۳۴۲- عن عبد الله بنِ عمرو بن العاص رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «الْكبائر: الإِشْراكُ بِاللَّه، وعقُوقُ الْوالِدَيْنِ، وقَتْلُ النَّفْس، والْيمِينُ الْغَموس». [روایت بخاري]([۱])
ترجمه: عبدالله بن عمرو بن عاص رضي الله عنهما میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «گناهان کبیره، عبارتند از: شرک به الله، نافرمانی پدر و مادر، قتل نفس، و سوگند دروغ (که صاحبش را در گناه و دروخ، غوطهور میگرداند)».
شرح
همهی این احادیث، نشانگر حرام بودن قطع صلهی رحم و نافرمانی پدر و مادر است؛ پیشتر نمونههایی از این احادیث، ذکر شد. افزون بر احادیث گذشته، حدیث عبدالله بن عمرو بن عاص رضي الله عنهما ذکر شده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «یکی از گناهان کبیره، اینست که شخصی به پدر و مادرش دشنام دهد». و در روایتی دیگر آمده است: «یکی از بزرگترین گناهان کبیره، اینست که شخصی پدر و مادر خود را لعن و نفرین کند». سؤال شد: چگونه کسی پدر و مادر خود را لعن و نفرین میکند؟! زیرا خیلی شگفتآور است که کسی، به پدر و مادرش دشنام دهد یا نفرینشان کند. فرمود: «پدرِ کسی را دشنام میدهد و او نیز در مقابل، پدر او را دشنام میدهد؛ و مادرِ کسی را دشنام میدهد و او نیز در مقابل، مادر وی را دشنام میدهد».
این هشدار جدی، نشانگر اینست که انسان باید همهی دقتش را بهکار گیرد تا مبادا به عنوان یک محرّک یا عامل تحریککننده، سبب شود که به پدر و مادرش دشنام دهند؛ یعنی مبادا به پدر و مادرِ کسی دشنام دهد. زیرا این امر، طرف مقابل را به واکنش وامی دارد و باعث میشود که او نیز مقابله به مثل کند و به پدر و مادرِ این شخص، دشنام دهد؛ این، بدین معنا نیست که مقابله با مثل در چنین مواردی، جایز است و میتوانیم در برابر اهانت دیگران به پدر و مادرِ خویش، به پدر و مادرِ آنها ناسزا بگوییم. زیرا هیچکس، بارِ گناهِ دیگری را بهدوش نمیکشد، ولی معمولاً انسانها در تعامل با دیگران، مقابله به مثل میکنند؛ از اینرو اگر به کسی به دشنام دهند، او نیز در مقابل، ناسزا می گوید و لب به دشنام میگشاید. همانگونه که الله متعال، میفرماید:
﴿وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدۡوَۢا بِغَيۡرِ عِلۡمٖۗ﴾ [الأنعام: ١٠٨]
به معبودان کسانی که غیر الله را عبادت میکنند، دشنام ندهید که آنان نیز از روی دشمنی و نادانی به الله ناسزا خواهند گفت.
لذا اگر کسی باعث شود که به پدر و مادرش ناسزا بگویند، در این گناه، سهیم خواهد بود.
سپس مؤلف رحمه الله حدیثی بدین مضمون نقل کرده که مغیره بن شعبه رضي الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله متعال، رنجانیدن مادران، خودداری از ادای حقوق مالی دیگران و تصاحب حقوق آنها، و زنده به گور کردن دختران را بر شما حرام نموده و برای شما ناپسند (حرام) گردانیده است که هر سخنی را بازگو کنید و سؤالهای فراوان (و درخواستهای بیمورد) مطرح نمایید و اموال و داراییهای خود را (در راههای نامشروع) تباه کنید».
شاهد موضوع از این حدیث، اینجاست که رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم نافرمانی مادران یا رنجانیدن آنها را یکی از کارهای حرام برشمرد. رنجانیدن مادران، به معنای کوتاهی در انجام وظایفیست که فرزندان دربارهی مادران خود دارند؛ و هرکس در نیکی به مادرش کوتاهی کند، باعث رنجش خاطرش میشود. زنده به گور کردن دختران نیز حرام است؛ در دوران جاهلیت، داشتن فرزند دختر را ناپسند میدانستند و بد میبردند که دخترشان را بهازدواج یک مرد دربیاورند؛ از اینرو همینکه صاحب فرزند دختر میشدند، گودالی میکَندند و بدینسان دخترشان را زنده به گور میکردند. الله متعال، میفرماید:
﴿وَإِذَا ٱلۡمَوۡءُۥدَةُ سُئِلَتۡ ٨ بِأَيِّ ذَنۢبٖ قُتِلَتۡ ٩﴾ [التكوير: ٨، ٩]
و آنگاه که از دختر زنده به گورشده بپرسند: به کدامین گناه کشته شده است؟
از اینرو الله متعال، زنده به گور کردن دختران را که یکی از بزرگترین گناهان کبیره است، حرام گردانید. شکی نیست که اگر کسی، یک شخص بیگانه را بکشد، برای همیشه در دوزخ خواهد ماند؛ زیرا الله متعال، فرموده است:
﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِيهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِيمٗا ٩٣﴾ [النساء : ٩٣]
و هر کس، مؤمنی را بهعمد بکشد، جزایش دوزخ است و جاودانه در آن خواهد ماند؛ و الله بر او خشم گرفته، و او را از رحمتش دور نموده و عذاب بزرگی برایش آماده ساخته است.
بنابراین، جُرم کسی که یکی از نزدیکان خود را میکُشد، بهمراتب، سختتر و سنگینتر است.
«ومنْعًا وهات»، یعنی: برخی از انسانها از طریق ضایع کردن حق دیگران و ندادنِ حقوق مالی آنها یا از طریق تصاحب اموال سایر افراد، مال و ثروتی بههم میزنند؛ و این، حرام است. به عبارت دیگر از دادن حقوقِ مالی دیگران طفره میروند و خواهان اموالی هستند که به آنها تعلق ندارد. «هات» یعنی: به من پول و ثروت بدهید که نوعی زیادهخواهیست؛ «ومنْعًا»، یعنی آنچه را که بر آنها واجب است، نمیدهند. این هم جزو کارهاییست که الله عزوجل حرام نموده است؛ زیرا برای هیچکس خودداری از ادای حقوق مالی، جایز نیست؛ همانطور که مطالبات مالی بیاساس، نارواست و این، هر دو، حرام میباشد. از اینرو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله متعال، رنجانیدن مادران، خودداری از ادای حقوق مالی دیگران و تصاحب حقوق آنها را بر شما حرام نموده است».
در ادامهی این حدیث، آمده است: «و برای شما ناپسند (حرام) گردانیده است که هر سخنی را بازگو کنید و سؤالهای فراوان (و درخواستهای بیمورد) مطرح نمایید و اموال و داراییهای خود را (در راههای نامشروع) تباه کنید». در این حدیث، کراهت و تحریم با هم آمده که به یک معناست؛ زیرا این دو واژه در زبان شرعی، یک مفهوم دارند و چنین بهنظر میرسد که کاربرد این دو واژه فقط بهخاطر اختلاف تعبیر است.
فرمود: «و برای شما ناپسند (حرام) گردانیده است که هر سخنی را بازگو کنید». یعنی: الله عزوجل زیادهگویی یا بگومگوهای بیاساس و بازگو کردن هر سخنی را حرام نموده است. به عبارت دیگر برای کسی جایز نیست که سخن گفتن دربارهی دیگران، همهی زندگیاش شود و همواره بگومگو کند و بگوید که چنین گفتهاند و چنین گفته شده است! ناگفته نماند که اگر رد و بدل کردن چنین سخنانی دربارهی آبروی علما و مسؤولان باشد، گناهش بیشتر است. انسان مؤمن، بهفرمودهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فقط سخن نیک میگوید؛ همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّه وَالْيوْمِ الآخِر، فلْيقُلْ خيراً أَوْ لِيَصمُتْ». یعنی: «هرکس، به الله و روز قیامت ایمان دارد، یا سخن نیک بگوید، یا ساکت باشد».
احتمال دارد منظور از کثرت سؤال که از آن منع شده است، پرسشهای علمی باشد یا درخواستِ کمکِ مالی از دیگران.
در موردِ اول، زمانی کثرت سؤال، مکروه و ناپسند است که قصد پرسشگر، از سؤالپیچ کردن طرف مقابلش این باشد که او را خسته و درمانده نماید؛ ولی اگر قصد سؤالکننده، اینست که بر اطلاعات و معلومات خویش بیفزاید و نکات جدیدی فرابگیرد، هیچ اشکالی ندارد. عبدالله بن عباس رضي الله عنهما بهکثرت سؤال میکرد؛ از او پرسیدند: چگونه اینهمه علم و دانش را کسب کردی؟ فرمود: با زبانی پرسشگر، قلبی اندیشمند و پیکری که در راه کسب علم، خستگی به خود راه نمیداد.
بههر حال اگر قصد سؤالکننده، مچگیری یا عیبجویی بر طرف مقابلش و درمانده کردن او باشد، در این صورت، سؤال کردن، مکروه است.
و اما حالت دوم، یعنی درخواست کمکِ مالی، ویژگی آدمهای طمعکار و حریص است؛ از اینرو درخواست پول یا کمک مالی از دیگران، جز در شرایط اضطراری، جایز نمیباشد. البته درخواست کمک مالی از دوست بسیار نزدیک و صمیمی، یا از مسؤولان وظیفهشناس که بیمنت به وظیفهی خود عمل میکنند، بیاشکال است؛ در غیر این صورت، درخواست کمکِ مالی جز در شرایط اضطراری، جایز نیست. آیا مال دنیا، آنقدر ارزش دارد که کسی برای به دست آوردن چند ریال، ممنونِ این و آن شود؟
ضایع کردن مال نیز حرام است؛ یعنی برای هیچکس جایز نیست که مالش را در کارهایی مصرف نماید که هیچ نفع دینی و دنیوی ندارند؛ زیرا الله متعال، فرموده است:
﴿وَلَا تُؤۡتُواْ ٱلسُّفَهَآءَ أَمۡوَٰلَكُمُ ٱلَّتِي جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمۡ قِيَٰمٗا﴾ [النساء : ٥]
و اموالی را که الله وسیلهی ماندگاری و قوام (زندگی) شما قرار داده است، به سفیهان و بیخردان ندهید.
لذا مال و ثروت، وسیلهی ماندگاری و قوام زندگیست و منافع دینی و دنیوی مردم، به وسیلهی مال و ثروت بهانجام میرسد و اگر انسان، مال و ثروتش را در راههای بیفایده هزینه کند، در واقع مالش را تباه کرده است؛ بدتر از این، عملکرد کسانیست که مال و ثروت خویش را در راههای حرام مصرف میکنند و بدینسان مرتکب دو عمل بسیار زشت میشوند:
یکم: ضایع کردن مال خود.
دوم: ارتکاب عمل حرام.
لذا بر هر انسانی واجب است که از مال و ثروتش نگهداری کند و آن را فقط در راههای مشروع و در جهت منافع دینی و دنیوی، مصرف نماید.