پنج‌شنبه 17 ربیع‌الثانی 1447
۱۷ مهر ۱۴۰۴
9 اکتبر 2025

۲۱۶- وعن عبد الله بن عَمْرو بن الْعاص رضي الله عنهما عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ ويَدِه، والْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ ما نَهَى اللهُ عَنْهُ». [متفق عليه]

۲۱۶- وعن عبد الله بن عَمْرو بن الْعاص رضي الله عنهما عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ ويَدِه، والْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ ما نَهَى اللهُ عَنْهُ». [متفق عليه]([۱])

ترجمه: عبدالله بن عمرو بن عاص رضي الله عنهما می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مسلمان كسي‌ست كه ساير مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند. و مهاجر، كسي‌ست كه از آن‌چه که الله منع كرده است، دوری نمايد».

شرح

مؤلف رحمه الله حدیثی بدین مضمون از عبدالله بن عمرو بن عاص رضي الله عنهما روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «مسلمان كسي‌ست كه ساير مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند. و مهاجر، كسي‌ست كه از آن‌چه که الله منع كرده است، دوری نمايد».

واژه‌ی «مُسلِم» که در این حدیث آمده، معانی فراوانی دارد؛ از جمله این‌که به معنای «مُستَسلِم» می‌باشد؛ یعنی کسی که تسلیم می‌شود. الله عزوجل می‌فرماید:

﴿قَالَتِ ٱلۡأَعۡرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ وَلَٰكِن قُولُوٓاْ أَسۡلَمۡنَا﴾      [الحجرات: ١٤]

بادیه‌نشینان گفتند: «ایمان آوردیم». بگو: ایمان نیاورده‌اید؛ بلکه بگویید اسلام آورده‌ایم.

برخی از مفسران گفته‌اند که ﴿قُولُوٓاْ أَسۡلَمۡنَا﴾ یعنی: بگویید: تسلیم شده‌ایم و با شما نمی‌جنگیم. البته دیدگاه درست یا مفهوم صحیح، همان است که در ترجمه‌ی آیه ذکر شده است.

یکی دیگر از مفاهیم اسلام، همان اصول یا ارکان پنج‌گانه‌ای‌ست که در حدیث جبرئیل علیه السلام بیان شده است. جبرئیل علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: به من بگو که اسلام چیست؟ رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الإِسلامُ أَنْ تَشْهَدَ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله، وأَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله وَتُقِيمَ الصَّلاَةَ وَتُؤتِيَ الزَّكاةَ وتصُومَ رَمضَان، وتحُجَّ الْبيْتَ إِنِ استَطَعتَ إِلَيْهِ سَبيلاً»؛([۲]) یعنی: «اسلام، این است که گواهی دهی معبود راستینی جز الله وجود ندارد و محمد، فرستاده‌ی اوست و نماز را برپا داری و زکات دهی و ماه رمضان را روزه بگیری و اگر توانایی و استطاعت داشتی، به حج خانه‌ی خدا بروی».

یکی دیگر از مفاهیمی که از واژه‌ی «اسلام» برداشت می‌شود، سلامتی و سازش است؛ بدین معنا که با دیگران، رفتار مسالمت‌آمیزی داشته باشد و مردم از شرّ او در امان باشند. در حدیثی آمده است: «مسلمان كسي‌ست كه ساير مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند». لذا به دیگران دشنام نمی‌دهد، لعنت یا نفرینشان نمی‌کند، از آن‌ها غیبت نمی‌کند و در میانشان سخن‌چینی نمی‌کند. خلاصه این‌که مردم، از شرّ زبان او در امان هستند. کنترل زبان، کار چندان آسانی نیست؛ از این‌رو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به معاذ بن جبل رضي الله عنه فرمود: «ألا أُخْبِرُكَ بِمِلاكِ ذلكَ كُلِّهِ؟» یعنی: «آیا تو را از اساس و زیرساختِ همه‌ی این امور، آگاه سازم؟» معاذ رضي الله عنه عرض کرد: بله، ای رسول‌خدا! رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم زبانش را گرفت و فرمود: «كُفَّ علَيْكَ هذا»؛ یعنی: «مواظبِ این باش». معاذ رضي الله عنه پرسید: ای رسول‌خدا! مگر ما به‌خاطر سخنانی که می‌گوییم، بازخواست می‌شویم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ثَكِلتْكَ أُمُّك، وهَلْ يَكُبُّ النَّاسَ في النَّارِ على وَجُوهِهِم أَوْ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ إلاَّ حصَائِدُ ألْسِنَتِهِم؟»([۳]) یعنی: «مادرت به سوگَت بنشیند! مگر جز محصولات زبان‌ (یا سخنانی که مردم می‌گویند)، چیزِ دیگری آن‌ها را بر چهره‌هایشان در دوزخ، واژگون می‌کند؟»

لذا خطرِ زبان از سایرِ اندام بدن، بیش‌تر است‌؛ از این‌رو هر روز صبح، اعضا و جوارح انسان، از جمله دست و پا و چشمانش با خواهش و التماس از زبان می‌خواهند که به‌خاطر آن‌ها از الله بترسد و می‌گویند: اگر تو خطا کنی، ما هم مرتکب خطا می‌شویم و اگر تو درست‌کار باشی، ما هم درست‌کار خواهیم بود. شرمگاه انسان نیز همین‌گونه است؛ رعایت عفت و پاک‌دامنی، به مجاهده‌ی نفس و کنترل غرایز جنسی بستگی دارد و کم‌تر کسی از آفت‌های زبان و غرایز جنسی خود سالم می‌ماند، مگر کسی که الله بر او رحم کند.

«مسلمان، کسی‌ست که سایر مسلمانان، از زبان او در امان باشند». یعنی مسلمانِ واقعی، از از سایر مسلمانان به خیر و نیکی یاد می‌کند، به آن‌ها دشنام نمی‌دهد، غیبتشان را نمی‌کند، از سخن‌چنینی در میان آن‌ها اجتناب می‌نماید و آدمی‌ست که رفتار مسالمت‌آمیزی دارد؛ اگر کسی سخنِ بد و ناشایستی به او بگوید، زبانش را حفظ می‌کند و مانند برخی از مردم نیست که وقتی بدگوییِ برادرِ مسلمانِ خود را می‌شنوند، خوش‌حال و حتی هم‌زبان می‌شوند و شروع به بدگویی از برادرِ مسلمانِ خویش می‌کنند!

دوم: «مسلمان، کسی‌ست که سایر مسلمانان از دستِ او در امان باشند»؛ یعنی به سوی مردم، دست‌درازی و تجاوز نمی‌کند و هم‌کیشِ خود را کتک نمی‌زند، او مجروح و زخمی نمی‌گرداند و مالش را به‌ناحق نمی‌گیرد. لذا مسلمان، کسی‌ست که مردم از دست و زبان او، اذیت و آزار نبینند. از این حدیث، چنین برداشت می‌شود که هرکس، با دست و زبان خویش به مردم آزار برساند، مسلمان نیست؛ هرکس، همه‌ی حرف و تلاش و تکاپوی او، قیل و قال درباره‌ی بندگان خدا باشد، مسلمان نیست؛ هرکس به آبروی دیگران لطمه بزند و غیبتشان را بکند و گوشتِ آن‌ها را بخورد، مسلمان نیست؛ هم‌چنین اگر کسی با قلدری و شاخ و شانه کشیدن، اموال دیگران را تصاحب کند، مسلمانِ کاملی نیست و باید در رفتار خود، تجدید نظر نماید. این را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است؛ نه بدین خاطر که ما با شنیدن این سخن، بر معلومات خویش بیفزاییم؛ بلکه باید ضمن کسبِ آگاهی، به آن عمل کنیم. چون «علمِ بی‌عمل، مانند درخت بی‌ثمر است». بنابراین اگر می‌خواهیم مسلمانانِ راستینی باشیم، مردم باید از طرف ما احساس امنیت کنند و از دست و زبانمان، در امان باشند. از الله متعال عاجزانه درخواست می‌کنم که خود، ما را کفایت کند و ما را در پناه خویش قرار دهد و ما را ببخشد؛ به‌یقین او، بخشنده‌ی بزرگوار است.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۱۰؛ و صحیح مسلم، ش:۴۰.

([۲]) صحیح مسلم، ش: ۸.

([۳]) صحیح است؛ نک: صحیح الجامع، ش: ۵۱۳۶.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۲۲۱- وعن عمر بن الخطاب رضي الله عنه قال: لَمَّا كان يوْمُ خيْبرَ أَقْبل نَفرٌ مِنْ أَصْحابِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم فَقَالُوا: فُلانٌ شَهِيد، وفُلانٌ شهِيد، حتَّى مَرُّوا علَى رَجُلٍ فقالوا: فلانٌ شهِيد. فقال النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم: «كلاَّ إِنِّي رَأَيْتُهُ فِي النَّارِ فِي بُرْدَةٍ غَلَّها أَوْ عبَاءَةٍ». [روایت مسلم]

۲۲۱- وعن عمر بن الخطاب رضي الله عنه قال: لَمَّا كان يوْمُ خيْبرَ أَقْبل نَفرٌ مِنْ أَصْحابِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم فَقَالُوا: فُلانٌ شَهِيد، وفُلانٌ شهِيد، حتَّى مَرُّوا علَى رَجُلٍ فقالوا: فلانٌ شهِيد. فقال النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم: «كلاَّ إِنِّي رَأَيْتُهُ فِي النَّارِ فِي بُرْدَةٍ غَلَّها أَوْ […]

ادامه مطلب …

۲۲۵- وعن ابنِ عمرَ رضي الله عنهما قال قال رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: «لَنْ يَزَالَ الْمُؤمِنُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ دِينِهِ مَا لَمْ يُصِبْ دَماً حَراماً». [روايت بخاري]

۲۲۵- وعن ابنِ عمرَ  رضي الله عنهما قال قال رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: «لَنْ يَزَالَ الْمُؤمِنُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ دِينِهِ مَا لَمْ يُصِبْ دَماً حَراماً». [روايت بخاري]([۱]) ترجمه: ابن‌عمر رضي الله عنهما می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مؤمن، همواره از وسعت دینش برخوردار است تا زمانی […]

ادامه مطلب …

۲۲۲- وعن أَبي قَتَادَةَ الْحارثِ بنِ ربعي رضي الله عنه عن رسولِ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم أَنَّهُ قَام فِيهمْ، فذَكَرَ لَهُمْ أَنَّ الْجِهادَ فِي سبِيلِ الله، وَالإِيمانَ بِالله أَفْضلُ الأَعْمالِ، فَقَامَ رَجلٌ فقال: يا رسول‌الله! أَرَأَيْتَ إِنْ قُتِلْتُ فِي سَبِيلِ الله، تُكَفَّرُ عنِّي خَطَايَايَ؟ فقال لَهُ رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: «نعَمْ إِنْ قُتِلْتَ فِي سَبِيلِ الله وأَنْتَ صَابرٌ مُحْتَسِبٌ، مُقْبِلٌ غيْرَ مُدْبرٍ». ثُمَّ قال رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: «كيْف قُلْت؟» قال: أَرَأَيْتَ إِنْ قُتِلْتُ فِي سَبِيل الله، أَتُكَفَّرُ عنِّي خَطَاياي؟ فقال رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: «نَعمْ وأَنْت صابِرٌ مُحْتَسِب، مُقبِلٌ غَيْرَ مُدْبِر، إِلاَّ الدَّيْن فَإِنَّ جِبْرِيلَ قال لِي ذلِكَ». [روایت مسلم]

۲۲۲- وعن أَبي قَتَادَةَ الْحارثِ بنِ ربعي رضي الله عنه عن رسولِ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم أَنَّهُ قَام فِيهمْ، فذَكَرَ لَهُمْ أَنَّ الْجِهادَ فِي سبِيلِ الله، وَالإِيمانَ بِالله أَفْضلُ الأَعْمالِ، فَقَامَ رَجلٌ فقال: يا رسول‌الله! أَرَأَيْتَ إِنْ قُتِلْتُ فِي سَبِيلِ الله، تُكَفَّرُ عنِّي خَطَايَايَ؟ فقال لَهُ رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله […]

ادامه مطلب …

۲۱۳- وعن مُعاذٍ رضي الله عنه قال: بعَثَنِي رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فقال: «إنَّكَ تَأْتِي قوْمًا مِنْ أَهْلِ الْكِتَاب، فادْعُهُمْ إِلَى شََهَادة أَنْ لا إِلَهَ إلاَّ الله، وأَنِّي رسولُ‌الله فإِنْ هُمْ أَطاعُوا لِذَلِك، فَأَعْلِمهُمْ أَنَّ الله قَدِ افْترضَ علَيْهم خَمْسَ صَلَواتٍ في كُلِّ يومٍ وَلَيْلَةٍ، فَإِنْ هُمْ أَطَاعُوا لِذلكَ، فَأَعلِمْهُمْ أَنَّ الله قَدِ افْتَرَضَ عَلَيهمْ صدَقَةً تُؤْخذُ مِنْ أَغنيائِهِمْ فَتُرَدُّ عَلَى فُقَرائهم، فَإِنْ هُمْ أَطَاعُوا لِذلك، فَإِيَّاكَ وكَرائِمَ أَمْوالِهم. واتَّقِ دعْوةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهُ لَيْس بينها وبيْنَ الله حِجَابٌ». [متفقٌ عليه]

۲۱۳- وعن مُعاذٍ رضي الله عنه قال: بعَثَنِي رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فقال: «إنَّكَ تَأْتِي قوْمًا مِنْ أَهْلِ الْكِتَاب، فادْعُهُمْ إِلَى شََهَادة أَنْ لا إِلَهَ إلاَّ الله، وأَنِّي رسولُ‌الله فإِنْ هُمْ أَطاعُوا لِذَلِك، فَأَعْلِمهُمْ أَنَّ الله قَدِ افْترضَ علَيْهم خَمْسَ صَلَواتٍ في كُلِّ يومٍ وَلَيْلَةٍ، فَإِنْ هُمْ أَطَاعُوا لِذلكَ، فَأَعلِمْهُمْ أَنَّ […]

ادامه مطلب …

۲۱۰- وَعَن ابن عمر رضي الله عنهما قال: كُنَّا نَتحدَّثُ عَنْ حَجَّةِ الْوَدَاع، وَالنَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم بَيْن أَظْهُرِنَا، وَلاَ نَدْرِي مَا حَجَّةُ الْوداع، حَتَّى حمِدَ اللَّهَ رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، وَأَثْنَى عَليْهِ ثُمَّ ذَكَر الْمسِيحَ الدَّجَالَ فَأَطْنَبَ في ذِكْرِه، وَقال: «ما بَعَثَ اللَّهُ مِنْ نَبيٍّ إلاَّ أَنْذَرَهُ أُمَّته: أَنْذَرَهُ نوحٌ وَالنَّبِيُّون مِنْ بَعْدِه، وَإنَّهُ إنْ يَخْرُجْ فِيكُمْ فما خفِيَ عَليْكُمْ مِنْ شَأْنِهِ فَلَيْسَ يَخْفِي عَلَيْكُمْ، إِنَّ رَبَّكُمْ لَيس بأَعْور، وَإِنَّهُ أَعورُ عَيْن الْيُمْنَى ، كَأَنَّ عيْنَهُ عِنبَةٌ طَافِيَةٌ. ألا إن اللهَ حرَّم علَيْكُمْ دِمَاءَكُمْ وَأَمْوالكُم، كَحُرْمَةِ يوْمكُمْ هذا، في بلدِكُمْ هذا، في شَهْرِكُم هذا ألاَ هل بلَّغْت؟» قَالُوا: نَعَم، قال: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثَلاثاً ويْلَكُمْ أَو:ويحكُم، انظُرُوا: لا ترْجِعُوا بَعْدِي كُفَّاراً يضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضِ». [این حدیث را بخاری، روایت کرده و مسلم نیز بخشی از آن را نقل نموده است.]

۲۱۰- وَعَن ابن عمر رضي الله عنهما قال: كُنَّا نَتحدَّثُ عَنْ حَجَّةِ الْوَدَاع، وَالنَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم بَيْن أَظْهُرِنَا، وَلاَ نَدْرِي مَا حَجَّةُ الْوداع، حَتَّى حمِدَ اللَّهَ رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، وَأَثْنَى عَليْهِ ثُمَّ ذَكَر الْمسِيحَ الدَّجَالَ فَأَطْنَبَ في ذِكْرِه، وَقال: «ما بَعَثَ اللَّهُ مِنْ نَبيٍّ إلاَّ […]

ادامه مطلب …

۲۱۸- وعن أَبي بَكْرَةَ نُفَيْعِ بنِ الحارثِ رضي الله عنه عن النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إِنَّ الزَّمَانَ قَدِ اسْتَدَارَ كَهَيْئَتِهِ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمواتِ والأَرْض: السَّنةُ اثْنَا عَشَر شَهْرًا، مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُم: ثَلاثٌ مُتَوَالِيَات: ذُو الْقعْدة وَذو الْحِجَّةِ، والْمُحرَّم، وَرجُب الّذي بَيْنَ جُمادَي وَشَعْبَان، أَيُّ شَهْرٍ هَذَا؟» قلْنَا: الله ورسُولُهُ أَعْلَم، فَسكَتَ حَتَّى ظنَنَّا أَنَّهُ سَيُسمِّيهِ بِغَيْرِ اسْمِه، قال: أَليْس ذَا الْحِجَّة؟ قُلْنَا: بلَى: قال: «فأَيُّ بلَدٍ هَذَا؟» قُلْنَا: الله وَرسُولُهُ أَعلم، فَسَكَتَ حتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سيُسمِّيهِ بغَيْر اسْمِه. قال: «أَلَيْسَ الْبلْدةَ؟» قُلْنا: بلَى. قال: «فَأَيُّ يَومٍ هذَا؟» قُلْنَا: الله ورسُولُهُ أَعْلم، فَسكَتَ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّه سيُسمِّيهِ بِغيْر اسمِه. قال: «أَلَيْسَ يَوْمَ النَّحْر؟» قُلْنَا: بَلَى. قال: «فإِنَّ دِماءَكُمْ وَأَمْوَالَكُمْ وأَعْراضَكُمْ عَلَيْكُمْ حرَام، كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا في بَلَدِكُمْ هَذا في شَهْرِكم هَذَا، وَسَتَلْقَوْن ربَّكُم فَيَسْأَلُكُمْ عَنْ أَعْمَالِكُم، أَلا فَلا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّارًا يضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْض، أَلاَ لِيُبلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِب، فلَعلَّ بعْض من يبْلغُه أَنْ يَكُونَ أَوْعَى لَه مِن بَعْضِ مَنْ سَمِعه». ثُمَّ قال: «أَلا هَلْ بَلَّغْت، أَلا هَلْ بلَّغْت؟» قُلْنا: نَعَم، قال: «اللَّهُمْ اشْهدْ». [متفقٌ عليه]

۲۱۸- وعن أَبي بَكْرَةَ نُفَيْعِ بنِ الحارثِ رضي الله عنه عن النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إِنَّ الزَّمَانَ قَدِ اسْتَدَارَ كَهَيْئَتِهِ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمواتِ والأَرْض: السَّنةُ اثْنَا عَشَر شَهْرًا، مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُم: ثَلاثٌ مُتَوَالِيَات: ذُو الْقعْدة وَذو الْحِجَّةِ، والْمُحرَّم، وَرجُب الّذي بَيْنَ جُمادَي وَشَعْبَان، أَيُّ شَهْرٍ هَذَا؟» قلْنَا: الله ورسُولُهُ […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه