۲۲۱- وعن عمر بن الخطاب رضي الله عنه قال: لَمَّا كان يوْمُ خيْبرَ أَقْبل نَفرٌ مِنْ أَصْحابِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم فَقَالُوا: فُلانٌ شَهِيد، وفُلانٌ شهِيد، حتَّى مَرُّوا علَى رَجُلٍ فقالوا: فلانٌ شهِيد. فقال النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم: «كلاَّ إِنِّي رَأَيْتُهُ فِي النَّارِ فِي بُرْدَةٍ غَلَّها أَوْ عبَاءَةٍ». [روایت مسلم]([۱])
ترجمه: عمر بن خطاب رضي الله عنه میگوید: روزِ «خیبر» تعدادی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند: فلانی، شهید است؛ فلانی هم شهید است. تا اینکه به یکی از کشتهشدگان خیبر رسیدند. گفتند: او، شهید است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خیر؛ من او را در دوزخ، در لباسِ راهراهی دیدم که از مال غنیمت دزدیده بود».
[بُرده، لباس یا چادر کوتاهیست که به دور خود میپیچند؛ و عبا، لباسی بلند است.]