۳۷- وعنْ أَبي عبْدِ الرَّحْمنِ عبْدِ اللَّه بنِ مسْعُودٍ رضي الله عنه قال: كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلى رسولِ الله صلی الله علیه و آله و سلم يحْكيِ نَبيّاً من الأَنْبِياء، صلواتُ اللَّهِ وسَلاَمُهُ عَليْهم، ضَرَبُهُ قَوْمُهُ فَأَدْموْهُ وهُو يمْسحُ الدَّم عنْ وجْهِه، يقُول: «اللَّهمَّ اغْفِرْ لِقَوْمي فإِنَّهُمْ لا يعْلمُونَ». [متفقعليه]([۱])
ترجمه: عبد الله بن مسعود رضي الله عنه ميگويد: گويا هم اكنون، رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم را ميبينم كه از پيامبري حكايت ميكند كه قومش، او را زدند و خونآلودش کردند و او در حالي كه خون را از چهرهاش پاك ميکرد، میگفت: «یا الله! قوم مرا ببخش؛ چراكه آنها نميدانند».
شرح
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این حدیث به بخشی از سختیهایی اشاره میفرماید که بر پیامبران علیهمالسلام گذشته است. الله متعال، وظیفهی ابلاغ رسالت را به پیامبرانش داد؛ زیرا آنها، شایستگی چنین مقامی را داشتند. همانگونه که الله عزوجل فرموده است:
﴿ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَيۡثُ يَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ﴾ [الأنعام: ١٢٤]
الله، خود میداند رسالتش را به چه کسی بدهد.
پیامبران شایستگی پذیرش رسالت، تبلیغ، دعوت و امر به معروف و نهی از منکر را داشتند و میتوانستند سختیهای این راه را تحمل کنند و در این راه صبر نمایند. پیامبران الهی را با سخنان نیشدار و کارهای آزاردهندهی خود، اذیت کردند و حتی در پارهای از موارد، آنها را کشتند. چنانکه الله متعال، به پیامبرش خبر داده است:
﴿وَلَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَىٰ مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّىٰٓ أَتَىٰهُمۡ نَصۡرُنَاۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ وَلَقَدۡ جَآءَكَ مِن نَّبَإِيْ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣٤ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكَ إِعۡرَاضُهُمۡ فَإِنِ ٱسۡتَطَعۡتَ أَن تَبۡتَغِيَ نَفَقٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَوۡ سُلَّمٗا فِي ٱلسَّمَآءِ فَتَأۡتِيَهُم بَِٔايَةٖۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ ٣٥﴾
[الأنعام: ٣٤، ٣٥]
پیش از تو نیز پیامبرانی تکذیب شدند و در برابر تکذیبِ دیگران شکیبایی نمودند و اذیت و آزار دیدند تا آنکه یاری ما به آنان رسید. هیچ چیز نمیتواند حکم و قانون الله را تغییر دهد. بدون شک بخشی از سرگذشت پیامبران به تو رسیده است. چنانکه رویگردانی آنان بر تو سنگین و دشوار است، اگر توانستی سوراخی در زمین پیدا کن یا نردبانی به سوی آسمان جستجو نما و برایشان نشانهای بیاور (تا ایمان بیاورند). و اگر الله اراده کند، آنان را بر هدایت گرد میآورد؛ پس، از جاهلان مباش.
این آیه به رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم میگوید: حکمت الهی، چنین اقتضا کرده است که تو را تکذیب کنند تا حق و باطل به دنبالِ درگیری و رویارویی با هم، مشخّص شوند.
پیامبرمان که درود خدا بر او باد، حکایت یکی از پیامبران را بیان فرمود که قومش، او را زدند و خونآلودش کردند؛ او، خون را از صورتش پاک میکرد و میگفت: «خدایا! قوم مرا ببخش؛ آنها نمیدانند». این، کمال صبر یک انسان است که او را بزنند، و باز خیرخواهشان باشد. اگر کسی را بهخاطر دنیا بزنند، آکنده از خشم میشود و درصدد انتقام برمیآید؛ اما پیامبر خدا را میزنند و او برایشان دعای آمرزش میکند؛ تازه، دعوتش را بیمزد و بیمنت انجام میدهد و هیچ پاداشی از آنها نمیخواهد. با این حال، او را آنقدر میزنند که از سر و صورتش، خون میآید و او، دست به دعا برمیدارد و برای قومش درخواست مغفرت میکند.
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم این حکایت را بیهوده یا برای پر کردن وقتمان، بازگو نکرده است؛ بلکه آن را برای ما حکایت نموده تا از آن درس بگیریم و طبق آن، در مسیر دعوت حرکت کنیم؛ الله عزوجل میفرماید:
﴿لَقَدۡ كَانَ فِي قَصَصِهِمۡ عِبۡرَةٞ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِۗ﴾ [يوسف: ١١٠]
بهراستی در داستانها و سرگذشتشان، عبرتی برای خردمندان وجود دارد.
درسی که از حکایت این پیامبر فرامیگیریم، این است که باید در راه دعوت به سوی الله، سختیهای گفتاری و رفتاری دیگران را تحمل کنیم و در برابرش شکیبا باشیم و سختیهای رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم را بهیاد بیاوریم و به او اقتدا کنیم که وقتی انگشتش در جهاد، زخمی شد، میگفت:
هَلْ أَنْتِ إِلاَّ إِصْبَعٌ دَمِيت وَفِـي سَبِيـلِ اللَّهِ مَا لَقِيت
«تو انگشتي بيش نيستي كه زخمي شدهاي و آنچه به تو رسیده، در راه الله است».
آری! باید در برابر سخنان آزاردهندهای که در راه دعوت، به خود ما میگویند یا به ما میرسد، صبور باشیم و آن را مایهی رفع درجاتمان یا بخشش گناهانمان بدانیم؛ چراکه شاید از لحاظ اخلاص، یا شیوهی کار، خللی در دعوتمان وجود داشته باشد. تحمل سختیهای راه دعوت، کفارهی نقصی خواهد بود که در دعوتمان وجود دارد؛ زیرا انسان هر کار کند، باز هم امکان ندارد که در کارش هیچ عیبی نباشد؛ بنابراین سختیهای راه دعوت، زمینهای برای تکمیل کاستیهای کارِ دعوتگر و همچنین رفع درجاتش خواهد بود؛ از اینرو دعوتگر باید صبورانه به راهش ادامه دهد، نه اینکه عقبنشینی کند و بگوید: خسته شدهام و مجبور نیستم که اینهمه سختی را تحمل کنم. خیر؛ بلکه باید صبور باشد. دنیا، طولانی نیست؛ چند روزیست که میگذرد و پایان مییابد. پس در راه دعوت صبر کن تا الله هرطور که بخواهد، حکم کند.
ابنمسعود رضي الله عنه گفت: «گويا هم اكنون، رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم را ميبينم كه برای ما حکایت آن پیامبری را بیان میکند که…». این شیوهی بیانی عبدالله بن مسعود رضي الله عنه نشان میدهد که انسان، برای بیان صحت خبر یا سخنی که بازگو میکند، میتواند از چنین عباراتی استفاده نماید که نشان میدهد آن خبر یا سخن را بهدرستی حفظ کرده است. وقتی انسان، چنین شیوهای را برای تثبیت سخنش بهکار میگیرد، در واقع، به سلف صالح رضي الله عنهم اقتدا کرده و این، امریست که در میان عموم مردم رواج دارد.