۳۶۲- وعن أبي سعيدٍ سَمُرةَ بنِ جُنْدبٍ رضي الله عنه قال: لَقَدْ كنْتُ عَلَى عهْدِ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم غُلامًا، فَكُنْتُ أَحفَظُ عنْه، فَمَا يَمْنَعُني مِنَ القَوْلِ إِلاَّ أَنَّ هَهُنَا رِجالاً هُمْ أَسنُّ مِنِّي. [متفق عليه]([۱])
ترجمه: ابوسعید، سَمُره بن جندب رضي الله عنه میگوید: در دوران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، پسری نوجوان (کمسن و سال) بودم و فرمودههای ایشان را حفظ میکردم؛ تنها چیزی که مرا از سخن گفتن باز میداشت، حضورِ مردانِ مسنتر در مجلس بود.
([۱]) صحیح بخاری، ش: ۱۳۳۲؛ و صحیح مسلم، ش: ۹۶۴.
شرح
در همهی این احادیث، به گرامیداشت اهل فضل و علم اشاره شده است؛ چنانکه در حدیث عبدالله بن مسعود رضي الله عنه آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «افرادِ بالغ و عاقل، پشتِ سر و نزدیکِ من قرار بگیرند؛ سپس کسانی که در سن و دانش در درجهی بعد هستند». و این را سه بار تکرار کرد و افزود: «(در مسجد و هنگام نماز جماعت) از بینظمی، سر و صدا و بههم آمیختگی بازارها بپرهیزید». یعنی شایسته است که افراد مسنتر و داناتر در صفهای جلو قرار بگیرند. «أُولُوا الأَحْلامِ»، یعنی کسانی که بالغ شدهاند و «النُّهَى»، جمعِ «نهیه» به معنای عقل و خرد است و «أُولُوا النُّهَى» یعنی خردمندان. لذا افراد بالغ و عاقل، باید هنگام نماز در صفهای جلو بایستند. این حدیث، بدین معنا نیست که تنها افرادِ بالغ و عاقل جلو بایستند یا بدین معنا نیست که بچهها و خردسالان، حق ندارند در صفهای جلو قرار بگیرند. لذا نباید بچههایی را که در صف اول میایستند، از صف اول به عقب برانیم و این کار، جایز نیست؛ مگر اینکه نمازگزاران را اذیت کنند. زیرا هر مسلمانی، پیش از سایر مسلمانان به چنین موقعیتی دست یابد، آن موقعیت به او تعلق دارد. اینجاست که به تفاوت این دو عبارت، پی میبریم:
اول: این عبارت که: تنها افراد بالغ و عاقل، نزدیک امام و پشت سرِ او بایستند.
و دوم: این فرمودهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که: «افراد بالغ و عاقل، پشت سر و نزدیک من قرار بگیرند».
عبارت نخست، بدین معناست که بچهها و خردسالان، نباید نزدیک امام و در صفهای جلو قرار بگیرند؛ و این، درست نیست. ولی فرمودهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تشویقی برای افراد بالغ و عاقل است تا در صف اول و نزدیک امام جماعت بایستند. از اینرو میگوییم: کسانی که بچهها را از صفهای جلو به عقب میرانند، در حقیقت آنها را از حقی که به آن دست یافتهاند، محروم میکنند و بدینسان دچار اشتباه بزرگی میشوند. زیرا از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است: «مَنْ سَبَقَ إلَى مَا لَمْ يَسْبِقْ إلَيْهِ مُسْلِمٌ فَهُوَ لَهُ».([۱]) یعنی: «هرکس، پیش از سایر مسلمانان به چیزی دست یابد، آن چیز به او تعلق دارد».
از سوی دیگر، این امر باعث میگردد که بچهها از مسجد دلزده شوند و این، آنها را از مسجد فراری میکند؛ علاوه بر این از کسی که آنها را طرد مینماید، آزردهخاطر میشوند. از اینرو تأکید میکنم که هیچگاه بچهها را از صفهای جلو طرد نکنید.
همچنین اگر بچهها را از صفهای جلو به صفهای عقب برانیم، فرصتِ بازیگوشی در اختیارشان گذاشتهایم. به عبارت دیگر اگر همهی بچهها در عقب، صف جداگانه و مستقلی داشته باشند، با سر و صدا و هیاهوی خود، حواس نمازگزاران را پَرت میکنند؛ ولی اگر در صف اول یا در میان نمازگزاران، پراکنده باشند، آرامش مسجد، بیشتر حفظ میشود.
از این فرمودهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بدین نکته پی میبریم که نزدیک بودن به امام جماعت، دارای شأن و فضیلتیست که نمیتوان نادیده گرفت. پس نتیجه بگیریم که اگر سمت چپ صف، نسبت به سمت راست آن، به امام نزدیکتر باشد، در این صورت ایستادن در سمت چپ، برتر است؛ زیرا به امام، نزدیکتر می باشد. برای دستیابی به این فضیلت، ابتدا چنین بود که اگر یک امام و دو مقتدی بودند، هر سه در یک صف میایستادند و امام، وسط قرار میگرفت و یک نفر، سمت راستش میایستاد و دیگری، سمت چپ. گرچه این وضعیت ایستادن در جماعت سه نفره، منسوخ شد، اما نشانگر اینست که سمت راست، بهطور مطلق برتر نیست و تنها زمانی برتر است که فاصلهی سمت راست از امام، همانند فاصلهی سمت چپ باشد؛ ولی اگر فاصلهی سمت چپ از امام، بهطور روشن، کمتر باشد، در این صورت، سمت چپ، برتر و افضل است.
اما در حدیثِ مربوط به خوابِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: «در خواب دیدم که مسواک میزنم. دو نفر نزد من آمدند؛ یکی، بزرگتر بود و دیگری، کوچکتر. مسواک را به کوچکتر دادم. به من گفته شد: آن را به بزرگتر بده. پس آن را به بزرگتر دادم». این حدیث، نشانگر اینست که باید هنگام دادن اشیاء به افراد، از بزرگترها شروع کنیم؛ لذا هنگام پذیرایی با غذا، چای و قهوه، از سمت راست شروع نکنیم؛ بلکه از افرادِ مسنتری که روبهروی ما هستند، آغاز نماییم. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میخواست مسواک را به کوچکتر بدهد، اما به او گفته شد: آن را به بزرگتر بده. ناگفته پیداست که اگر مردِ کوچکتر در سمت چپ بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تصمیم نمیگرفت که مسواک را به او بدهد؛ لذا چنین بهنظر میرسد که فردِ کوچکتر سمت راست بوده است؛ ولی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفته شد: «آن را به کوچکتر بده». پس نتیجه اینکه وقتی مردم روبهروی ما باشند، از افراد مسنتر شروع میکنیم، نه از سمت راست. ولی اگر سمت چپ و راست نشسته باشند، باید از سمت راست، آغاز نماییم.
برای جمعبندی این مسأله که پذیرایی و امثال آن را از افراد مسنتر شروع کنیم یا از افرادی که سمت راست ما قرار دارند، میگوییم: اگر داستان بهگونهای باشد که برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاد، از افرادِ سمت راست آغاز میکنیم؛ چنانکه نوشیدنیای برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آوردند؛ سمت چپِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم افرادی مسن بودند و سمت راست ایشان، پسربچهای قرار داشت؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به پسربچه فرمود: «أَتَأْذَنُ لي أَنْ أُعْطِيَ هُؤلاءِ؟» یعنی: «آیا اجازه میدهی که به اینها بدهم؟» پسربچه پاسخ داد: خیر، سوگند به الله هیچکس را در سهمی که از سوی شما نصیبم شده است، بر خود ترجیح نمیدهم. لذا وقتی که موقعیت، اینگونه بود، افرادِ سمت راست را مقدّم بدارید؛ ولی اگر همه، روبهروی شما هستند، از افراد مسنتر آغاز کنید. این، جمعبندیِ ما دربارهی مقدم دانستن افراد مسنتر یا افرادیست که در سمت راست مجلس قرار دارند. حال این پرسش مطرح میشود که اگر لیوان آب را به بزرگتر مجلس دادید، پس از او، چه کسی اولویت دارد؟ کسی که سمت راستِ این فرد و سمت چپ شماست یا کسی که سمت راستِ شما قرار دارد؟
میگوییم: باید از کسی آغاز کنید که سمتِ راست شماست، گرچه سمت چپِ آن فردِ مسن باشد؛ زیرا اگر ما پس از مقدم قرار دادن فرد مسن، رعایت سمت راست را اساس قرار دهیم، در این صورت کسی که سمت راستِ شماست، همان کسیست که سمتِ چپِ مقابلِ شماست و باید او را در اولویت قرار دهید؛ البته در صورتی که حاضران مجلس، در این ترتیب، کسی را بر خود ترجیح ندهند یا تعارفش نکنند و به خدمتکار یا کسی که آب میدهد، نگویند: به فلانی بده.
([۱]) ضعیف است؛ ر.ک: ضعیف الجامع، از آلبانی رحمه الله، ش: ۵۶۲۲.