۱۹۴- السَّادس: عن أُمِّ الْمُؤْمِنين أُمِّ الْحكَم زَيْنبَ بِنْتِ جحْشٍ رضي الله عنها أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم دَخَلَ عَلَيْهَا فَزعًا يقُول: «لا إِلهَ إِلاَّ الله، ويْلٌ لِلْعربِ مِنْ شَرٍّ قَدِ اقْترب، فُتحَ الْيَوْمَ مِن ردْمِ يَأْجُوجَ وَمأْجوجَ مِثْلُ هذِهِ» وَحَلَّقَ بأُصْبُعه الإِبْهَامِ والَّتِي تَلِيهَا. فَقُلْتُ: يَا رسول الله أَنَهْلِكُ وفِينَا الصَّالحُون؟ قال: «نَعَمْ إِذَا كَثُرَ الْخَبَثُ». [متفقٌ عليه]([۱])
ترجمه: امالمؤمنین، زینب دختر جحش رضي الله عنها میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هراسان و وحشتزده وارد خانه شد و میفرمود: «لاالهالاالله؛ وای بر عرب از بلایی که به آنها نزدیک شده است». و در حالی که انگشت شست و سبابهاش را به صورت حلقه درآورده بود، افزود: «امروز، این اندازه از سد یأجوج و مأجوج باز شد. گفتم: ای رسولخدا! آیا در حالی که افراد نیکوکار در میان ما هستند، نابود میشویم؟ فرمود: «آری؛ زمانی که فسق و فجور (گناهان و بدیها) زیاد شود».
شرح
مؤلف رحمه الله روایتی از امالمؤمنین، زینب بنت جحش رضي الله عنها روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با چهرهای برافروخته و نگران، وارد خانه شد و میفرمود: «لاالهالاالله؛ وای بر عرب از بلایی که به آنها نزدیک شده است». رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم از آن جهت کلمهی توحید را تکرار میکرد که توحید، پایه و اساسِ شریعت است. همانطور که الله عزوجل میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾ [الذاريات: ٥٦]
و انسانها و جنها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت و پرستش نمایند.
همچنین میفرماید:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ٢٥﴾ [الأنبياء: ٢٥]
و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که هیچ معبود برحقی جز من وجود ندارد؛ پس مرا عبادت و پرستش کنید.
توحید، در عین حال که اساسِ اسلام است، ابعاد گوناگونی دارد؛ توحید در عبادت، محبت، تعظیم، انابت و رجوع، توکل، کمک خواستن، و خوف و خشیت و امثال آن؛ از اینرو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که چهرهاش برافروخته و نگران بود، کلمهی توحید را تکرار میکرد تا توحید را اثبات کند و دلها را آرام سازد؛ سپس به عربها هشدار داد و فرمود: «وای بر عرب از بلایی که به آنها نزدیک شده است». از آن جهت عربها را بهطورِ خاص ذکر کرد که پرچمداران اسلام و حاملانِ آخرین آیین الاهی هستند و الله متعال، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را در میان آنها برانگیخت؛ چنانکه میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٢ وَءَاخَرِينَ مِنۡهُمۡ لَمَّا يَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٣﴾ [الجمعة: ٢، ٣]
او، ذاتیست که در میان مردم درسنخوانده، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان میخواند و پاکشان میسازد و به آنها کتاب و حکمت میآموزد؛ اگرچه پیشتر در گمراهی آشکاری بودند. و آن پیامبر را بر مردمان دیگری (نیز برانگیخت) که هنوز به آنان نپیوستهاند. و او، توانای حکیم است.
لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حاملان پرچم اسلام هشدار داد که شر یا بلایی بزرگ به آنها نزدیک شده است. و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، خود بیان فرمود که این بلای بزرگ، باز شدن مقداری از سد «یأجوج«و «مأجوج» است؛ رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که انگشت شست و سبابهاش را به صورت حلقه درآورده بود، فرمود: «امروز این اندازه از سد یأجوج و مأجوج، باز شد».
حاملان اسلام، از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تا کنون در معرضِ تهدیدی جدی از سوی «یأجوج» و «مأجوج» بودهاند. الله متعال برای ما بیان فرموده که عدهای به «ذوالقرنین» گفتند:
﴿إِنَّ يَأۡجُوجَ وَمَأۡجُوجَ مُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ [الكهف: ٩٤]
یأجوج و مأجوج در زمین به فساد و تبهکاری میپردازند.
لذا یأجوج و مأجوج، تبهکارانی هستند که زمین را به فساد و تباهی میکشانند. زینب رضي الله عنها از رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: ای رسولخدا! آیا در حالی که افراد نیکوکار در میان ما هستند، نابود میشویم؟ فرمود: «آری؛ زمانی که فسق و فجور (گناهان و بدیها) زیاد شود». آری! آدمِ نیکوکاری که از گناهان دوری میکند، نجات مییابد و به هلاکت نمیرسد؛ ولی هرگاه فسق و فجور، زیاد شود، نیکوکاران نیز به هلاکت میرسند. زیرا الله جل جلاله میفرماید:
﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِيبَنَّ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥﴾ [الأنفال: ٢٥]
و از فتنهای بترسید که تنها دامنگیر ستمکارانِ شما نمیشود و بدانید که مجازات الله، سخت و شدید است.
لذا چه فسق و فجور، زیاد شود و چه تعداد بدکاران افزایش یابد، نیکوکاران نیز هلاک میگردند و هرگاه اعمال زشت در جامعهای زیاد شود، آن جامعه، هرچند جامعهای اسلامی باشد، در آستانهی نابودی قرار میگیرد و اگر تعداد کافران در جامعهی اسلامی افزایش یابد، آن جامعه تباه و نابود خواهد شد؛ از اینرو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «أَخرِجُوا اليَهُودَ والنَّصاری مِن جزيرةِ العربِ»؛([۲]) یعنی: «یهود و نصارا را از شبهجزیرهی عرب بیرون کنید». همچنین فرموده است: «لأُخرِجَنَّ اليهودَ والنصاری مِن جزيرةِ العرب حتّی لا أدع إلا مسلمًا»؛([۳]) یعنی: «حتماً یهود و نصارا را از شبهجزیرهی عرب بیرون خواهم کرد و فقط کسی را که مسلمان باشد، در آن میگذارم». و در واپسین روزهای حیاتش که میخواست با امت وداع کند، فرمود: «أَخرِجُوا المُشرِکينَ مِن جزيرةِ العرب»؛([۴]) یعنی: «مشرکان را از شبهجزیرهی عرب، بیرون کنید». متأسفانه برخی از مردم، کارگر کافر را بر کارگر مسلمان ترجیح میدهند. پناه بر خدا! دلها، دچار کجی و انحراف شده و تمایلی به حق ندارد. شیطان چنین کسانی را فریب داده و از اینرو میگویند: کارگر کافر، بهتر است! حال آنکه الله عزوجل میفرماید:
﴿وَلَعَبۡدٞ مُّؤۡمِنٌ خَيۡرٞ مِّن مُّشۡرِكٖ وَلَوۡ أَعۡجَبَكُمۡۗ أُوْلَٰٓئِكَ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ وَٱلۡمَغۡفِرَةِ بِإِذۡنِهِۦۖ﴾ [البقرة: ٢٢١]
بردهی مؤمن از مردِ (آزاد و) مشرک بهتر است؛ اگر چه (موقعیتش) شما را به شگفت وادارد. مشرکان به سوی جهنم دعوت میدهند و الله با شریعتش به سوی بهشت و مغفرت فرا میخواند.
لذا جلب نیروی کار از میان کافران اعم از یهودیها، نصرانیها، بتپرستان، بوداییها و سایر مشرکان، و آوردن آنها به کشورهای اسلامی، بهویژه سرزمین وحی، کار نادرستیست که باید بهشدت از آن پرهیز کنیم. چگونه به خود اجازه میدهیم که کافران را به سرزمینی بیاوریم که سرآغاز رشد اسلام بود و در نهایت نیز اسلام به آنجا بازمیگردد؟ یا چگونه مشرکان پلید را در میان خود، جا میدهیم و قبول میکنیم که در میان ما و خانواده و فرزندانمان باشند؟ فراموش نکنیم که وقتی آدمهای پلید در جامعهای زیاد شوند، آن جامعه در معرض نابودی قرار میگیرد. اگر نگاهی به گذشته بیندازیم، تفاوت زیادی مشاهده میکنیم و اگر نسل پاک و سالمی که به توفیق الله استقامت نمودهاند، وجود نداشتند، شاهدِ آسیبها و پیآمدهایی بدتر از این هم بودیم. امید است که الله متعال ما را ببخشد و بهخاطر وجود جوانان باایمان و باغیرت، بر ما رحم بفرماید و جامعهی ما را از شیطان، و از شر مشرکان و بدخواهان در پناه خویش قرار دهد.
([۱]) صحیح بخاری، ش: ۳۳۴۶؛ و صحیح مسلم، ش:۲۲۸۰.
([۲]) ابنابیعاصم در الآحاد والمثانی (۲۳۴) به روایت ابوعبیده؛ فاکهی در أخبار مکه (۱۷۴۹)، و بزار در مسندش (۲۳۰) و خطیب در الفصل للوصل المدرج (۲ رحمه الله۸۱۰) به روایت عمر و مسلم رحمه الله بهشمارهی ۱۷۶۷ بدین الفاظ روایت کرده است: «لأخرجنّ الیهودَ والنصاری من جزیرة العرب حتی لا أدع إلا مسلمًا».