۲۹۷- وعن سعد بن أبي وقَّاص رضي الله عنه في حدِيثِهِ الطَّويلِ الَّذِي قَدَّمْناهُ في أَوَّل الْكِتَابِ في بَابِ النِّيَّةِ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال له: «وَإِنَّكَ لَنْ تُنْفِقَ نَفَقَةً تَبْتَغِي بِهَا وَجهَ الله إلاَّ أُجِرْتَ بها حَتَّى ما تَجْعلُ في فيِّ امرأَتِكَ». [متفقٌ عليه]([۱])
ترجمه: در حدیثی طولانی از سعد بن ابی وقاص رضي الله عنه که در ابتدای این کتاب در باب «نیت» آوردیم، آمده است که رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: «و هرچه برای خشنودي الله انفاق كني، پاداش آن را خواهی یافت؛ حتي لقمهایکه در دهان همسرت میگذاری».
([۱]) صحیح بخاری، ش: (۵۶، ۱۲۹۵)؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۶۲۸. ر.ک: حدیث شمارهی ۷ همین کتاب.
شرح
همهی این احادیث نشانگر فضیلت انفاق بر اهل و عیال است؛ دادن خرجی به اهل و عیال و تأمین نیازهای متعارف خانواده از انفاق در راه الله و از هزینه کردن اموال برای آزاد کردن بردگان و نیز از صدقه دادن به بینوایان، برتر است؛ زیرا انسان، همواره با اهل و عیال خویش است و الله متعال، نفقهی آنها را بر انسان، واجب گردانیده است. به عبارت دیگر، تأمین هزینههای متعارف خانواده، فرض عین است و فرض عین، از فرض کفایه برتر است. ضمن اینکه گاه صدقه دادن به دیگران یا بذل و بخشش به افرادی غیر از نزدیکان و اعضای خانواده، نفلی و خارج از حدّ واجب است؛ ناگفته پیداست که فرایض بر نوافل برتری دارند. زیرا الله متعال، در حدیث قدسی فرموده است: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ».([۱]) یعنی: «محبوبترین چیز نزد من که بندهام بهوسیلهی آن به من تقرب و نزدیکی میجوید، اعمالیست که بر او فرض کردهام». شیطان، از یکسو انسان را به انجام نوافل تشویق میکند و از سوی دیگر، او را نسبت به فرایض و واجبات، بیرغبت میگرداند. لذا گاه مشاهده میشود که برخی از افراد، علاقهی فراوانی به صدقه و بذل و بخشش دارند و به فقرا و مستمندان کمک مالی میکنند، ولی واجب را ترک میکند؛ به عنوان مثال در بذل و بخشش به مستمندان، دست و دلبازند، ولی نفقهی خانوادهی خود را که بر آنان، واجب است، بهخوبی نمیدهند یا بدهیهای خود را پرداخت نمیکنند! بدهکارند، اما بدون اینکه به بازپرداخت بدهیهای خود بیندیشند، عمره یا حج نفلی میگزارند یا به این و آن، صدقه میدهند! چنین کاری، نه شرعیست و نه عاقلانه؛ بلکه بیانگر بیخردی و گمراهیِ چنین افرادیست.
مسلمان، وظیفه دارد و بر او واجب است که اولویت را در انجام وظایف شرعی خویش از جمله صدقه، رعایت نماید و ابتدا به کارهایی بپردازد که اهمیت بیشتری دارند و از لحاظ شرعی در اولویت هستند و آنگاه بدور از اسراف و زیادهروی و بیآنکه از مسیر اعتدال خارج شود، پس از ادای فرایض و واجباتی چون زکات و تأمین نفقهی خانوادهاش، به کارهای مستحب یا اعمال نفل بپردازد؛ زیرا الله متعال، در وصف بندگان نیک خویش فرموده است:
﴿وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ يَقۡتُرُواْ وَكَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا ٦٧﴾ [الفرقان: ۶۷]
و آنان كه چون انفاق مىكنند، زيادهروى نمىنمایند و بخل نمىورزند، و انفاقشان همواره ميان اين دو حالت، در حدّ اعتدال است.
بذل و بخشش باید در حد اعتدال باشد، و این، به شرایط، بستگی دارد؛ یعنی گاه اعتدال، اینست که انسان، دستش را بازتر بگیرد و گاه از میزانِ بذل و بخششی که میکند، بکاهد. به عبارت دیگر نه بخل بورزد و نه در بذل و بخشش زیادهروی نماید؛ بلکه انفاقش باید میان این دو حالت، و در حد اعتدال باشد.
همهی این احادیث، نشان میدهد که خرجی دادن به کسانی که تحت تکفل و سرپرستی انسان هستند، واجب است و برآوردنِ نیازهای متعارف آنان، بهترین نوع انفاق بهشمار میرود و از بذل و بخشش به دیگران، برتر است.
این احادیث، همچنین هشداری جدی به کسانیست که نیازهای اساسی کسی را که مخارجش با آنهاست، تأمین نمیکنند. و این، هم شامل انسان میشود و هم شامل حیوانات؛ یعنی کسی که خرجی زیردستان خود را نمیدهد، گنهکار است و نیز کسی که گاو و شتر و گوسفندی دارد و به آنها علوفه نمیدهد، گنهکار میباشد. زیرا رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «همین گناه برای انسان کافیست که غذا (و هزینههای) کسی را که مخارجش با اوست، تأمین نکند».
این جاست که به اهمیت موضوع پی میبریم و درمییابیم که تأمین نیازهای متعارف زیردستان از جمله اهل و عیال واجب است.