۳۳- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ: «يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: مَا لِعَبْدِي الْمُؤْمِنِ عِنْدِي جَزَاءٌ إِذَا قَبَضْتُ صَفِيَّهُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْيَا ثُمَّ احْتَسَبَهُ إِلاَّ الْجَنَّةُ». [روایت بخارى]([۱])
ترجمه: ابوهريره رضي الله عنه ميگويد: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله متعال ميفرمايد: هرگاه يکي از عزيزان بندهی مؤمنم را در دنيا از او میگیرم و او به امید اجر و ثواب، صبر میکند، نزد من پاداشي جز بهشت ندارد».
شرح
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم این حدیث را از الله عزوجل نقل میکند؛ علما به اینچنین احادیثی، حدیث قدسی میگویند.
واژهی «صفی» که در حدیث آمده، به هر کسی گفته میشود که انسان، او را برمیگزیند و رابطهی محکمی با او دارد؛ مثل: فرزند، برادر، عمو، پدر، مادر یا دوست انسان. وقتی خداوند عزوجل، عزیزِ انسان را از او میگیرد و او به امید ثواب، صبر میکند، پاداشی جز بهشت نخواهد داشت. بدینسان میفهمیم که صبر و بردباری بر مرگِ عزیزِ ازدسترفته، فضیلت فراوانی دارد و الله عزوجل پاداش آن را بهشت قرار داده است.
همچنین به فضل و لطف بیکران الله متعال نسبت به بندگانش پی میبریم؛ زیرا ملک، ملک اوست و هرطور که بخواهد، حکم میکند؛ هم خودِ انسان، و هم عزیزش، از آنِ الله هستند. وقتی خداوند، عزیزِ انسان را از او میگیرد و او، به امید ثواب صبر میکند، از این پاداش بزرگ بهرهمند میشود.
در این حدیث، به افعال الله عزوجل نیز اشاره شده است؛ آنجا که میفرماید: «إِذَا قَبَضْتُ صَفِيَّهُ»؛ یعنی: «هنگامی که عزیزش را از او میگیرم». بدون شک، الله جل جلاله هر کاری که بخواهد، انجام میدهد؛ ولی ما باید بدانیم که همهی کارهای الله، خیر است و هرگز شر یا بدی، به الله نسبت داده نمیشود. یعنی فعل (کار) الله، شر نیست؛ شر، فقط در مفعول است.([۲]) به عنوان مثال: امر ناگواری که خداوند عزوجل برای انسان مقدّر میکند، در رابطه با انسان، شر بهشمار میرود، نه در رابطه با تقدیر الهی؛ به عبارت دیگر، شر یا بدی در آنچه که مقدّر شده میباشد و تقدیر الهی، شر نیست؛ زیرا هرچه الله متعال، مقدّر میکند، بر حکمت بزرگی استوار است؛ گاه این حکمت، در رابطه با کسیست که این سرنوشت، برایش رقم خورده و در پارهای موارد نیز همه را دربرمیگیرد و شامل همه میشود. به هر حال اگر انسان بر امر ناگواری که برایش مقدّر شده، به امید ثواب صبر کند، به خیر فراوانی دست مییابد. مثلاً ممکن است در آن شرایط ناگوار، به سوی الله باز گردد؛ زیرا انسان در شرایطی که همواره در ناز و نعمت بهسر میبرد، شکر خدا را فراموش میکند و توجهش به الله عزوجل کم میشود؛ ولی در ناخوشیها، بهخود میآید و به سوی پروردگارش بازمیگردد. و این، فایدهی بزرگیست که در نتیجهی ناخوشیها، حاصل میشود. همچنین ممکن است یک مسألهی ناگوار یا زیانبار برای یک شخص، به دیگران فایده برساند. مثلاً باران، برای کسی که خانهی گلی دارد، بهظاهر زیانآور است، ولی برای دیگران، مفید میباشد. البته زیانش، برای خود آن شخص نیز نسبیست و از جهات دیگری، برایش مفید میباشد.
چه بسا انسان در شرایط سخت و ناگوار بهخود میآید و درمییابد که هیچ پناهی جز الله ندارد و بدینسان فایدهی بزرگی بهدست میآورد که به مراتب از زیانی که به او رسیده، بزرگتر است.
خلاصه اینکه مؤلف رحمه الله این حدیث را در باب صبر آورده است؛ زیرا حدیث ابوهریره رضي الله عنه، بیانگر این است که اگر انسان بر مرگ عزیزش به امید ثواب صبر کند، پاداشی جز بهشت نخواهد داشت.
([۲]) بدیها و شرارتهایی که در دنیا میبینیم، بدین معنا نیست که در کارهای خداوند نیز، شر و بدی وجود دارد. باید به تفاوت فعل با مفعول توجه کنیم و بدانیم که آفرینش بدی، به معنای انجام دادن بدی نیست؛ زیرا شر، به کسی نسبت داده میشود که مرتکب بدی میگردد، نه به کسی که بدی را به عنوان یک آزمون، آفریده است. بنابراین به هیچ عنوان نمیتوانیم بدی یا شری را جزو صفات خداوند عزوجل محسوب کنیم؛ چراکه الله متعال، همانطور که در ذات و صفاتش، از هر عیبی پاک و منزه است، در اقوال و افعالش نیز، از هر نقصی پاک میباشد. [مترجم]