دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

۳۳۸- وعن ابن عمر رضي الله عنهما قال: كَانَتْ تَحتي امْرأَةٌ وكُنْتُ أُحِبُّها، وَكَانَ عُمرُ يكْرهُهَا، فقال لي: طَلِّقْها فأبيْت، فَأَتَى عَمرُ رضي الله عنه النَّبيَّ صلی الله علیه و آله و سلم، فَذَكر ذلكَ لَه، فقال النَّبيُّ صلی الله علیه و آله و سلم: «طَلِّقْهَا». [ابوداود و ترمذي، این حدیث را روایت کرده‌اند و ترمذی آن را حسن صحيح دانسته است.

۳۳۸- وعن ابن عمر رضي الله عنهما قال: كَانَتْ تَحتي امْرأَةٌ وكُنْتُ أُحِبُّها، وَكَانَ عُمرُ يكْرهُهَا، فقال لي: طَلِّقْها فأبيْت، فَأَتَى عَمرُ رضي الله عنه النَّبيَّ صلی الله علیه و آله و سلم، فَذَكر ذلكَ لَه، فقال النَّبيُّ صلی الله علیه و آله و سلم: «طَلِّقْهَا». [ابوداود و ترمذي، این حدیث را روایت کرده‌اند و ترمذی آن را حسن صحيح دانسته است.]([۱])

ترجمه:ابن‌عمر رضي الله عنهما می‌گوید: زنی در نکاح من بود و او را دوست داشتم؛ ولی عمر (پدرم) او را نمی‌پسندید. لذا به من گفت: طلاقش بده؛ ولی من، قبول نکردم. پدرم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و این مسأله را برای ایشان بازگو کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «طلاقش بده».

([۱]) السلسلة الصحيحة، ش:۹۱۹؛ صحیح ابن‌ماجه، آلبانی رحمه الله، ش:۱۶۹۸.

شرح

این احادیث، درباره‌ی صله‌ی رحم و نیکی به پدر و مادر است؛ از جمله حدیث خالد بن زید انصاری رضي الله عنه که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواست عملی را به او معرفی کنند که او را وارد بهشت نماید و از آتش دوزخ دور بگرداند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله را عبادت کن و هیچ چیز و هیچ کس را شریکش مساز و نماز را برپا دار و زکات بده و حقّ خویشاوندی را ادا کن». شاهد موضوع در این حدیث، این‌جاست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «حقّ خویشاوندی را ادا کن» و بدین‌سان صله‌ی رحم را یکی از اسباب ورود به بهشت و دور شدن از آتش دوزخ برشمرد.

بدون شک، هر انسانی، خواهان دست‌یابی به این سعادت بزرگ است که از دوزخ نجات یابد و وارد بهشت شود. زیرا هرکس از دوزخ دور گردد و به بهشت برود، به رستگاری بزرگی دست یافته است و هر مسلمانی، در این جهت می‌کوشد؛ اما برای رسیدن به چنین سعادتی، چهار عملِ اساسی، ضروری‌ست:

یکم: الله را بدور از هرگونه شرک کوچک و بزرگی عبادت و پرستش کنید.

دوم: نماز را برپا دارید و آن را سرِ وقت و با جماعت بخوانید؛ البته نماز جماعت،  مخصوص مردان است و بر زنان، واجب نیست.

سوم: زکات اموالتان را ادا کنید و زکاتی را که الله متعال در اموال شما واجب کرده است، به مستحقان آن بدهید.

چهارم: صله‌ی رحم، یعنی حق خویشاوندی را مطابق عرف جامعه‌ی اسلامی به‌جا آورید. در جامعه‌ی سالم، آن‌چه که مردم، آن را صله‌ی رحم بدانند، صله‌ی رحم محسوب می‌شود و آن‌چه که در عرف چنین جامعه‌ای، صله‌ی رحم به‌شمار نیاید، پیوند خویشاوندی محسوب نمی‌شود؛ مگر این‌که انسان در جامعه‌ای زندگی کند که به ارتباط‌های خانوادگی و خویشاوندی اهمیت ندهند؛ در این صورت، اصلِ صله‌ی رحم به عنوان یکی از آموزه‌های دینی به قوت خود باقی‌ست و باید با استفاده از رهنمودهای دینی به این دستور بزرگ اسلامی، عمل کرد.

سپس مؤلف رحمه الله حدیث سلمان بن عامر ضبی را درباره‌ی افطار با خرما ذکر کرده است؛ بنا بر این روایت، اگر خرما نبود، با آب، افطار کنید. در این روایت، هم‌چنین آمده است: «در صدقه دادن به مسکین، (پاداشِ) یک صدقه است و صدقه دادن به خویشاوند، دو پاداش دارد: پاداش صدقه، و پاداش صله‌ی رحم».

از این‌رو علما گفته‌اند: از میان دو فقیر که یکی، خویشاوند شماست و دیگری، خویشاوندِ شما نیست، فقیرِ خویشاوند، در اولویت است؛ زیرا از آن جهت که حقّ خویشاوندی دارد، مستحق‌تر است.

آن‌گاه مؤلف رحمه الله، حدیث عبدالله بن عمر رضي الله عنهما را ذکر کرده است که وی، همسری داشت و به او علاقه‌مند بود. پدرش، عمر رضي الله عنه به او دستور داد که این زن را طلاق دهد. ولی ابن‌عمر که زنش را دوست داشت، خواسته‌ی پدرش را رد کرد. عمر رضي الله عنه این موضوع را با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در میان نهاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ابن‌عمر رضي الله عنه فرمود: «طلاقش بده».

و روایت بعدی، درباره‌ی زنی‌ست که پسرش را به طلاق دادن همسرش امر می‌کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این حدیث این نکته را بیان فرمود که صله‌ی رحم یا نیکی به پدر و مادر، یکی از اسباب و زمینه‌های ورود به بهشت محسوب می‌شود و این، اشاره‌ای‌ست به اين‌که طلاق دادن همسر به فرمان پدر و مادر، سببِ رفتن به بهشت است؛ ولی این، بدین معنا نیست که طلاق دادن همسر در شرایطی که پدر و مادر فردی، چنین خواسته‌ای دارند، واجب است. شخصی از امام احمد حنبل رحمه الله پرسید: من، همسرم را دوست دارم، ولی پدرم به من می‌گوید: طلاقش بده؛ چه کنم؟ فرمود: طلاقش نده. آن شخص پرسید: مگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ابن‌عمر دستور نداد که در این‌باره به خواسته‌ی پدرش عمل کند و همسرش را طلاق دهد؟ امام احمد رحمه الله به او فرمود: آیا مگر پدرت، همانند عمر است؟ زیرا درباره‌ی عمر رضي الله عنه یقین داریم که در این‌باره دلیلی شرعی داشته است و چون فرزندش از این دلیل، بی‌اطلاع بود، در برابر خواسته‌ی پدر، مقاومت می‌کرد؛ و گرنه، هیچ لزومی نداشت و بلکه ممکن نبود که عمر رضي الله عنه پسرش را به چنین کاری وادار کند و بدون دلیلی شرعی آن‌ها را از هم جدا نماید.

لذا اگر پدر یا مادری، بدون دلیل و مصلحتی شرعی، از فرزند خود بخواهند که همسر مورد علاقه‌اش را طلاق دهد، حرفشان بی‌اعتبار است و نباید به چنین خواسته‌ای تن داد؛ زیرا این مسأله، به‌قدری حساس است که هیچ‌کس حق دخالت در چنین مواردی را ندارد و چنین مسایلی، به خودِ زن و مرد مربوط می‌شود.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۱۳۹۶؛ و صحیح مسلم، ش:۱۳.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۳۳۴- وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: لما نزلَتْ هذِهِ الآيَةُ: ﴿وَأَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ ٢١٤﴾ [الشعراء : ٢١٤] دعا رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم قُرَيْشًا فاجْتَمعُوا فَعَم، وخَصَّ وقال: «يا بَني عبدِ شَمس، يا بني كَعْب بنِ لُؤَي، أَنقِذُوا أَنْفُسَكُمْ مِنَ النَّار، يَا بني مُرَّةَ بنِ كْعب، أَنْقِذُوا أَنفُسَكُمْ مِن النَّار، يا بني عبْدِ مَنَاف، أَنْقِذُوا أَنْفُسَكُمْ مِنَ النَّار، يا بَني هاشِمٍ أَنقِذُوا أَنْفُسكُمْ مِنَ النَّار، يا بني عبْدِ المطَّلِبِ أَنْقِذُوا أَنْفُسكُمْ مِن النَّار، يا فاطِمَة أَنْقِذي نفْسَكِ منَ النَّار، فَإِني لا أَمْلِكُ لَكُمْ منَ الله شيْئا، غَيْر أَنَّ لَكُمْ رحِماً سأَبلُّهَا بِبِلالِها». [روایت مسلم]

۳۳۴- وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: لما نزلَتْ هذِهِ الآيَةُ: ﴿وَأَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ ٢١٤﴾ [الشعراء : ٢١٤] دعا رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم قُرَيْشًا فاجْتَمعُوا فَعَم، وخَصَّ وقال: «يا بَني عبدِ شَمس، يا بني كَعْب بنِ لُؤَي، أَنقِذُوا أَنْفُسَكُمْ مِنَ النَّار، يَا بني مُرَّةَ بنِ كْعب، أَنْقِذُوا أَنفُسَكُمْ مِن […]

ادامه مطلب …

۳۳۵- وعن أبي عبد الله عمرو بن العاص رضي الله عنهما قال: سمعتُ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم جِهارًا غيْرَ سِرٍّ يَقُول: «إِنَّ آلَ بَني فُلانٍ لَيُسُوا بأَوْلِيائي إِنَّما وَلِيِّي اللهُ وصالحُ المؤْمِنِين، ولَكِنْ لَهُمْ رحِمٌ أَبُلُّها بِبِلالِها». [متفق عليه؛ این، لفظ بخاری‌ست.]

۳۳۵- وعن أبي عبد الله عمرو بن العاص رضي الله عنهما قال: سمعتُ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم جِهارًا غيْرَ سِرٍّ يَقُول: «إِنَّ آلَ بَني فُلانٍ لَيُسُوا بأَوْلِيائي إِنَّما وَلِيِّي اللهُ وصالحُ المؤْمِنِين، ولَكِنْ لَهُمْ رحِمٌ أَبُلُّها بِبِلالِها». [متفق عليه؛ این، لفظ بخاری‌ست.]([۱]) ابوعبدالله، عبدالله بن عمرو رضي الله عنهما می‌گوید: […]

ادامه مطلب …

۳۲۹- وعن أُمِّ المُؤْمِنِينَ ميمُونَةَ بنْتِ الحارِثِ رضي الله عنها أَنَّهَا أَعتَقَتْ وليدةً وَلَم تَستَأْذِنِ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم فلَمَّا كانَ يومَها الَّذي يدورُ عَلَيْهَا فِيه، قالت: أشَعَرْتَ يَا رَسُول الله إِنِّي أَعْتَقْتُ ولِيدتي؟ قال: «أَوَ فَعلْت؟». قالت: نَعمْ. قال: «أَما إِنَّكِ لو أَعْطَيتِهَا أَخوالَكِ كان أَعظَمَ لأجرِكِ». [متفقٌ عليه]

۳۲۹- وعن أُمِّ المُؤْمِنِينَ ميمُونَةَ بنْتِ الحارِثِ رضي الله عنها أَنَّهَا أَعتَقَتْ وليدةً وَلَم تَستَأْذِنِ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم فلَمَّا كانَ يومَها الَّذي يدورُ عَلَيْهَا فِيه، قالت: أشَعَرْتَ يَا رَسُول الله إِنِّي أَعْتَقْتُ ولِيدتي؟ قال: «أَوَ فَعلْت؟». قالت: نَعمْ. قال: «أَما إِنَّكِ لو أَعْطَيتِهَا أَخوالَكِ كان أَعظَمَ لأجرِكِ». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: […]

ادامه مطلب …

۳۳۶- وعن أبي أَيُّوب خالدِ بن زيدٍ الأنصاري رضي الله عنه أَنَّ رجلاً قال: يَا رَسُولَ اللهِ أَخْبِرْني بِعملٍ يُدْخِلُني الجنَّةَ، وَيُبَاعِدني مِنَ النَّار. فقال النَّبيُّ صلی الله علیه و آله و سلم: «تعبُدُ اللَّه، ولا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا، وَتُقِيمُ الصَّلاَةَ، وتُؤتي الزَّكاةَ، وتَصِلُ الرَّحِم». [متفقٌ عليه]

۳۳۶- وعن أبي أَيُّوب خالدِ بن زيدٍ الأنصاري رضي الله عنه أَنَّ رجلاً قال: يَا رَسُولَ اللهِ أَخْبِرْني بِعملٍ يُدْخِلُني الجنَّةَ، وَيُبَاعِدني مِنَ النَّار. فقال النَّبيُّ صلی الله علیه و آله و سلم: «تعبُدُ اللَّه، ولا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا، وَتُقِيمُ الصَّلاَةَ، وتُؤتي الزَّكاةَ، وتَصِلُ الرَّحِم». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: ابوایوب، خالد بن زید انصاری رضي الله […]

ادامه مطلب …

۳۳۰- وعن أسماءَ بنتِ أَبي بكر الصديق رضي الله عنهما قَالَتْ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ مُشركةٌ في عَهْدِ رسولِ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فاسْتَفْتَيْتُ رَسُولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، قُلْتُ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ رَاغِبَةٌ، أفَأصِلُ أُمِّي؟ قَالَ: «نَعَمْ، صِلِي أُمَّكِ». [متفقٌ عليه]

۳۳۰- وعن أسماءَ بنتِ أَبي بكر الصديق رضي الله عنهما قَالَتْ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ مُشركةٌ في عَهْدِ رسولِ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فاسْتَفْتَيْتُ رَسُولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، قُلْتُ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ رَاغِبَةٌ، أفَأصِلُ أُمِّي؟ قَالَ: «نَعَمْ، صِلِي أُمَّكِ». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: اسماء دختر ابوبکر صدیق رضي […]

ادامه مطلب …

۳۲۱- وعنه رضي الله عنه قال: جَاءَ رَجُلٌ إلى رسول اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم فقال: يا رسولَ الله! مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بحُسنِ صَحَابَتي؟ قال: «أُمُّك». قال: ثُمَّ من؟ قال: «أُمُّكَ». قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أُمُّكَ» قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أَبُوكَ». [متفقٌ عليه] وفي رواية : يا رسول الله! مَنْ أَحَقُّ الناس بِحُسْن الصُّحْبة؟ قال: «أُمُّكَ ثُمَّ أُمُّك، ثُمَّ أُمُّك، ثمَّ أَباك، ثُمَّ أَدْنَاكَ أَدْنَاكَ».

۳۲۱- وعنه رضي الله عنه قال: جَاءَ رَجُلٌ إلى رسول اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم فقال: يا رسولَ الله! مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بحُسنِ صَحَابَتي؟ قال: «أُمُّك». قال: ثُمَّ من؟ قال: «أُمُّكَ». قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أُمُّكَ» قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أَبُوكَ». [متفقٌ عليه]([۱]) وفي رواية : يا رسول الله! مَنْ أَحَقُّ الناس […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه