۲۵۴- وعن أُمِّ كُلْثُومٍ بنتِ عُقْبَةَ بن أَبي مُعَيْطٍ رضي الله عنها قالت: سمِعْتُ رسولَالله صلی الله علیه و آله و سلم يَقُول: «لَيْسَ الْكَذَّابُ الَّذِي يُصْلحُ بَيْنَ النَّاسِ فَيَنْمي خَيْرًا، أَوْ يَقُولُ خَيْرًا». [متفق عليه]([۱])
وفي رواية مسلمٍ زيادة، قالت: وَلَمْ أَسْمَعْهُ يُرَخِّصُ في شَيْءٍ مِمَّا يَقُولُهُ النَّاسُ إِلاَّ في ثَلاثٍ، تَعْنِي: الحَرْب، وَالإِصْلاَحَ بَيْنَ النَّاس، وَحَدِيثَ الرَّجُلِ امْرَأَتَه، وَحَديثَ المَرْأَةِ زَوْجَه.
ترجمه: امکلثوم، دختر عقبه بن ابیمُعَیط رضي الله عنها میگوید: از رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: «کسی که برای ایجاد صلح و آشتی در میان مردم، سخن مصلحتآمیزی را به آنها میرساند یا سخن خوبی بر زبان میراند، دروغگو شمرده نمیشود».
در روایت مسلم، افزون بر این آمده است که امکلثوم میگوید: از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشنیدم که در آنچه که مردم میگویند، (یعنی در توریه کردن) جز در سه مورد رخصت داده باشد: در جنگ، هنگام برقراری صلح و آشتی در میان مردم، در صحبت مرد با زنش یا صحبت زن با شوهرش».
شرح
مؤلف رحمه الله، حدیثی از امکلثوم، دخت عقبه بن ابیمُعَیط رضي الله عنها نقل کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «کسی که برای ایجاد صلح و آشتی در میان مردم، سخن مصلحتآمیزی را به آنها میرساند یا سخن خوبی بر زبان میراند، دروغگو نیست». یعنی اگر انسان، بهقصد اصلاح و ایجاد صلح و آشتی در میان مردم، به هر یک از طرفین دعوا بگوید: «فلانی، از تو تعریف میکرد و دعاگوی تو بود»، و یا چنین عبارتهایی بگوید تا اعتماد آنها را نسبت به یکدیگر جلب نماید، ایرادی ندارد.
البته علما اختلاف نظر دارند که آیا منظور، اینست که آیا انسان میتواند در چنین مواردی دروغ بگوید یا منظور، توریه است؟ یعنی انسان سخنی بگوید که منظور یا نیتش، چیزی غیر از مفهوم قابل برداشت از ظاهرِ سخنش، میباشد. به عبارت دیگر، چیزی که ابتدا به ذهن مخاطب (شنونده) میرسد، غیر از نیت یا منظور گویندهی آن است. به عنوان مثال: بگوید: «فلانی، از تو تعریف میکرد» و منظورش، این باشد که از امثال تو، تعریف و ستایش مینمود. زیرا هرکس، از عموم مسلمانان، تعریف و تمجید میکند.
یا وقتی میگوید: «دعاگوی تو بود»، منظورش این باشد که انسان برای هر بندهی نیکوکاری در نمازش دعا میکند؛ همانطور که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «إنَّکُم إِذَا قَلْتُمْ ذَلِكَ فَقَدْ سَلَّمْتُمْ عَلَى كُلِّ عَبْدٍ صَالِحٍ فِى السَّمَاءِ وَالأرْضِ».([۲]) یعنی: «وقتی شما میگویید: السلام علینا و علی عبادِ الله الصّالحینَ، در حقیقت به هر بندهی نیکوکاری در آسمان و زمین، سلام و درود میفرستید». به عبارت دیگر، این دعا، شامل همهی بندگان نیک الله در آسمانها و زمین میشود.
برخی از علما گفتهاند: توریه، خود نوعی دروغ است؛ زیرا بر خلاف واقعیت میباشد. هرچند گویندهاش، مفهوم درستِ آن را در نظر بگیرد. دلیل این دسته از علما، اینست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «لَمْ يَكْذِبْ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام إِلاّ ثَلاثَ كَذَبَاتٍ: ثِنْتَيْنِ مِنْهُنَّ فِي ذَاتِ اللَّهِ عزوجل: قَوْلُهُ ﴿فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٞ﴾ وَقَوْلُهُ ﴿بَلۡ فَعَلَهُۥ كَبِيرُهُمۡ هَٰذَا﴾ وواحدة فی شأن َسَارَة…»([۳]) یعنی: «ابراهيم علیه السلام فقط سه بار، دروغ گفت؛ دو بار بهخاطر خدا. آنجا كه فرمود: ﴿إِنِّي سَقِيمٞ﴾ يعني: من بیمارم. و ديگری آنجا كه گفت: ﴿بَلۡ فَعَلَهُۥ كَبِيرُهُمۡ هَٰذَا﴾ يعني: بت بزرگ، اين كار را كرده است. و سومین دروغش بهخاطر (نجات) ساره از پادشاه ستمگر بود». البته ابراهیم علیه السلام دروغ نگفت؛ بلکه توریه کرد. البته کسی که میخواهد در میان مردم، صلح و آشتی برقرار کند، باید از دروغ گفتن بپرهیزد و اگر چارهای نداشت، تأویل نماید تا توریه کرده باشد. زیرا کسی که توریه میکند، گناهی بر او نیست و توریه، در صورتی که از روی مصلحت باشد، جایز است.
اما در روایتی افزون بر ایجاد صلح و آشتی در میان مردم، به جنگ نیز تصریح شده است. یعنی دروغ گفتن در جنگ، در برابر دشمن، جایز میباشد و در حقیقت، نوعی توریه است. به عنوان مثال رزمنده، میتواند به دشمن بگوید که نیروهای کمکی و پشتیبانی زیادی، پشتِ سرم هستند و گفتن چنین عبارتهایی بهقصد ایجاد ترس و وحشت در دشمن، ایرادی ندارد.
توریه در جنگ بر دو گونه است:
توریهی لفظی، و توریهی عملی؛ مانندِ کاری که قعقاع بن عمرو رضي الله عنه در یکی از جنگها انجام داد. او، برای ترساندن دشمن، لشکرِ تحت فرمانش را رویاروی دشمن قرار میداد و سپس آن مکان را ترک مینمود و صبح روزِ بعد، دوباره با لشکرش رویاروی دشمن قرار میگرفت و چنین نشان میداد که اینها نیروهای پشتیبانی هستند و بدینسان دشمن گمان میکرد که نیروهای پشتیبانیِ مسلمانان، رسیدهاند؛ از اینرو ترس و دلهره در میان سپاهیان دشمن میافتاد و میگریختند. این، از روی مصلحت و به عنوان یک تاکتیک نظامی جایز است.
و اما سومین مسألهای که توریه در آن جایز میباشد، اینست که مرد و زن در سخنانی که به یکدیگر میگویند، توریه کنند؛ به عنوان مثال: مرد به همسرش بگوید: تو را از همه بیشتر دوست دارم و یا سخنانی بگوید که بیانگر مهر و علاقهاش به همسرش باشد. البته نباید در این زمینه زیادهروی کند؛ زیرا اگر واقعیت، بر خلاف ادعاها و سخنانش باشد، زن، این را حس میکند و همین، نتیجه را معکوس خواهد کرد و مهر و محبتی را که در میان آنها وجود دارد، از میان خواهد برد. زن نیز همینگونه است و میتواند در حد اعتدال، در سخنان محبتآمیزی که به شوهرش میگوید، توریه کند.
([۱]) صحیح بخاری، ش: ۲۶۹۲؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۶۰۵.
([۲]) صحیح بخاری، ش: ۶۶۳۰ بهنقل از عبدالله بن مسعود رضي الله عنه.