سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۸۶- وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «إِذَا دعَا الرَّجُلُ امْرأَتَهُ إِلَى فِرَاشِهِ فلَمْ تَأْتِهِ فَبَات غَضْبانَ عَلَيْهَا لَعَنتهَا الملائكَةُ حَتَّى تُصْبحَ». [متفقٌ عليه] وفي رواية لهما: «إِذَا بَاتَتْ المَرْأَةُ هَاجِرَةً فِرَاشَ زَوْجهَا لَعنتْهَا المَلائِكَةُ حَتَّى تُصْبِحَ». وفي روايةٍ قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا مِن رَجُلٍ يَدْعُو امْرَأَتَهُ إِلَى فِرَاشِهِ فَتَأْبَى عَلَيْهِ إِلاَّ كَانَ الَّذي في السَّماءِ سَاخِطاً عَلَيْهَا حَتَّى يَرْضَى عَنْها».

۲۸۶- وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «إِذَا دعَا الرَّجُلُ امْرأَتَهُ إِلَى فِرَاشِهِ فلَمْ تَأْتِهِ فَبَات غَضْبانَ عَلَيْهَا لَعَنتهَا الملائكَةُ حَتَّى تُصْبحَ». [متفقٌ عليه]([۱])

وفي رواية لهما: «إِذَا بَاتَتْ المَرْأَةُ هَاجِرَةً فِرَاشَ زَوْجهَا لَعنتْهَا المَلائِكَةُ حَتَّى تُصْبِحَ».

وفي روايةٍ قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا مِن رَجُلٍ يَدْعُو امْرَأَتَهُ إِلَى فِرَاشِهِ فَتَأْبَى عَلَيْهِ إِلاَّ كَانَ الَّذي في السَّماءِ سَاخِطاً عَلَيْهَا حَتَّى يَرْضَى عَنْها».

ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هرگاه مرد، زنش را به بستر خود فرابخواند و زن به بستر شوهرش نرود و مرد، شب را در حال خشم (و نارضایتی) از همسرش سپری کند، فرشتگان آن زن را تا صبح لعنت می‌کنند».

و در روایتی دیگر در «صحیحین» آمده است: «هرگاه زن، در حالی شب را سپری کند که بسترِ شوهرش را ترک کرده است، فرشتگان، او را تا صبح لعنت می‌کنند».

و در روایتی دیگر آمده است: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در دستِ اوست، هر مردی، زنش را به بسترِ خویش فرابخواند و زن قبول نکند، پروردگاری که در آسمان است بر آن زن خشمگین می‌شود تا آن‌که شوهرش از او راضی گردد».

شرح

مؤلف رحمه الله، پس از ذکر حقوق زن بر شوهرش بابی درباره‌ی حقوق مرد بر همسرش گشوده و به این آیه استدلال نموده که الله عزوجل فرموده است:

﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡۚ فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ﴾                       [النساء : ٣٤]

مردان، سرپرست زنانند؛ بدان سبب که الله برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری داده و از آن روی که مردان از اموال خویش (برای زنان) هزینه می‌کنند. بنابراین زنانِ شایسته، فرمان‌بردارند و به پاس حقوقی که الله برایشان حفظ کرده است، در غیبت شوهرانشان خویشتن و اموال آنان را پاس می‌دارند.

الله متعال، در این آیه مردان را سرپرست زنان برشمرده است؛ یعنی زن باید به فرمان شوهرش عمل کند، مگر زمانی که فرمان شوهرش معصیت و بر خلاف حکم الله عزوجل باشد؛ زیرا اطاعت از مخلوق در جهتِ نافرمانی از خالق، جایز نیست؛ و فرقی نمی‎کند که این مخلوق، کیست.

این، نشان‌گر سبک‌سری و بی‌خردی غربی‌ها و غرب‌زدگانی‌ست که به نامِ حقوق زن، زن را تقدیس می‌کنند و کورکورانه به‌پیروی از کافرانِ فرومایه، نمی‌توانند هر کسی را در جایگاهی ببینند که دارد؛ لذا وقتی سخن می‌گویند یا گروهی را مخاطب قرار می‌دهند، زنان را بر مردان، مقدم می‌دارند و در تالارها و گردهمایی‌ها، زن‌ها را بالاتر از مردها می‌نشانند. البته چنین روی‌کردی از کسانی که سگ‌هایشان را این‌همه گرامی می‌دارند، چندان عجیب و غریب نیست؛ به‌گونه‌ای که پول زیادی برای خرید سگ هزینه می‌کنند و محل ویژه‌ای با صابون و حوله و دیگر وسایل بهداشتی به سگشان اختصاص می‌دهند و کارهایی انجام می‌دهند که آدم را به خنده وا می‌دارد. این در حالی‌ست که سگ، نجس‌العین است و هرگز پاک نمی‌شود.

در هر حال، مردان، سرپرست زنان هستند؛ زیرا الله برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری داده است. از سوی دیگر، این مرد است که باید مخارج زندگی زن را تأمین کند؛ یعنی مرد به عنوان مدیر و رییس خانه، وظیفه دارد نفقه‌ی زنش را بدهد و تأمین مخارج زندگی، بر عهده‌ی زن نیست. لذا همان‌طور که مرد تأمین مخارج زندگی را بر عهده دارد، سرپرست و رییس خانواده نیز به‌شمار می‌رود. این، اشاره‌ای‎ست به این‌که مرد، مسؤل کسب و کار و تأمین مخارج زندگی‌ست و زن، باید در خانه بماند و به کارهای خانه و به شوهر و فرزندان خود رسیدگی کند؛ این، وظیفه‌ی زن است. ولی اگر زن را مسؤول کسب و کار و تأمین مخارج زندگی قرار دهیم، بر خلافِ سرشت بشری و شریعت، عمل کرده‌ایم. زیرا الله متعال، می‌فرماید:  ﴿وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ﴾ یعنی یکی از دلایل سرپرستی مردان، همین کسب و کار و تأمین هزینه‌های زندگی‌ست؛ به عبارت دیگر، مسؤولیت مرد متناسب با وظایف اوست و باید به عنوان سرپرست خانواده، از اموال خویش هزینه نماید.

الله متعال، می‌فرماید:

﴿فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ﴾                   [النساء : ٣٤]

بنابراین زنانِ شایسته، فرمان‌بردارند و به پاس حقوقی که الله برایشان حفظ کرده است، در غیبت شوهرانشان خویشتن و اموال آنان را پاس می‌دارند.

لذا زنان شایسته اسرار زناشویی و مسایلی را که در چهاردیواری خانه روی می‌دهد، فاش نمی‌کنند و آن‌چه را که الله عزوجل به حفظ و نگهداری آن دستور داده است، حفظ می‌نمایند. لذا همسرِ نیک و شایسته‌ای انتخاب کنید که دارای چنین ویژگی‌هایی باشد؛ زیرا زنِ زیبا و ناشایست، هیچ خیری برای شما ندارد. سپس مؤلف رحمه الله حدیثی بدین مضمون نقل کرده است که ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هرگاه مرد، زنش را به بستر خود فرابخواند و زن به بستر شوهرش نرود و مرد، شب را در حال خشم (نارضایتی) از همسرش سپری کند، فرشتگان آن زن را تا صبح لعنت می‌کنند». یعنی فرشتگان برایش بددعایی می‌کنند و از الله عزوجل می‌خواهند که این زن را از رحمت خویش دور بگرداند. لذا هرگاه مردی، زنش را برای کام‌جویی به بستر خود فرابخواند و زن، خواسته‌ی شوهرش را اجابت نکند، فرشتگان تا صبح دعا می‌کنند که الله عزوجل این زن را از رحمت خود محروم نماید.

در روایت دیگری شدیدتر از این آمده است؛ یعنی الله متعال، بر چنین زنی خشم می‌گیرد و این، شدیدتر از هشدار نخست است. زیرا خشم الهی به مراتب سخت‌تر و شدیدتر از این‎ست که کسی، نفرین شود؛ دلیلش، این‎ست که الله متعال، درباره‌ی «لعان» یا نحوه‌ی گواهی دادن مردی که به زنِ خویش نسبت زنا می‌دهد، فرموده است:

﴿وَٱلۡخَٰمِسَةُ أَنَّ لَعۡنَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٧﴾                [النور : ٧]

و پنجمین گواهی بدین ترتیب است که (بگوید:) لعنت الله بر او باد، اگر از دروغگویان باشد.

و برای این‌که زن، مجازات زنا را از خود دور نماید، چهار بار سوگند می‌خورد که شوهرش دروغ می‌گوید و در پنجمین مرحله از شهادتش گواهی می‌دهد که:

﴿وَٱلۡخَٰمِسَةَ أَنَّ غَضَبَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَآ إِن كَانَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٩﴾             [النور : ٩]

خشم الله بر او باد، اگر شوهرش راستگو باشد.

لذا درمی‌یابیم که خشم و غضب از لعن و نفرین، شدیدتر است. هم‌چنین در حدیث آمده است: «پروردگاری که در آسمان است بر آن زن خشمگین می‌شود تا آن‌که شوهرش از او راضی گردد». لذا رضایت الله عزوجل از چنین زنی به رضایت شوهر زن بستگی دارد؛ ممکن است مرد، همان شب، پیش از سپیده‌دم از همسرش راضی شود، و احتمال می‌رود که دو یا سه روز از همسرش ناراحت باشد. در نتیجه تا زمانی که شوهرِ زن، ناراض باشد، الله متعال نیز خشمگین خواهد بود.

این حدیث، بیان‌گر حقوق مرد بر همسر اوست؛ البته شوهری که حقوق همسرش را رعایت می‌کند. بنابراین، زنی که شوهرش، حق و حقوق او را رعایت نمی‌کند، اجازه دارد تلافی نماید و در ازای حقوق پایمال‌شده‌ی خویش، پاره‌ای از حقوق شوهرش را نادیده بگیرد. زیرا الله متعال، می‌فرماید:

﴿فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱعۡتَدُواْ عَلَيۡهِ بِمِثۡلِ مَا ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ﴾ [البقرة: ١٩٤]

بنابراین کسی که به شما تجاوز و تعدی کند، شما نیز همان‌طور که به شما تعدی کرده، به او تعدی (یعنی قصاص) نمایید.

و می‌فرماید:

﴿وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم بِهِۦ﴾                                    [النحل: ١٢٦]

و اگر مجازات می‌کنید، به همان شکلی مجازات نمایید که با شما رفتار شده است.

ولی اگر مرد، حقوق همسرش را رعایت نماید، ولی زن، نافرمان باشد و خواسته‌های مشروع شوهرش را برآورده نکند، الله متعال بر او خشمگین می‌شود و فرشتگان، نفرینش می‌کنند. لذا اگرچه الفاظ این حدیث، مطلق است، ولی ناگفته نماند که در چنین مواردی، زن در صورتی سزاوار خشم و نفرین می‌شود که شوهرش حقوق او را ادا نماید و اگر مرد حقوق همسرش را رعایت نکند، زن می‌تواند تلافی کند و این، همان نکته‌ای‎ست که از دو آیه‌ی مذکر، برداشت می‌شود.

این حدیث، هم‌چنین تأییدی بر دیدگاه اهل سنت و جماعت و گذشتگان این امت است که معتقدند الله عزوجل در آسمان و بالای عرش خود بر فراز هفت آسمان می‌باشد؛ همان‌طور که در این حدیث آمده است: «…پروردگاری که در آسمان است…». و منظور از آن، این نیست که فرمان‎روایی الله در آسمان می‌باشد؛ یعنی اگر این حدیث را چنین معنا کنیم که: «پروردگاری که فرمانروایی‌اش در آسمان است»، این، خود تحریف معنوی حدیث به‌شمار می‌رود و تحریف معانی، یکی از ویژگی‌های یهودیان است؛ چنان‌که مفاهیم تورات را جابه‌جا و تحریف می‌کردند. به‌یقین فرما‎ن‎روایی الله، در آسمان و زمین است؛ همان‌گونه که خود، می‌فرماید:

﴿وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ﴾                                                  [آل عمران: ١٨٩]

فرمان‎روایی آسمان‌ها و زمین از آنِ الله است.

و می‌فرماید:

﴿قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ﴾        [المؤمنون : ٨٨]

بگو: پادشاهی و فرمان‎روایی بر همه چیز، به دست کیست و کیست که امان می‌دهد و هیچ‌کس در برابرش امان نمی‌یابد؟

هم‌چنین می‌فرماید:

﴿لَّهُۥ مَقَالِيدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾                                                           [الزمر: ٦٣]

کلیدهای آسمان و زمین از آنِ او ست.

همه‌ی آسمان‌ها و زمین، به دست الله متعال است و همه، ملک اوست؛ لذا منظور، خودِ الله عزوجل می‌باشد که بالای آسمان‌ها بر عرش خویش، قرار دارد. اعتقاد به این‌که الله در آسمان است، ریشه در فطرت انسان دارد و نیازی نیست که در بررسی این موضوع، خود را خسته کنیم. انسان، بر اساس فطرتش هنگام دعا کردن، دستش را به سوی پروردگارش بالا می‌برد و با قلب خود، متوجه آسمان می‌گردد؛ همان‌طور که دستش را به سوی آسمان، بلند می‌کند.

حتی حیوانات نیز همین‌گونه هستند؛ یکی از اساتید دانشگاه، برایم نقل می‌کرد که شخصی، از «قاهره» با او تماس گرفته و درباره‌ی زلزله‌ی مصر گفته است: دقایقی قبل از زلزله، حیوانات باغ وحش، بی‌قرار شده و سرهای خود را به سوی آسمان بلند کرده بودند! سبحان‌الله! حیوانات نیز می‌دانند که الله در آسمان است؛ ولی برخی از انسان‌ها، قبول ندارند که الله عزوجل در آسمان می‌باشد.

همین‌طور وقتی بعضی از حشرات را می‌زنیم، می‌ایستند و دستان خود را به سوی آسمان بلند می‌کنند. در هر حال اعتقاد به این‌که الله عزوجل در آسمان است، امری فطری‌ست که نیازی به دلیل و جر و بحث ندارد. خداوند عزوجل منکران این عقیده را هدایت کند که خود، دستانشان را هنگام دعا کردن، به سوی آسمان بلند می‌کنند و بدین‌سان در عمل، پندار خویش را رد می‌نمایند؛ پنداری که بیم آن می‌رود آنان را به کفر مبتلا کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از کنیزی سؤال کرد: «الله کجاست؟» پاسخ داد: الله در آسمان است. آن‌گاه رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: من، کیستم؟ جواب داد: شما فرستاده و پیام‌آور الله هستید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صاحبش فرمود: «أَعْتِقْهَا فَإِنَّهَا مُؤْمِنَةٌ».([۲]) یعنی: «او را آزاد کن؛ زیرا او، مؤمن است». سبحان الله! این‌ها که منکرِ چنین عقیده‌ای هستند چه فکر می‌کنند؟! می‌گویند: کسانی که معتقدند الله عزوجل در آسمان است، کافرند!

ما، درباره‌ی الله عزوجل معتقدیم که در آسمان، فراتر از هر چیزی، و بالاتر و برتر از بندگان خویش است و بر عرش خود قرار دارد. عرش بر روی آسمان‌ها مانندِ گنبد یا خیمه‌ای‎ست که بر روی آسمان‌ها و زمین برپا شده است و آسمان‌ها و زمین، به نسبت عرش، چیزی نیستند.

در برخی از آثار آمده است: «کرسی»، به همه‌ی آسمان‌ها و زمین احاطه دارد و قدمین (دو پای) پروردگار رحمان عزوجل  بر آن قرار دارد. گفتنی‎ست: «عرش» از کرسی خیلی بزرگ‌تر می‌باشد؛ چنان‌که در حدیث آمده است: «إنَّ السَّمَوات السبع والأرضينَ السبع بالنِّسبة للكُرسي كَحَلقةٍ أُلقِيَت فی فلاةٍ مِنَ الأرضِ».([۳]) یعنی: «هفت آسمان و هفت زمین به نسبت کرسی، مانند حلقه‌ای هستند که در زمین پهناوری افتاده است». واضح است که یک حلقه‌ی کوچک، در مقایسه با سرزمینی بزرگ و پهناور، چیزی نیست و چیزی از این‌همه مساحت را اشغال نمی‌کند؛ فرمود: «وَإنَّ فضلَ العرشِ عَلَی الكرسی كفَضلِ الفلاة علی هذه الحَلَقةِ». یعنی: «بزرگی عرش نسبت به کرسی، مانند بزرگی زمین پهناور به این حلقه می‌باشد». پس، الله از هر چیزی بزرگ‌تر است؛ از این‌رو می‌فرماید:

﴿وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ﴾                                                     [البقرة: ٢٥٥]

کُرسی پروردگار، آسمان­ها و زمین را در برگرفته است.

پس خالقش چقدر عظیم است! امکان ندارد که خالق، در زمین باشد؛ زیرا پروردگار سبحان، بزرگ‌تر از این‎ست که در احاطه‌ی چیزی از مخلوق‌ها یا آفریده‌هایش باشد. لذا نتیجه می گیریم که الله عزوجل فراتر از هر چیزی‌ست؛ این، عقیده‌ی ماست و از الله متعال درخواست می‌کنیم که ما را بر همین عقیده از دنیا ببرد و بر همین عقیده که مورد اجماع اهل سنت و جماعت است، محشورمان بگرداند.

([۱]) صحیح بخاری، ش: (۳۲۳۷، ۵۱۹۴)؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۴۳۶.

([۲]) صحیح مسلم، ش: ۵۳۷ به‌نقل از معاویه بن حکم سلمی رضي الله عنه.

([۳]) آلبانی رحمه الله این حدیث را با توجه به شواهدی که دارد، صحیح دانسته است.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۲۸۹- وعن أبي عليٍّ طَلْق بن عليٍّ رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ: «إِذَا دعا الرَّجُلُ زَوْجتَهُ لِحَاجتِهِ فَلْتَأْتِهِ وإِنْ كَانَتْ عَلَى التَّنُّور». [روایت ترمذي و نسائي؛ ترمذی، این حدیث را حسن صحیح دانسته است.]

۲۸۹- وعن أبي عليٍّ طَلْق بن عليٍّ رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ: «إِذَا دعا الرَّجُلُ زَوْجتَهُ لِحَاجتِهِ فَلْتَأْتِهِ وإِنْ كَانَتْ عَلَى التَّنُّور». [روایت ترمذي و نسائي؛ ترمذی، این حدیث را حسن صحیح دانسته است.]([۱]) ترجمه: ابوعلی، طَلْق بن علی رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله […]

ادامه مطلب …

۲۹۲- وعن معاذِ بنِ جبلٍ رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لا تُؤْذِي امْرَأَةٌ زَوْجَهَا في الدُّنْيا إِلاَّ قالَتْ زَوْجَتُهُ مِنَ الحُورِ الْعِينِ لا تُؤْذِيه قَاتلَكِ اللَّهُ، فَإِنَّمَا هُو عِنْدَكِ دخِيلٌ يُؤشِكُ أَنْ يُفارِقَكِ إِلَينا». [ترمذي، این حدیث را روایت کرده و آن را حسن دانسته است.]

۲۹۲- وعن معاذِ بنِ جبلٍ رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لا تُؤْذِي امْرَأَةٌ زَوْجَهَا في الدُّنْيا إِلاَّ قالَتْ زَوْجَتُهُ مِنَ الحُورِ الْعِينِ لا تُؤْذِيه قَاتلَكِ اللَّهُ، فَإِنَّمَا هُو عِنْدَكِ دخِيلٌ يُؤشِكُ أَنْ يُفارِقَكِ إِلَينا». [ترمذي، این حدیث را روایت کرده و آن را حسن دانسته است.]([۱]) ترجمه: […]

ادامه مطلب …

۲۹۰- وعن أبي هريرة رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لَوْ كُنْتُ آمِرًا أحَدًا أَنْ يسْجُدَ لأَحدٍ لأَمَرْتُ المرْأَة أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا». [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و آن را حسن صحیح دانسته است.]

۲۹۰- وعن أبي هريرة رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لَوْ كُنْتُ آمِرًا أحَدًا أَنْ يسْجُدَ لأَحدٍ لأَمَرْتُ المرْأَة أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا». [ترمذی، این حدیث را روایت کرده و آن را حسن صحیح دانسته است.]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و […]

ادامه مطلب …

۲۸۸- وعن ابن عمرَ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «كُلُّكُمْ راعٍ، وكُلُّكُمْ مسئولٌ عنْ رعِيَّتِه، والأَمِيرُ رَاع، والرَّجُلُ راعٍ علَى أَهْلِ بَيْتِه، والمرْأَةُ راعِيةٌ على بيْتِ زَوْجِها وولَدِه، فَكُلُّكُمْ راع، وكُلُّكُمْ مسئولٌ عنْ رعِيَّتِهِ». [متفقٌ عليه]

۲۸۸- وعن ابن عمرَ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «كُلُّكُمْ راعٍ، وكُلُّكُمْ مسئولٌ عنْ رعِيَّتِه، والأَمِيرُ رَاع، والرَّجُلُ راعٍ علَى أَهْلِ بَيْتِه، والمرْأَةُ راعِيةٌ على بيْتِ زَوْجِها وولَدِه، فَكُلُّكُمْ راع، وكُلُّكُمْ مسئولٌ عنْ رعِيَّتِهِ». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: ابن‌عمر رضي الله عنهما می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و […]

ادامه مطلب …

۲۹۱- وعن أُمِّ سلمةَ رضي الله عنها قالت: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «أَيُّما امرأَةٍ ماتَتْ وزوْجُهَا عنها راضٍ دخَلَتِ الجَنَّةَ». [ترمذي، روایتش کرده و آن را حسن دانسته است.]

۲۹۱- وعن أُمِّ سلمةَ رضي الله عنها قالت: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «أَيُّما امرأَةٍ ماتَتْ وزوْجُهَا عنها راضٍ دخَلَتِ الجَنَّةَ». [ترمذي، روایتش کرده و آن را حسن دانسته است.]([۱]) ترجمه: ام‌سلمه رضي الله عنها می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هر زنی در حالی بمیرد […]

ادامه مطلب …

۲۹۳- وعن أُسامَةَ بنِ زيدٍ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا تركْتُ بعْدِي فِتْنَةً هِي أَضَرُّ عَلَى الرِّجال مِنَ النِّسَاءِ». [متفقٌ عليه]

۲۹۳- وعن أُسامَةَ بنِ زيدٍ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا تركْتُ بعْدِي فِتْنَةً هِي أَضَرُّ عَلَى الرِّجال مِنَ النِّسَاءِ». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: اسامه بن زید رضي الله عنهما می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «پس از من، زيان‌بارترین فتنه‌ای که برای مردان […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه