دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

۳۳۷- وعن سلْمان بن عامرٍ رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إِذا أَفْطَرَ أَحَدُكُمْ فَلْيُفْطِرْ عَلَى تَمر فَإِنَّهُ بركَةٌ، فَإِنْ لَمْ يجِد تَمْرًا، فَالماء، فَإِنَّهُ طُهُورٌ». وقال: «الصَّدقَةُ عَلَى المِسكِينِ صدقَةٌ، وعَلَى ذي الرَّحِمِ ثِنْتَان: صَدَقَةٌ وصِلَةٌ». [ترمذي، روایتش کرده و آن را حسن دانسته است.]

۳۳۷- وعن سلْمان بن عامرٍ رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إِذا أَفْطَرَ أَحَدُكُمْ فَلْيُفْطِرْ عَلَى تَمر فَإِنَّهُ بركَةٌ، فَإِنْ لَمْ يجِد تَمْرًا، فَالماء، فَإِنَّهُ طُهُورٌ». وقال: «الصَّدقَةُ عَلَى المِسكِينِ صدقَةٌ، وعَلَى ذي الرَّحِمِ ثِنْتَان: صَدَقَةٌ وصِلَةٌ». [ترمذي، روایتش کرده و آن را حسن دانسته است.]([۱])

ترجمه: سلمان بن عامر رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هریک از شما هنگامِ افطار، با خرما افطار کند؛ زیرا در آن، برکت است. و اگر خرما نیافت، با آب افطار نماید؛ زیرا آب، پاک است». و فرمود: «در صدقه دادن به مسکین، (پاداشِ) یک صدقه است و صدقه دادن به خویشاوند، دو پاداش دارد: پاداش صدقه، و پاداش صله‌ی رحم».

([۱]) ضعیف است: ضعیف الجامع، ش: ۳۸۹؛ و ضعیف الترمذی، آلبانی، ش: ۱۰۱؛ آلبانی می‌گوید: صحیح، عمل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. وی در الإرواء، ذیل حدیث شماره‌ی ۹۲ می‌گوید: «آن‌چه در این‌باره به ثبوت رسیده، حدیث انس است که این را به عنوان فعل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده است؛ و روایت او و سلمان بن عامر بدین شکل که این عمل را در قالب گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده‌اند، نزد من ثابت نشده است. والله اعلم». البته قسمت دوم حدیث «الصَّدقَةُ عَلَى المِسكِينِ صدقَةٌ…»، صحیح است؛ ر.ک: صحیح ابن ماجه، آلبانی رحمه الله، ش: ۱۶۹۸.

شرح

این احادیث، درباره‌ی صله‌ی رحم و نیکی به پدر و مادر است؛ از جمله حدیث خالد بن زید انصاری رضي الله عنه که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواست عملی را به او معرفی کنند که او را وارد بهشت نماید و از آتش دوزخ دور بگرداند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله را عبادت کن و هیچ چیز و هیچ کس را شریکش مساز و نماز را برپا دار و زکات بده و حقّ خویشاوندی را ادا کن». شاهد موضوع در این حدیث، این‌جاست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «حقّ خویشاوندی را ادا کن» و بدین‌سان صله‌ی رحم را یکی از اسباب ورود به بهشت و دور شدن از آتش دوزخ برشمرد.

بدون شک، هر انسانی، خواهان دست‌یابی به این سعادت بزرگ است که از دوزخ نجات یابد و وارد بهشت شود. زیرا هرکس از دوزخ دور گردد و به بهشت برود، به رستگاری بزرگی دست یافته است و هر مسلمانی، در این جهت می‌کوشد؛ اما برای رسیدن به چنین سعادتی، چهار عملِ اساسی، ضروری‌ست:

یکم: الله را بدور از هرگونه شرک کوچک و بزرگی عبادت و پرستش کنید.

دوم: نماز را برپا دارید و آن را سرِ وقت و با جماعت بخوانید؛ البته نماز جماعت،  مخصوص مردان است و بر زنان، واجب نیست.

سوم: زکات اموالتان را ادا کنید و زکاتی را که الله متعال در اموال شما واجب کرده است، به مستحقان آن بدهید.

چهارم: صله‌ی رحم، یعنی حق خویشاوندی را مطابق عرف جامعه‌ی اسلامی به‌جا آورید. در جامعه‌ی سالم، آن‌چه که مردم، آن را صله‌ی رحم بدانند، صله‌ی رحم محسوب می‌شود و آن‌چه که در عرف چنین جامعه‌ای، صله‌ی رحم به‌شمار نیاید، پیوند خویشاوندی محسوب نمی‌شود؛ مگر این‌که انسان در جامعه‌ای زندگی کند که به ارتباط‌های خانوادگی و خویشاوندی اهمیت ندهند؛ در این صورت، اصلِ صله‌ی رحم به عنوان یکی از آموزه‌های دینی به قوت خود باقی‌ست و باید با استفاده از رهنمودهای دینی به این دستور بزرگ اسلامی، عمل کرد.

سپس مؤلف رحمه الله حدیث سلمان بن عامر ضبی را درباره‌ی افطار با خرما ذکر کرده است؛ بنا بر این روایت، اگر خرما نبود، با آب، افطار کنید. در این روایت، هم‌چنین آمده است: «در صدقه دادن به مسکین، (پاداشِ) یک صدقه است و صدقه دادن به خویشاوند، دو پاداش دارد: پاداش صدقه، و پاداش صله‌ی رحم».

از این‌رو علما گفته‌اند: از میان دو فقیر که یکی، خویشاوند شماست و دیگری، خویشاوندِ شما نیست، فقیرِ خویشاوند، در اولویت است؛ زیرا از آن جهت که حقّ خویشاوندی دارد، مستحق‌تر است.

آن‌گاه مؤلف رحمه الله، حدیث عبدالله بن عمر رضي الله عنهما را ذکر کرده است که وی، همسری داشت و به او علاقه‌مند بود. پدرش، عمر رضي الله عنه به او دستور داد که این زن را طلاق دهد. ولی ابن‌عمر که زنش را دوست داشت، خواسته‌ی پدرش را رد کرد. عمر رضي الله عنه این موضوع را با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در میان نهاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ابن‌عمر رضي الله عنه فرمود: «طلاقش بده».

و روایت بعدی، درباره‌ی زنی‌ست که پسرش را به طلاق دادن همسرش امر می‌کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این حدیث این نکته را بیان فرمود که صله‌ی رحم یا نیکی به پدر و مادر، یکی از اسباب و زمینه‌های ورود به بهشت محسوب می‌شود و این، اشاره‌ای‌ست به اين‌که طلاق دادن همسر به فرمان پدر و مادر، سببِ رفتن به بهشت است؛ ولی این، بدین معنا نیست که طلاق دادن همسر در شرایطی که پدر و مادر فردی، چنین خواسته‌ای دارند، واجب است. شخصی از امام احمد حنبل رحمه الله پرسید: من، همسرم را دوست دارم، ولی پدرم به من می‌گوید: طلاقش بده؛ چه کنم؟ فرمود: طلاقش نده. آن شخص پرسید: مگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ابن‌عمر دستور نداد که در این‌باره به خواسته‌ی پدرش عمل کند و همسرش را طلاق دهد؟ امام احمد رحمه الله به او فرمود: آیا مگر پدرت، همانند عمر است؟ زیرا درباره‌ی عمر رضي الله عنه یقین داریم که در این‌باره دلیلی شرعی داشته است و چون فرزندش از این دلیل، بی‌اطلاع بود، در برابر خواسته‌ی پدر، مقاومت می‌کرد؛ و گرنه، هیچ لزومی نداشت و بلکه ممکن نبود که عمر رضي الله عنه پسرش را به چنین کاری وادار کند و بدون دلیلی شرعی آن‌ها را از هم جدا نماید.

لذا اگر پدر یا مادری، بدون دلیل و مصلحتی شرعی، از فرزند خود بخواهند که همسر مورد علاقه‌اش را طلاق دهد، حرفشان بی‌اعتبار است و نباید به چنین خواسته‌ای تن داد؛ زیرا این مسأله، به‌قدری حساس است که هیچ‌کس حق دخالت در چنین مواردی را ندارد و چنین مسایلی، به خودِ زن و مرد مربوط می‌شود.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۱۳۹۶؛ و صحیح مسلم، ش:۱۳.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۳۳۲- وعن أبي سُفْيان صخْر بنِ حربٍ رضي الله عنه في حدِيثِهِ الطَّويل في قصَّةِ هِرقل أَنَّ هِرَقْلَ قال لأَبي سفْيان: فَماذَا يأْمُرُكُمْ بِه؟ يَعْني النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: قلت: يقولُ: «اعْبُدُوا اللهَ وَحدَه، ولا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا، واتْرُكُوا ما يقُولُ آباؤُكم، ويأْمُرُنَا بالصَّلاةِ ، والصِّدْق، والعفَاف، والصِّلَةِ». [متفقٌ عليه]

۳۳۲- وعن أبي سُفْيان صخْر بنِ حربٍ رضي الله عنه في حدِيثِهِ الطَّويل في قصَّةِ هِرقل أَنَّ هِرَقْلَ قال لأَبي سفْيان: فَماذَا يأْمُرُكُمْ بِه؟ يَعْني النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: قلت: يقولُ: «اعْبُدُوا اللهَ وَحدَه، ولا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا، واتْرُكُوا ما يقُولُ آباؤُكم، ويأْمُرُنَا بالصَّلاةِ ، والصِّدْق، والعفَاف، والصِّلَةِ». [متفقٌ عليه]([۱]) […]

ادامه مطلب …

۳۳۱- وعن زينب الثقفيةِ امرأةِ عبدِ الله بن مسعود رضي الله عنه وعنها قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «تَصَدَّقْنَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ وَلَوْ مِنْ حُلِيِّكُنَّ»، قَالَتْ: فَرَجَعْتُ إِلَى عبد الله بنِ مسعود فقلتُ لَهُ: إنَّكَ رَجُلٌ خَفِيفُ ذَاتِ اليَدِ وَإنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَدْ أمَرَنَا بِالصَّدَقَةِ فَأْتِهِ فَاسْألْهُ، فإنْ كَانَ ذلِكَ يُجزِئُ عَنِّي وَإلا صَرَفْتُهَا إِلَى غَيْرِكُمْ. فَقَالَ عبدُ اللهِ: بَلِ ائْتِيهِ أنتِ، فانْطَلَقتُ، فَإذا امْرأةٌ مِنَ الأنْصارِ بِبَابِ رسولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم حَاجَتي حَاجَتُها، وَكَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَدْ أُلْقِيَتْ عَلَيهِ المَهَابَةُ. فَخَرجَ عَلَيْنَا بِلاَلٌ، فَقُلْنَا لَهُ: ائْتِ رَسُولَ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فَأخْبرْهُ أنَّ امْرَأتَيْنِ بالبَابِ تَسألانِكَ: أُتُجْزِئُ الصَّدَقَةُ عَنْهُمَا عَلَى أزْواجِهمَا وَعَلَى أيْتَامٍ في حُجُورِهِما؟ وَلا تُخْبِرْهُ مَنْ نَحْنُ، فَدَخلَ بِلاَلٌ عَلَى رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فسأله، فَقَالَ لَهُ رَسُول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «مَنْ هُمَا؟» قَالَ: امْرَأةٌ مِنَ الأنْصَارِ وَزَيْنَبُ. فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «أيُّ الزَّيَانِبِ هِيَ؟» قَالَ: امْرَأةُ عبدِ اللهِ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «لَهُمَا أجْرَانِ: أجْرُ القَرَابَةِ وَأجْرُ الصَّدَقَةِ». [متفقٌ عليه]

۳۳۱- وعن زينب الثقفيةِ امرأةِ عبدِ الله بن مسعود رضي الله عنه وعنها قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «تَصَدَّقْنَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ وَلَوْ مِنْ حُلِيِّكُنَّ»، قَالَتْ: فَرَجَعْتُ إِلَى عبد الله بنِ مسعود فقلتُ لَهُ: إنَّكَ رَجُلٌ خَفِيفُ ذَاتِ اليَدِ وَإنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم […]

ادامه مطلب …

۳۳۰- وعن أسماءَ بنتِ أَبي بكر الصديق رضي الله عنهما قَالَتْ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ مُشركةٌ في عَهْدِ رسولِ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فاسْتَفْتَيْتُ رَسُولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، قُلْتُ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ رَاغِبَةٌ، أفَأصِلُ أُمِّي؟ قَالَ: «نَعَمْ، صِلِي أُمَّكِ». [متفقٌ عليه]

۳۳۰- وعن أسماءَ بنتِ أَبي بكر الصديق رضي الله عنهما قَالَتْ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ مُشركةٌ في عَهْدِ رسولِ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فاسْتَفْتَيْتُ رَسُولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، قُلْتُ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ رَاغِبَةٌ، أفَأصِلُ أُمِّي؟ قَالَ: «نَعَمْ، صِلِي أُمَّكِ». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: اسماء دختر ابوبکر صدیق رضي […]

ادامه مطلب …

۳۲۱- وعنه رضي الله عنه قال: جَاءَ رَجُلٌ إلى رسول اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم فقال: يا رسولَ الله! مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بحُسنِ صَحَابَتي؟ قال: «أُمُّك». قال: ثُمَّ من؟ قال: «أُمُّكَ». قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أُمُّكَ» قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أَبُوكَ». [متفقٌ عليه] وفي رواية : يا رسول الله! مَنْ أَحَقُّ الناس بِحُسْن الصُّحْبة؟ قال: «أُمُّكَ ثُمَّ أُمُّك، ثُمَّ أُمُّك، ثمَّ أَباك، ثُمَّ أَدْنَاكَ أَدْنَاكَ».

۳۲۱- وعنه رضي الله عنه قال: جَاءَ رَجُلٌ إلى رسول اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم فقال: يا رسولَ الله! مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بحُسنِ صَحَابَتي؟ قال: «أُمُّك». قال: ثُمَّ من؟ قال: «أُمُّكَ». قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أُمُّكَ» قال: ثُمَّ مَن؟ قال: «أَبُوكَ». [متفقٌ عليه]([۱]) وفي رواية : يا رسول الله! مَنْ أَحَقُّ الناس […]

ادامه مطلب …

۳۳۹- وعن أبي الدَّرْداءِ رضي الله عنه أَنَّ رَجُلاً أَتَاهُ فقال: إِنَّ لي امْرَأَةً وإِن أُمِّي تَأْمُرُني بِطَلاَقِها؟ فقال: سَمِعْتُ رسول اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم يقولُ: «الْوالِدُ أَوْسطُ أَبْوابِ الجَنَّةِ، فَإِنْ شِئْتَ فَأَضِعْ ذلِك الْباب، أَوِ احفظْهُ». [ترمذي، این حدیث را روایت کرده و آن را حسن صحیح دانسته است.]

۳۳۹- وعن أبي الدَّرْداءِ رضي الله عنه أَنَّ رَجُلاً أَتَاهُ فقال: إِنَّ لي امْرَأَةً وإِن أُمِّي تَأْمُرُني بِطَلاَقِها؟ فقال: سَمِعْتُ رسول اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم يقولُ: «الْوالِدُ أَوْسطُ أَبْوابِ الجَنَّةِ، فَإِنْ شِئْتَ فَأَضِعْ ذلِك الْباب، أَوِ احفظْهُ». [ترمذي، این حدیث را روایت کرده و آن را حسن صحیح دانسته است.]([۱]) ترجمه: […]

ادامه مطلب …

۳۳۳- وعن أبي ذر رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «إِنَّكُم ستفْتَحُونَ أَرْضًا يُذْكَرُ فِيهَا القِيرَاطُ». وفي روايةٍ: «ستفْتحُونَ مصْر وهِي أَرْضٌ يُسَمَّى فِيها القِيراط، فَاستَوْصُوا بِأَهْلِها خيْرًا، فَإِنَّ لَهُمْ ذِمةً ورحِمًا». وفي روايةٍ: «فإِذا افْتتَحتُموها، فَأَحْسِنُوا إِلى أَهْلِهَا، فَإِنَّ لهُم ذِمَّةً ورحِماً» أَو قال: «ذِمَّةً وصِهرًا». [رواه مسلم] قال العُلَماء: الرَّحِمُ التي لهُمْ كَوْنُ هَاجَر أُمُّ إِسْماعِيلَ صلی الله علیه و آله و سلم مِنْهم. «والصِّهْرُ»: كونُ مارِية أُمِّ إِبراهِيمَ ابنِ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم منهم.

۳۳۳- وعن أبي ذر رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «إِنَّكُم ستفْتَحُونَ أَرْضًا يُذْكَرُ فِيهَا القِيرَاطُ». وفي روايةٍ: «ستفْتحُونَ مصْر وهِي أَرْضٌ يُسَمَّى فِيها القِيراط، فَاستَوْصُوا بِأَهْلِها خيْرًا، فَإِنَّ لَهُمْ ذِمةً ورحِمًا». وفي روايةٍ: «فإِذا افْتتَحتُموها، فَأَحْسِنُوا إِلى أَهْلِهَا، فَإِنَّ لهُم ذِمَّةً ورحِماً» أَو قال: «ذِمَّةً وصِهرًا». […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه