۲۵۰- وعن أَبي هريرة رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَن نَفَّس عَن مُؤمِنٍ كُرْبةً منْ كُرب الدُّنْيا، نفَّس الله عنْه كُرْبةً مِنْ كُرَب يومِ الْقِيامَةِ، وَمَنْ يَسَّرَ على مُعْسرٍ يَسَّرَ الله عليْه في الدُّنْيَا والآخِرةِ، ومنْ سَتَر مُسْلِمًا سَترهُ الله فِي الدنْيا والآخرة، والله فِي عوْنِ العبْد ما كانَ العبْدُ في عوْن أَخيه، وَمَنْ سَلَكَ طَريقًا يلْتَمسُ فيهِ عِلْمًا سهَّل الله لهُ به طريقًا إلى الجنَّةِ. وَمَا اجْتَمَعَ قوْمٌ فِي بيْتٍ منْ بُيُوتِ الله تعالَى، يتْلُون كِتَابَ الله، ويَتَدارسُونهُ بيْنَهُمْ إلاَّ نَزَلَتْ عليهم السَّكِينةُ، وغَشِيَتْهُمُ الرَّحْمةُ، وحفَّتْهُمُ الملائكَةُ، وذكَرهُمُ الله فيمَنْ عنده. ومنْ بَطَّأَ به عَملُهُ لَمْ يُسرعْ به نَسَبُهُ». [روایت مسلم]([۱])
ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هرکس، مشکلی از مشکلات و تنگناهای دنیوی مسلمانی را حل نماید، الله، مشکلی از مشکلات قیامتِ او را رفع میکند. و هرکس، بر تنگدستی آسان بگیرد، الله در دنیا و آخرت بر او آسان میگیرد. و هرکس، (عیبِ) مسلمانی را بپوشاند، الله در دنیا و آخرت، (عیوب و گناهان) او را میپوشاند. و الله، یار و یاور بنده است تا زمانی که بنده، یاورِ برادرِ خویش باشد. و هرکس، راهی برای جستجوی علم بپیماید، الله به پاس این عملش، راهی برای او به سوی بهشت، هموار میسازد. و هرگاه عدهای در یکی از خانههای الله (مساجد) جمع شوند تا کتاب الله را تلاوت کنند و به تعلیم و آموزش آن به یکدیگر بپردازند، آرامش بر آنها نازل میشود و رحمت الهی، آنها را دربرمیگیرد و فرشتگان پیرامونِ آنها جمع میشوند و الله، آنان را پیشِ کسانی که نزد او هستند، یاد میکند. کسی که در انجام کارهای نیک، درنگ یا کوتاهی نماید، نسب او، هیچ فایدهای برایش ندارد».
شرح
مؤلف رحمه الله، بابی تحت عنوان «برآوردن نیازهای مسلمانان» گشوده است. پارهای از نیازهای انسان، برای تکمیل کارهای اوست که از آن، به نیازهای غیرضروری یاد میشود. و بخشی دیگر از نیازها، برای دفع ضرر است که از آن، به عنوان ضروریات یا نیازهای اساسی، یاد میگردد و توجه و رسیدگی به چنین نیازهایی، واجب است. اگر شخصی، برادرش را در نیازی شدید مانند گرسنگی یا تشنگی ببیند یا دریابد که به گرما یا سرما، نیازِ شدیدی دارد، بر او واجب است که نسبت به رفع نیاز برادرش اقدام کند. حتی برخی از علما گفتهاند: اگر فردی، بهشدت نیازمندِ آشامیدنی یا غذایی باشد که در دست شخصِ دیگریست و این شخص با وجودی که نیازی به آن ندارد، از دادن آن به این نیازمند دریغ میکند، در صورتی که این امر به مرگِ نیازمند بینجامد، آن شخص، ضامن و مسؤول خواهد بود؛ زیرا برای نجات برادرش از مرگ، کوتاهی کرده است. اما در صورتی که این نیاز، نیازی عادی و غیرضروری باشد، بهتر است به برادر خود کمک کنید تا نیازش را برآورده سازد؛ البته در صورتی که برآوردنِ این نیاز، به زیان او نباشد. یعنی اگر به زیانش باشد، نباید به او کمک کنید؛ زیرا الله متعال، فرموده است:
﴿وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ﴾ [المائدة: ٢]
و همدیگر را بر انجام گناه و تجاوز یاری نکنید.
به عنوان مثال: اگر کسی برای خریدن سیگار به پول نیاز داشته باشد و از ما بخواهد که به او کمک کنیم یا برایش سیگار بخریم، کمک کردن به او جایز نیست؛ اگرچه او را در تنگنا ببینیم و بدانیم که قصدش از درخواست کمک، خریدن سیگار است. زیرا الله متعال، از تعاون و همکاری در زمینهی گناه و معصیت، منع نموده است؛ حتی اگر این شخص، پدر یا هر یک از دیگر عزیزانِ شما باشد. به این فکر نکنید که ناراحت میشود؛ بگذارید ناراحت گردد. زیرا خشم و ناراحتی او، بیمورد و نابجاست. علاوه بر این، اگر پدرِ خود را از چیزی که به زیان اوست، محروم کنید، در حقیقت به او نیکی کردهاید و این نافرمانی از پدر یا بیاحترامی به او نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «به برادرت، کمک کن؛ چه ظالم باشد و چه مظلوم». گفتند: ای رسولخدا! کمک کردن به مظلوم که روشن است؛ اما به ظالم چگونه کمک کنیم؟ فرمود: «بدینسان که او را از ظلم و ستم، باز دارید».([۲])
لذا منظور مؤلف رحمه الله از برآوردنِ نیازهای مسلمانان، نیازهای جایز و مباح است. یعنی شایستهی هر مسلمانیست که به سایر مسلمانان کمک کند تا نیازهای خود را برآورده سازند و الله، یار و یاور بندهایست که در جهت کمک به برادران مسلمانش، میکوشد. سپس مؤلف رحمه الله احادیثی ذکر کرده که پیشتر به شرح و توضیح آنها پرداختیم و نیازی به تکرار نیست؛ البته به شرح و توضیح عبارتهایی میپردازیم که به شرح و توضیح، نیاز دارد. از جمله اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «وَمَنْ يَسَّرَ على مُعْسرٍ يَسَّرَ اللهُ عليْه في الدُّنْيَا والآخِرةِ». یعنی: «هرکس، بر تنگدستی آسان بگیرد، الله در دنیا و آخرت بر او آسان میگیرد». به عبارتی: اگر شخصِ تنگ دستی را دیدید و به او کمک کردید، الله متعال در دنیا و آخرت بر شما آسان میگیرد. مثلاً میدانید که فلانشخص، چیزی ندارد که برای خانوادهاش، نوشیدنی یا خوراکیِ مورد علاقهی آنها را تأمین کند و شما در این زمینه به او کمک میکنید. این، نمونهای از کمک کردن به دیگران است که باعث میشود الله متعال در دنیا و آخرت بر شما آسان بگیرد.
همچنین اگر به بدهکارِ تنگدست خود، مهلت دهید، خود نمونهای از کمک کردن به دیگران محسوب میشود؛ البته اگر تهیدست باشد و نتواند بدهی خود را بپردازد، بر شما واجب است که بر او آسان بگیرید و برای مطالبهی حق خود، بر او سختگیری نکنید. زیرا الله متعال فرموده است:
﴿وَإِن كَانَ ذُو عُسۡرَةٖ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيۡسَرَةٖ﴾ [البقرة: ٢٨٠]
باید تنگدست را تا زمانی که دستش باز شود، مُهلت داد.
از اینرو علما رحمهمالله گفتهاند: هرکس بدهکارِ تهیدستی داشته باشد، بر او حرام است که طلبِ خود را از او مطالبه نماید یا از او شکایت کند؛ بلکه بر او واجب است که به وی مهلت دهد.
متأسفانه برخی از افرادی که از خدا نمیترسند و به بندگانش رحم نمیکنند، بر بدهکارانِ تنگدست خود، سخت میگیرند و برای دریافت طلب خود بر آنها فشار میآورند و آنان را در تنگنا قرار میدهند و با تنظیم شکایت، آنها را به زندان میاندازند و بدینسان آنها را از اینکه در کنارِ خانوادهي خويش باشند، محروم میکنند. اینها، همه ظلم است. البته بر قاضی واجب است که اگر تهیدست بودن شخص یا ورشکستگی وی، ثابت شود، به بستانکارانش اجازه ندهد که به او ظلم کنند؛ بلکه به آنها بگوید که با وجود «عُسر» و تنگدست بودنِ بدهکار، حقی نزدش ندارند.
گاه، بستانکار، بدهکارِ تنگدستش را میفریبد و با حیله و فریب، دوباره به او قرض یا وامِ ربَوی میدهد؛ به عنوان مثال: به او میگوید: این کالا را بیش از قیمت اصلیاش، از من خریداری کن و از این طریق، طَلب مرا بده. یا با شخصِ سومی توافق میکند و به بدهکارش میگوید: نزد فلانی برو و از او وام بگیر و طلبم را پرداخت کن. و بدینسان این بینوا، مانند توپی در میان این دو ظالم، دست به دست میشود و او را به یکدیگر پاس میدهند.
در هر حال، اگر مشاهده کردید که شخصی، بر بدهکار تنگدست خود فشار میآورد، به او تذکر دهید که این کار، حرام است و با مطالبهی بستانکاریِ خود از تهیدست بینوا، گنهکار میشود؛ بلکه بر او واجب است که به وی مهلت دهد؛ زیرا الله متعال، میفرماید:
﴿وَإِن كَانَ ذُو عُسۡرَةٖ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيۡسَرَةٖ﴾ [البقرة: ٢٨٠]
باید تنگدست را تا زمانی که دستش باز شود، مُهلت داد.
اگر بستانکاری، برادر مسلمانش را در تنگنا قرار دهد، بیمِ آن میرود که الله در دنیا یا آخرت و یا هم در دنیا و هم در آخرت، او را در تنگنا قرار دهد؛ همچنین بیمِ آن میرود که او را گرفتارِ مجازاتِ زودهنگامی بکند؛ بدینسان که همواره طلبِ خود را از بدهکارِ تهیدستش مطالبه نماید و بدهکار بینوا، همچنان تهیدست باشد و بدینسان با هر مطالبهای، بر گناهِ بستانکار افزوده شود.
عکسِ این حالت نیز وجود دارد؛ برخی از مردم با وجودی که دستشان باز است، بدهیهای خود را پرداخت نمیکنند. بستانکار، حقش را مطالبه میکند و بدهکارِ ثروتمند به او میگوید: برو فردا بیا. و فردای آن روز نیز همین داستان تکرار میشود. این، در حالیست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «مَطْلُ الْغَنِيِّ ظُلْمٌ».([۳]) «تأخیر نمودن ثروتمند برای ادای بدهیاش، ظلم است». بنابراین هر ساعت یا هر لحظهای که ثروتمند، برای ادای بدهیاش تأخیر میکند، بر گناهش افزوده میشود. [منظور از ثروتمند در این عبارت، کسیست که توانایی پرداختِ بدهیاش را دارد.]
([۲]) صحیح بخاری، ش: (۲۴۴۳، ۲۴۴۴، ۶۹۵۲) به نقل از انس بن مالک رضي الله عنه. ر.ک: حدیث شمارهی ۲۴۲ همین کتاب.
([۳]) صحیح بخاری، ش: (۲۱۲۵، ۲۱۲۶، ۲۲۲۵) و مسلم، ش: ۲۹۲۴ بهنقل از ابوهریره رضي الله عنه.