَندند و او را در آن میگذاشتند. سپس ارهاي ميآوردند و روی سرش مينهادند و او را از وسط، دونيم ميكردند. و شانههاي آهني در بدنش فرو ميبردند تا جايي كه به استخوان و عصب ميرسيد؛ ولی اینهمه شکنجه، او را از دینش باز نمیداشت. به الله سوگند که الله، اين دين را كامل میکند و بهنتیجه میرساند؛ تا جایی که سوارکار (مسافر) از «صنعاء» تا «حضرموت» میرود و جز ترس خدا و خطر گرگ برای گوسفندانش، از هیچ چيز ديگری نمیترسد؛ اما شما عجله میکنید».
در روایتی آمده است: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم شالِ خود را بالش کرده و تکیه زده بود و چون شکنجه و سختی زیادی از مشرکان دیده بودیم…
شرح
حدیث ابوعبدالله، خبّاب بن اَرَت رضي الله عنه از شکنجهها و آزارهای فراوانی حکایت دارد که مسلمانان از کفار قریش دیدند؛ از اینرو برای شکایت نزد رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم رفتند که در زیرِ سایهی کعبه بر شال خود تکیه زده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برایشان بیان کرد که مسلمانانِ امتهای گذشته، در راه دینشان رنج و مشقت بیشتری متحمل شدهاند؛ بهگونهای که برای هریک از آنها گودالی میکَندند و او را در آن میگذاشتند و سپس او را با اره دونیم میکردند. همچنین شانهی آهنی در بدنش فرو میبردند، تا جایی که به استخوان میرسید. چه شکنجههای عجیب و دردناکی! سپس رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم سوگند خورد که الله عزوجل این دین، یعنی اسلام و دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به نتیجه میرساند، تا جایی که مسافر، در کمال امنیت از صنعاء به حضرموت میرود و جز ترس خدا و خطر گرگ بر گوسفندانش، هیچ ترس دیگری ندارد. و همینطور نیز شد. این، یکی از نشانههای الهی و از معجزههای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که طبق فرمودهاش اتفاق افتاد و خود، گواهی و شهادتی از سوی الله بر صداقت و رسالت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. همانگونه که الله جل جلاله میفرماید:
﴿لَّٰكِنِ ٱللَّهُ يَشۡهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَيۡكَۖ أَنزَلَهُۥ بِعِلۡمِهِۦۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَشۡهَدُونَۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدًا ١٦٦﴾ [النساء : ١٦٦]
اما الله، در مورد آنچه نازل نموده، ثابت میکند که آن را به علم و دانش خود نازل نموده است؛ و فرشتگان نیز گواهی میدهند. و همین بس که الله گواه است.
این حدیث همچنین دلیلی بر وجوب صبر و شکیبایی در برابر اذیت و آزار دشمنان میباشد. انسان، با صبر و شکیبایی به پیروزی میرسد. بر هر مسلمانی واجب است که در برابر اذیت و آزار کفار، به امید اجر و ثواب پایداری نماید و منتظر گشایشی از سوی الله عزوجل باشد و گمان نکند که قضیه، بهسرعت و بهآسانی تمام میشود و پایان مییابد. الله عزوجل مؤمنان را بهوسیلهی کفار میآزماید و چه بسا مسلمانان، به دست کفار کشته میشوند؛ همانگونه که پیامبران کشته شدند. چه بسیار پیامبرانی که به دست یهودیان بنیاسرائیل به قتل رسیدند؛ حال آنکه بهعنوان پیامآوران الهی، از دعوتگران و مسلمانان، برتر بودند. لذا مسلمان باید به امید ثواب، پایداری نماید و منتظر گشایشی از سوی الله متعال باشد و خسته و درمانده نشود. آری! مسلمان باید همانند کوه، استوار باشد و بداند که فرجام نیک، از آنِ پرهیزکاران است و الله، با صابران میباشد. با شکیبایی و پایداری در راه حق و پیمودن این راه سخت به مقصد خواهیم رسید؛ البته بهدور از هرگونه هرج و مرجطلبی، آشفتگی و بینظمی یا فعالیتهای تحریکآمیز؛ بلکه با رعایت نظم و برنامهریزی سنجیده و درست به نتیجه میرسیم؛ زیرا دشمنان اسلام، با روشهای هدفمند و برنامهریزیشده، به سوی اهدافشان گام برمیدارند و به مقصودشان میرسند. متأسفانه افراد قشرینگر و سطحی، گرفتار احساسات و عواطف خویش میشوند و با آشوب و هیاهو و فعالیتهای تحریکآمیز، خود و امت اسلام را از خیر فراوان محروم میکنند و گاهی دچار لغزشهایی میشوند که اگر هم دستآوردی داشتهاند، همهاش را از میان میبرند؛ ولی مؤمن، با صبر و حوصله عمل میکند و با تصمیمگیریهای درست و برنامهریزیهای سنجیده، خود را آماده میسازد تا کار دشمنان خدا را یکسره کند و هر فرصتی را از آنها میگیرد؛ زیرا آنها در کمین نشسته و در انتظار فرصت مناسب برای نابود کردن اهل خیر هستند. دشمن، در پیِ تحریک مسلمانان است تا همانطور که امروزه میبینیم کوچکترین حرکت نسنجیدهای از برخی از مسلمانان سر بزند و بهانهای به دست دشمن بیفتد و بدینسان به سوی مسلمانان لشکرکشی کنند و بر آنان، چیره شوند.
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم اصحابش را به صبر و پایداری فراخواند و برایشان بیان نمود که مؤمنان امتهای گذشته، شکنجههای شدیدتری میدیدند، ولی صبر میکردند. گویا به آنان فهماند که شما بیش از امتهای گذشته، شایستگی صبر و شکیبایی را دارید؛ لذا شما ای امت محمد! امت صبر و شکیبایی هستید؛ امت احسان و نیکوکاری هستید؛ صبر کنید و پایداری نمایید تا حکم الله فرا رسد و فرجام نیک، از آن پرهیزکاران گردد.
تو ای انسان! در برابر شرارتها ساکت مباش؛ ولی سنجیده و حسابشده عمل کن و منتظر گشایشی از سوی الله باش و خسته و درمانده مشو که راه، طولانیست و تازه، تو در ابتدای راه هستی. کسانی که در این راه قرار میگیرند، همهی تلاش خود را بهکار مي برند تا به قلهی اهداف خویش برسند. تو از آنان سبقت بگیر و تازهنفس و قویتر از آنها گام بردار و سعی کن تدبیرت از مکر و نیرنگ دشمنانت، قویتر باشد. آنها، دسیسه میکنند و الله جل جلاله نیز تدبیر میکند و مکرشان را باطل و نابود میگرداند؛ بهیقین او، از همهی دسیسهگران، تواناتر است.