چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

۳۴۰- وعن البراءِ بن عازبٍ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «الخَالَةُ بِمَنْزِلَة الأُمِّ». [ترمذي، اين حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحيح مي‌باشد.] وفي الباب أَحاديث كِثيرة في الصحيح مشهورة ، منها حديث أَصحابِ الغارِ، وحديث جُرَيْجٍ وقَدْ سَبَقَا، وأَحاديث مشهورة في الصحيح حَذَفْتُهَا اخْتِصارًا، وَمِنْ أَهَمِّهَا حديثُ عمْرو بن عَبسَةَ رضي الله عنه الطَّوِيلُ المُشْتَمِلُ على جُمَلٍ كثيرة مِنْ قَوَاعِدِ الإِسْلامِ وآدابِهِ وَسَأَذْكُرُهُ بِتَمَامِهِ إِن شَاءَ الله تعالى في بابِ الرَّجَاء، قال فيه: دَخَلْتُ عَلى النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم بِمَكَّةَ، يَعْني في أَوَّل النُبُوَّةِ، فقلتُ له: ما أَنت؟ قال: «نَبيٌّ». فقلت: وما نبي؟ قال: «أَرسلَني اللهُ تعالى»، فقلت: بِأَيِّ شَيءٍ أَرْسلَك؟ قال: «أَرْسلَني بِصِلةِ الأَرْحام، وكَسْرِ الأوثَان، وأَنْ يُوحَّدَ الله لا يُشرَكُ بِهِ شَيءٌ». وذكر تَمامَ الحديث. واللَّه أعلم.

۳۴۰- وعن البراءِ بن عازبٍ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «الخَالَةُ بِمَنْزِلَة الأُمِّ». [ترمذي، اين حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحيح مي‌باشد.]([۱])

وفي الباب أَحاديث كِثيرة في الصحيح مشهورة ، منها حديث أَصحابِ الغارِ، وحديث جُرَيْجٍ وقَدْ سَبَقَا، وأَحاديث مشهورة في الصحيح حَذَفْتُهَا اخْتِصارًا، وَمِنْ أَهَمِّهَا حديثُ عمْرو بن عَبسَةَ رضي الله عنه الطَّوِيلُ المُشْتَمِلُ على جُمَلٍ كثيرة مِنْ قَوَاعِدِ الإِسْلامِ وآدابِهِ وَسَأَذْكُرُهُ بِتَمَامِهِ إِن شَاءَ الله تعالى في بابِ الرَّجَاء، قال فيه: دَخَلْتُ عَلى النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم بِمَكَّةَ، يَعْني في أَوَّل النُبُوَّةِ، فقلتُ له: ما أَنت؟ قال: «نَبيٌّ». فقلت: وما نبي؟ قال: «أَرسلَني اللهُ تعالى»، فقلت: بِأَيِّ شَيءٍ أَرْسلَك؟ قال: «أَرْسلَني بِصِلةِ الأَرْحام، وكَسْرِ الأوثَان، وأَنْ يُوحَّدَ الله لا يُشرَكُ بِهِ شَيءٌ». وذكر تَمامَ الحديث. واللَّه أعلم.

ترجمه: براء بن عازب رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خاله، به‌منزله‌ی مادر است».

در این‌باره، احادیث فراوان و مشهوری وجود دارد که در کتاب‌های صحیح آمده است؛ از جمله حدیث یاران غار([۲]) و حدیث جریج([۳]) که پیش‌تر ذکر شد. بنده جهت اختصار، از ذکر این احادیث خودداری کرده‌ام که از مهم‌ترین این احادیث به حدیث عمرو بن عبسه رضي الله عنه اشاره می‌کنم که طولانی‌ست و حاوی جمله‌های فراوانی از قواعد و آداب اسلامی‌ست که ان‌شاءالله تعالی آن را در باب «رجاء» (امید به رحمت الهی) ذکر خواهم کرد.([۴]) در بخشی از این روایت آمده است که عمرو بن عبسه رضي الله عنه می‌گوید: در مکه، یعنی در ابتدای بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نزدشان رفتم و گفتم: تو کیستی؟ فرمود: «من، پیامبرم». پرسیدم: پیامبر، چیست؟ فرمود: «الله متعال، مرا فرستاده است». سؤال کردم: تو را با چه مأموریتی فرستاده است؟ فرمود: «برای صله‌ی رحم، شکستن بت‌ها، و این‌که الله، به‌یگانگی پرستش شود و هیچ چیز و هیچ‌کس را شریکش نسازند». و آن‌گاه بقیه‌ی حدیث را ذکر کرد. و الله، داناتر است.

([۱]) صحیح الجامع، ش: ۳۳۳۹؛ این حدیث در صحیح بخاری، ش:۲۶۹۹ به صورتی طولانی آمده است.

([۲]) ر.ک: همین کتاب، حدیث شماره‌ی ۱۳.

([۳]) ر.ک: همین کتاب، حدیث شماره‌ی: ۲۶۴.

([۴]) ر.ک: همین کتاب، حدیث شماره‌ی۴۴۳.

شرح

این احادیث، درباره‌ی صله‌ی رحم و نیکی به پدر و مادر است؛ از جمله حدیث خالد بن زید انصاری رضي الله عنه که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواست عملی را به او معرفی کنند که او را وارد بهشت نماید و از آتش دوزخ دور بگرداند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله را عبادت کن و هیچ چیز و هیچ کس را شریکش مساز و نماز را برپا دار و زکات بده و حقّ خویشاوندی را ادا کن». شاهد موضوع در این حدیث، این‌جاست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «حقّ خویشاوندی را ادا کن» و بدین‌سان صله‌ی رحم را یکی از اسباب ورود به بهشت و دور شدن از آتش دوزخ برشمرد.

بدون شک، هر انسانی، خواهان دست‌یابی به این سعادت بزرگ است که از دوزخ نجات یابد و وارد بهشت شود. زیرا هرکس از دوزخ دور گردد و به بهشت برود، به رستگاری بزرگی دست یافته است و هر مسلمانی، در این جهت می‌کوشد؛ اما برای رسیدن به چنین سعادتی، چهار عملِ اساسی، ضروری‌ست:

یکم: الله را بدور از هرگونه شرک کوچک و بزرگی عبادت و پرستش کنید.

دوم: نماز را برپا دارید و آن را سرِ وقت و با جماعت بخوانید؛ البته نماز جماعت،  مخصوص مردان است و بر زنان، واجب نیست.

سوم: زکات اموالتان را ادا کنید و زکاتی را که الله متعال در اموال شما واجب کرده است، به مستحقان آن بدهید.

چهارم: صله‌ی رحم، یعنی حق خویشاوندی را مطابق عرف جامعه‌ی اسلامی به‌جا آورید. در جامعه‌ی سالم، آن‌چه که مردم، آن را صله‌ی رحم بدانند، صله‌ی رحم محسوب می‌شود و آن‌چه که در عرف چنین جامعه‌ای، صله‌ی رحم به‌شمار نیاید، پیوند خویشاوندی محسوب نمی‌شود؛ مگر این‌که انسان در جامعه‌ای زندگی کند که به ارتباط‌های خانوادگی و خویشاوندی اهمیت ندهند؛ در این صورت، اصلِ صله‌ی رحم به عنوان یکی از آموزه‌های دینی به قوت خود باقی‌ست و باید با استفاده از رهنمودهای دینی به این دستور بزرگ اسلامی، عمل کرد.

سپس مؤلف رحمه الله حدیث سلمان بن عامر ضبی را درباره‌ی افطار با خرما ذکر کرده است؛ بنا بر این روایت، اگر خرما نبود، با آب، افطار کنید. در این روایت، هم‌چنین آمده است: «در صدقه دادن به مسکین، (پاداشِ) یک صدقه است و صدقه دادن به خویشاوند، دو پاداش دارد: پاداش صدقه، و پاداش صله‌ی رحم».

از این‌رو علما گفته‌اند: از میان دو فقیر که یکی، خویشاوند شماست و دیگری، خویشاوندِ شما نیست، فقیرِ خویشاوند، در اولویت است؛ زیرا از آن جهت که حقّ خویشاوندی دارد، مستحق‌تر است.

آن‌گاه مؤلف رحمه الله، حدیث عبدالله بن عمر رضي الله عنهما را ذکر کرده است که وی، همسری داشت و به او علاقه‌مند بود. پدرش، عمر رضي الله عنه به او دستور داد که این زن را طلاق دهد. ولی ابن‌عمر که زنش را دوست داشت، خواسته‌ی پدرش را رد کرد. عمر رضي الله عنه این موضوع را با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در میان نهاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ابن‌عمر رضي الله عنه فرمود: «طلاقش بده».

و روایت بعدی، درباره‌ی زنی‌ست که پسرش را به طلاق دادن همسرش امر می‌کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این حدیث این نکته را بیان فرمود که صله‌ی رحم یا نیکی به پدر و مادر، یکی از اسباب و زمینه‌های ورود به بهشت محسوب می‌شود و این، اشاره‌ای‌ست به اين‌که طلاق دادن همسر به فرمان پدر و مادر، سببِ رفتن به بهشت است؛ ولی این، بدین معنا نیست که طلاق دادن همسر در شرایطی که پدر و مادر فردی، چنین خواسته‌ای دارند، واجب است. شخصی از امام احمد حنبل رحمه الله پرسید: من، همسرم را دوست دارم، ولی پدرم به من می‌گوید: طلاقش بده؛ چه کنم؟ فرمود: طلاقش نده. آن شخص پرسید: مگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ابن‌عمر دستور نداد که در این‌باره به خواسته‌ی پدرش عمل کند و همسرش را طلاق دهد؟ امام احمد رحمه الله به او فرمود: آیا مگر پدرت، همانند عمر است؟ زیرا درباره‌ی عمر رضي الله عنه یقین داریم که در این‌باره دلیلی شرعی داشته است و چون فرزندش از این دلیل، بی‌اطلاع بود، در برابر خواسته‌ی پدر، مقاومت می‌کرد؛ و گرنه، هیچ لزومی نداشت و بلکه ممکن نبود که عمر رضي الله عنه پسرش را به چنین کاری وادار کند و بدون دلیلی شرعی آن‌ها را از هم جدا نماید.

لذا اگر پدر یا مادری، بدون دلیل و مصلحتی شرعی، از فرزند خود بخواهند که همسر مورد علاقه‌اش را طلاق دهد، حرفشان بی‌اعتبار است و نباید به چنین خواسته‌ای تن داد؛ زیرا این مسأله، به‌قدری حساس است که هیچ‌کس حق دخالت در چنین مواردی را ندارد و چنین مسایلی، به خودِ زن و مرد مربوط می‌شود.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۱۳۹۶؛ و صحیح مسلم، ش:۱۳.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۳۲۲- وعنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «رغِم أَنْف، ثُم رغِم أَنْف، ثُمَّ رَغِم أَنف مَنْ أَدرْكَ أَبَويْهِ عِنْدَ الْكِبر أَحدُهُمَا أَوْ كِلاهُما، فَلمْ يدْخلِ الجَنَّةَ». [روایت مسلم]

۳۲۲- وعنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «رغِم أَنْف، ثُم رغِم أَنْف، ثُمَّ رَغِم أَنف مَنْ أَدرْكَ أَبَويْهِ عِنْدَ الْكِبر أَحدُهُمَا أَوْ كِلاهُما، فَلمْ يدْخلِ الجَنَّةَ». [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خوار و زبون باد، خوار و زبون […]

ادامه مطلب …

۳۲۶- وعن عبد الله بن عمرو بن العاص رضي الله عنهما قال: أَقْبلَ رجُلٌ إِلى نَبِيِّ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم، فقال: أُبايِعُكَ على الهِجرةِ وَالجِهَادِ أَبتَغِي الأَجرَ مِنَ الله تعالى. قال: «فَهَلْ مِنْ والدِيْكَ أَحدٌ حَي؟» قال: نعمْ بل كِلاهُما. قال: «فَتَبْتَغِي الأَجْرَ مِنَ الله تعالى؟» قال: نعم. قال: «فَارْجعْ إِلى والدِيْك، فَأَحْسِنْ صُحْبتَهُما». [متفقٌ عليه؛ این، لفظ مسلم است.] وفي روايةٍ لهُما: جاءَ رجلٌ فاسْتَأْذَنُه في الجِهَادِ فقال: «أَحيٌّ والِداك؟» قال: نَعَم، قال: «ففِيهِما فَجاهِدْ».

۳۲۶- وعن عبد الله بن عمرو بن العاص رضي الله عنهما قال: أَقْبلَ رجُلٌ إِلى نَبِيِّ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم، فقال: أُبايِعُكَ على الهِجرةِ وَالجِهَادِ أَبتَغِي الأَجرَ مِنَ الله تعالى. قال: «فَهَلْ مِنْ والدِيْكَ أَحدٌ حَي؟» قال: نعمْ بل كِلاهُما. قال: «فَتَبْتَغِي الأَجْرَ مِنَ الله تعالى؟» قال: نعم. قال: «فَارْجعْ إِلى […]

ادامه مطلب …

۳۲۰- وعنه قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «إِنَّ اللهَ تَعَالى خَلَقَ الخَلْقَ حَتَّى إِذَا فَرَغَ مِنْهُمْ قَامَتِ الرَّحِم، فَقَالَت: هذا مُقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ الْقَطِيعةِ؛ قال: نَعَمْ أَمَا تَرْضينَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَك، وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَك؟ قالت: بَلَى، قال فذلِك لَكَ»، ثم قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «اقرءوا إِنْ شِئتُم: ﴿فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن تَوَلَّيۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ ٢٢ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فَأَصَمَّهُمۡ وَأَعۡمَىٰٓ أَبۡصَٰرَهُمۡ ٢٣﴾ [متفقٌ عليه] وفي رواية للبخاري: فقال اللهُ تعالى: «مَنْ وَصلَكِ، وَصلْتُه، ومنْ قَطَعكِ قطعتُهُ».

۳۲۰- وعنه قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم: «إِنَّ اللهَ تَعَالى خَلَقَ الخَلْقَ حَتَّى إِذَا فَرَغَ مِنْهُمْ قَامَتِ الرَّحِم، فَقَالَت: هذا مُقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ الْقَطِيعةِ؛ قال: نَعَمْ أَمَا تَرْضينَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَك، وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَك؟ قالت: بَلَى، قال فذلِك لَكَ»، ثم قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و […]

ادامه مطلب …

۳۱۷- عَن أبي عبد الرحمن عبد الله بن مسعود رضي الله عنه قال: سأَلتُ النَّبيَّ صلی الله علیه و آله و سلم: أَيُّ الْعملِ أَحبُّ إلى الله تَعالى؟ قال: «الصَّلاةُ على وقْتِهَا». قُلْت: ثُمَّ أَي؟ قال: «بِرُّ الْوَالِديْنِ». قلت: ثُمَّ أَي؟ قال: «الجِهَادُ في سبِيِل اللَّهِ». [متفقٌ عليه]

۳۱۷- عَن أبي عبد الرحمن عبد الله بن مسعود رضي الله عنه قال: سأَلتُ النَّبيَّ صلی الله علیه و آله و سلم: أَيُّ الْعملِ أَحبُّ إلى الله تَعالى؟ قال: «الصَّلاةُ على وقْتِهَا». قُلْت: ثُمَّ أَي؟ قال: «بِرُّ الْوَالِديْنِ». قلت: ثُمَّ أَي؟ قال: «الجِهَادُ في سبِيِل اللَّهِ». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: ابوعبدالرحمن، عبدالله بن مسعود رضي الله […]

ادامه مطلب …

۳۳۲- وعن أبي سُفْيان صخْر بنِ حربٍ رضي الله عنه في حدِيثِهِ الطَّويل في قصَّةِ هِرقل أَنَّ هِرَقْلَ قال لأَبي سفْيان: فَماذَا يأْمُرُكُمْ بِه؟ يَعْني النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: قلت: يقولُ: «اعْبُدُوا اللهَ وَحدَه، ولا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا، واتْرُكُوا ما يقُولُ آباؤُكم، ويأْمُرُنَا بالصَّلاةِ ، والصِّدْق، والعفَاف، والصِّلَةِ». [متفقٌ عليه]

۳۳۲- وعن أبي سُفْيان صخْر بنِ حربٍ رضي الله عنه في حدِيثِهِ الطَّويل في قصَّةِ هِرقل أَنَّ هِرَقْلَ قال لأَبي سفْيان: فَماذَا يأْمُرُكُمْ بِه؟ يَعْني النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: قلت: يقولُ: «اعْبُدُوا اللهَ وَحدَه، ولا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا، واتْرُكُوا ما يقُولُ آباؤُكم، ويأْمُرُنَا بالصَّلاةِ ، والصِّدْق، والعفَاف، والصِّلَةِ». [متفقٌ عليه]([۱]) […]

ادامه مطلب …

۳۱۸- وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «لا يَجْزِي ولَدٌ والِداً إِلاَّ أَنْ يَجِدَهُ مملُوكا، فَيَشْتَرِيَه، فَيَعْتِقَهُ». [روایت مسلم]

۳۱۸- وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «لا يَجْزِي ولَدٌ والِداً إِلاَّ أَنْ يَجِدَهُ مملُوكا، فَيَشْتَرِيَه، فَيَعْتِقَهُ». [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هیچ فرزندی، نمی‌تواند حق پدرش را ادا کند، مگر این‌که […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه