سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۱۹۲- الرَّابع: عن النعْمانِ بنِ بَشيرٍ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَثَلُ القَائِمِ في حُدودِ الله، والْوَاقِعِ فيها كَمَثَلِ قَومٍ اسْتَهَمُوا على سفينةٍ فصارَ بعضُهم أعلاهَا وبعضُهم أسفلَها وكانَ الَّذينَ في أسفلها إِذَا اسْتَقَوْا مِنَ الماءِ مَرُّوا عَلَى مَنْ فَوْقَهُمْ فَقَالُوا: لَوْ أَنَّا خَرَقْنَا في نَصَيبِنا خَرْقًا وَلَمْ نُؤْذِ مَنْ فَوْقَنَا، فَإِنْ تَرَكُوهُمْ وَمَا أَرادُوا هَلكُوا جَمِيعًا، وإِنْ أَخَذُوا عَلَى أَيْدِيهِم نَجوْا ونجوْا جَمِيعًا». [روایت بخاري]

۱۹۲- الرَّابع: عن النعْمانِ بنِ بَشيرٍ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَثَلُ القَائِمِ في حُدودِ الله، والْوَاقِعِ فيها كَمَثَلِ قَومٍ اسْتَهَمُوا على سفينةٍ فصارَ بعضُهم أعلاهَا وبعضُهم أسفلَها وكانَ الَّذينَ في أسفلها إِذَا اسْتَقَوْا مِنَ الماءِ مَرُّوا عَلَى مَنْ فَوْقَهُمْ فَقَالُوا: لَوْ أَنَّا خَرَقْنَا في نَصَيبِنا خَرْقًا وَلَمْ نُؤْذِ مَنْ فَوْقَنَا، فَإِنْ تَرَكُوهُمْ وَمَا أَرادُوا هَلكُوا جَمِيعًا، وإِنْ أَخَذُوا عَلَى أَيْدِيهِم نَجوْا ونجوْا جَمِيعًا». [روایت بخاري]([۱])

ترجمه: نعمان بن بشیر رضي الله عنهما می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مثال کسانی که حقوق و حدود الاهی را رعایت می‌کنند و آنان که رعایت نمی‌کنند، مانند گروهی‌ست که سوار کشتی می‌شوند و با قرعه‌کشی، برخی از آن‌ها در طبقه‌ی بالا و عده‌ای در طبقه‌ی پایین قرار می‌گیرند. آنان که در طبقه‌ی پایین قرار می‌گیرند، برای دست‌رسی به آب به طبقه‌ی بالا رفت و آمد می‌کنند؛ لذا می‌گویند: بهتر است برای این‌که مزاحمِ هم‌سفران خود در طبقه‌ی بالا نشویم، سوراخی در طبقه‌ی پایین ایجاد کنیم (و از دریا، آب برداریم). اگر مسافران طبقه‌ی بالا مانع آن‌ها نشوند و آن‌ها را با تصمیمی که گرفته‌اند، آزاد بگذارند، همگی هلاک (غرق) می‌گردند و اگر مانع آن‌ها شوند، همه‌ی آنان نجات می‌یابند».

شرح

مؤلف رحمه الله روایتی از نعمان بن بشیر رضي الله عنهما در باب امر به معروف و نهی از منکر، نقل کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مثالی درباره‌ی کسانی ذکر فرموده که حدود الهی را رعایت می‌کنند یا آنان که رعایت نمی‌کنند. منظور از کسانی که حدود الهی را رعایت می‌نمایند، کسانی هستند که بر دین الهی استقامت می‌ورزند و وظایف شرعی و واجبات خویش را انجام می‌دهند و از کارهای حرام و ممنوع می‌پرهیزند. و آنان که حدود الهی را رعایت نمی‌کنند، همان کسانی هستند که وظایف شرعی خویش را انجام نمی‌دهند یا مرتکب کارهای حرام می‌شوند. این دو گروه، همانندِ کسانی هستند که سوار کشتی می‌شوند و قرعه کشی می‌کنند تا مشخص شود که چه کسانی در طبقه‌ی بالای کشتی قرار بگیرند و چه کسانی در طبقه‌ی پایین. در نتیجه، گروهی در طبقه‌ی بالا مستقر می‌شوند و عده‌ای در طبقه‌ی پایین. مسافران طبقه‌ی پایین، ناگزیرند برای تأمین آب مورد نیاز خود، به طبقه‌ی بالا رفت و آمد کنند؛ لذا می‌گویند: اگر در قسمتِ خود، یعنی در طبقه‌ی پایین، کشتی را سوراخ کنیم، می‌توانیم از آبِ دریا استفاده نماییم و دیگر، مزاحم هم‌سفران خود در طبقه‌ی بالا نخواهیم شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «اگر مسافران طبقه‌ی بالا مانع آن‌ها نشوند و آن‌ها را با تصمیمی که گرفته‌اند، آزاد بگذارند، همگی هلاک می‌شوند»؛ زیرا همین‌که کشتی را سوراخ کنند، آب وارد کشتی می‌شود و همه، غرق می‌گردند. اما «اگر مسافران طبقه‌ی بالا مسافران طبقه‌ی پایین را از تصمیمی که گرفته‌اند، بازدارند، همه‌ی آنان نجات می‌یابند».

این، مثالِ پُرمعنا و پرمحتوایی‌ست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیان نموده است؛ مردم در رابطه با دین الهی، همانند مسافران یک کشتی هستند که امواج دریا، آن‌ها را به این سو و آن سو می‌برد. و وقتی تعدادشان زیاد باشد، چاره‌ای جز این ندارند که گروهی از آن‌ها در طبقه‌ی بالای کشتی مستقر شوند و عده‌ای نیز در طبقه‌ی پایین آن، تا هم بارِ کشتی، تراز باشد و هم مسافران، تنگ‌جا و اذیت نشوند. حال که همه در این کشتی سهمی دارند، باید در نگه‌داری آن بکوشند و اگر کسی قصد خراب کردنِ آن را داشت، مانعش شوند تا همه‌ی آنان نجات یابند و اگر مانعش نشوند، همگی غرق خواهند شد. دین الله عزوجل نیز همین‌گونه است؛ یعنی اگر اندیشمندان و اهل علم و دین، مانع بی‌خردی‌های افراد ناآگاه شوند، همگی نجات می‌یابند و به رستگاری می‌رسند؛ ولی اگر افراد سبک‌سر و بی‌خرد را به حال خود رها کنند، همه هلاک می‌گردند. همان‌طور که الله عزوجل می‌فرماید:

﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِيبَنَّ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥﴾                                                                                           [الأنفال: ٢٥]

و از فتنه­ای بترسید که تنها دامن‌گیر ستم‌کارانِ شما نمی­شود و بدانید که مجازات الله، سخت و شدید است.

این مثال، نشان می‌دهد که چه خوبست هر معلم یا آموزگاری، مسایل گوناگون را با ذکر مثال توضیح دهد تا مفاهیم و موضوع‌های مطرح‌شده، به درک و ذهن مخاطبان نزدیک‌تر شود. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ ٤٣﴾ [العنكبوت: ٤٣]

و این مثال‌ها را برای مردم بیان می‌کنیم و تنها عالمان و دانشمندان، آن را درمی‌یابند.

لذا ذکر مثال، یکی از شیوه‌های آموزشی بسیار خوب است؛ چه بسا برای شخصی، یک موضوع را بارها توضیح می‌دهید، اما نمی‌فهمد و آن را درک نمی‌کند؛ ولی همین‌که مثالی برایش ذکر می‌کنید، موضوع یا مسأله‌ی مورد بحث شما را به‌خوبی می‌فهمد. به مثال جالبی توجه کنید که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای صحرانشینی شترچران، بیان فرمود: صحرانشینی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: ای رسول‌خدا! من و همسرم، هردو سفیدپوست هستیم؛ اما نمی‌دانم بچه‌ی سیاهی که همسرم به دنیا آورده، از کجا آمده است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: «آیا شتر داری؟» گفت: بله. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: «چه رنگی دارند؟» پاسخ داد: قرمز هستند؛ یعنی شترانم، سرخ‌مو هستند. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم سؤال کرد: «آیا شتری داری که سیاه و سفید (خاکستری) باشد؟» پاسخ داد: بله. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «این شتر، از کجا آمده است؟» جواب داد: شاید به یکی از اجدادش شباهت یافته که چنین رنگی داشته است. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «فَابْنك هَذا لَعَلَّهُ نَزَعَهُ عِرقٌ»؛([۲]) یعنی: «شاید فرزند تو نیز به یکی از اجداد خود شباهت پیدا کرده است» یا شبیه مادربزرگ یا دایی یا خاله و نزدیکان خود شده که سیاه‌رنگ بوده است. بدین‌سان رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم این صحرانشین را قانع کرد که بچه، بچه‌ی خودِ اوست و اگر با شرح  و تفصیل سخن می‌گفت و  به‌طور مفصل در این‌باره برای او توضحیح می‌داد، چه‌بسا آن مرد هیچ نمی‌فهمید و قانع نمی‌شد؛ ولی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم نمونه یا مثالی عینی از زندگی وی ذکر کرد و آن مرد نیز قانع شد؛ از این‌رو چه خوبست که هر استاد و معلمی نیز این شیوه را برای شاگردان و دانش‌جویان خود، به‌کار گیرد؛ زیرا ذکر مثال، درک مطلب را آسان‌تر می‌گرداند.

این حدیث، هم‌چنین بیان‌گر جایز بودن قرعه‌کشی‌ست؛ چنان‌که آیات و احادیثی در این‌باره وجود دارد. بحث قرعه‌کشی در دو آیه از آیات قرآن، و شش حدیث از احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ذکر شده است؛ اما دو آیه‌ای که موضوع قرعه‌کشی در آن‌ها ذکر شده است:

﴿وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يُلۡقُونَ أَقۡلَٰمَهُمۡ أَيُّهُمۡ يَكۡفُلُ مَرۡيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ ٤٤﴾                                                                                        [آل عمران: ٤٤]

و آن هنگام که تیرهایشان را می­انداختند تا قرعه­کشی کنند که چه کسی سرپرستی مریم را برعهده بگیرد، حضور نداشتی و هنگامی که با هم کشمکش می­کردند، نزدشان نبودی.

و نیز این آیه که الله عزوجل می‌فرماید:

﴿وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٣٩ إِذۡ أَبَقَ إِلَى ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ ١٤٠ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُدۡحَضِينَ ١٤١ فَٱلۡتَقَمَهُ ٱلۡحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٞ ١٤٢ فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ ١٤٣ لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ ١٤٤﴾                                                          [الصافات : ١٣٩،  ١٤٤]

و بی‌گمان یونس از پیامبران بود. زمانی (را یاد کن) که به سوی کشتی پر از (بار و سرنشین) گریخت. و (با سرنشینان) قرعه انداخت و از بازندگان بود. پس در حالی که سزاوار سرزنش بود، ماهی او را بلعید. و اگر از تسبیح‌کنندگان نبود، به‌طور قطع تا روزی که (همه) برانگیخته می‌شوند، در شکم ماهی می‌ماند.

یونس، یکی از پیامبران الهی بود که با گروهی، سوار کشتی شد؛ در دریا دچار مشکل شدند. گفتند: اگر همه‌ی ما در کشتی بمانیم، همگی با کشتی غرق می‌شویم؛ لذا باید عده‌ای از ما کشتی را ترک کنند؛ حال، چه کسی کشتی را ترک کند؟ کسی که بزرگ‌تر است یا بار بیش‌تری دارد؟ و بدین‌سان موافقت کردند که قرعه‌کشی کنند. یکی از کسانی که قرعه به نامشان افتاد، یونس علیه السلام بود؛ زیرا در قرآن آمده است که «یونس، از بازندگان بود». و این، نشان می‌دهد که چندین نفر، کشتی را ترک کردند و تنها الله، از سرنوشت آن‌ها آگاه است. ماهی بزرگی، یونس را بلعید. الله متعال، می‌فرماید:

﴿فَنَادَىٰ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٧﴾

[الأنبياء: ٨٧]

(یونس) پس در تاریکی‌ها نداد داد: هیچ معبود برحقی جز تو وجود ندارد؛ پاک و منزهی؛ بی‌گمان من ستم‌کار بوده‌ام.

الله متعال، داستان یونس علیه السلام را در سوره‌ی «صافات» چنین بیان فرموده است که:

﴿فَنَبَذۡنَٰهُ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ سَقِيمٞ ١٤٥ وَأَنۢبَتۡنَا عَلَيۡهِ شَجَرَةٗ مِّن يَقۡطِينٖ ١٤٦﴾

[الصافات : ١٤٥،  ١٤٦]

پس او را در حالی که بیمار بود، به سرزمین خشکی انداختیم. و بالای سرش بوته‌ی کدویی رویاندیم.

در هر حال، قرعه‌کشی بر اساس داده‌های کتاب و سنت، مشروع و جایز است. ابن‌رجب رحمه الله، در کتاب «القواعد الفقهیة» مواردی را که قرعه‌کشی در آن‌ها جایز می‌باشد، ذکر کرده است.

([۱]) صحیح بخاری، ش:۲۴۹۳.

([۲]) صحیح بخاری، ش: (۵۳۰۵، ۶۸۴۷)، و مسلم، ش: ۱۵۰۰ به‌نقل از ابوهریره رضي الله عنه.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۱۹۹- الْحَادي عشَر: عنْ أَبِي سَعيد الْخُدريِّ رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عندَ سلْطَانٍ جائِرٍ». [ابوداود و ترمذی، این حدیث را روایت کرده‌اند و ترمذی، آن را حسن دانسته است.]

۱۹۹- الْحَادي عشَر: عنْ أَبِي سَعيد الْخُدريِّ رضي الله عنه عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عندَ سلْطَانٍ جائِرٍ». [ابوداود و ترمذی، این حدیث را روایت کرده‌اند و ترمذی، آن را حسن دانسته است.]([۱]) ترجمه: ابوسعید خدری رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله […]

ادامه مطلب …

۱۹۶- الثَّامن: عن ابن عباس رضي الله عنهما أَنَّ رسولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم رأى خَاتمًا مِنْ ذَهَبٍ في يَد رَجُل، فَنَزعَهُ فطَرحَهُ وقال: «يَعْمَدُ أَحَدُكُمْ إِلَى جَمْرَةٍ مِنْ نَارٍ فَيجْعلهَا في يَدِه». فَقِيل لِلرَّجُل بَعْدَ مَا ذَهَبَ رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: خُذْ خَاتمَك، انتَفعْ بِه. قال: لا والله لا آخُذُهُ أَبَداً وقَدْ طَرحهُ رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم. [روایت مسلم]

۱۹۶- الثَّامن: عن ابن عباس رضي الله عنهما أَنَّ رسولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم رأى خَاتمًا مِنْ ذَهَبٍ في يَد رَجُل، فَنَزعَهُ فطَرحَهُ وقال: «يَعْمَدُ أَحَدُكُمْ إِلَى جَمْرَةٍ مِنْ نَارٍ فَيجْعلهَا في يَدِه». فَقِيل لِلرَّجُل بَعْدَ مَا ذَهَبَ رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: خُذْ خَاتمَك، انتَفعْ بِه. قال: لا […]

ادامه مطلب …

۲۰۰- الثَّاني عَشَر: عنْ أَبِي عبدِ الله طارِقِ بنِ شِهابٍ الْبَجَلِيِّ الأَحْمَسِيِّ رضي الله عنه أَنَّ رجلاً سأَلَ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم، وقَدْ وَضعَ رِجْلَهُ في الغَرْز: أَيُّ الْجِهادِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: «كَلِمَةُ حقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جائِر». [نسائی، این حدیث را با سند صحیح روایت کرده است.]

۲۰۰- الثَّاني عَشَر: عنْ أَبِي عبدِ الله طارِقِ بنِ شِهابٍ الْبَجَلِيِّ الأَحْمَسِيِّ رضي الله عنه أَنَّ رجلاً سأَلَ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم، وقَدْ وَضعَ رِجْلَهُ في الغَرْز: أَيُّ الْجِهادِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: «كَلِمَةُ حقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جائِر». [نسائی، این حدیث را با سند صحیح روایت کرده است.]([۱]) ترجمه:‌ ابوعبدالله، طارق بن شهاب […]

ادامه مطلب …

۱۹۷- التَّاسِع: عَنْ أَبِي سعيدٍ الْحسنِ البصْرِي أَنَّ عَائِذَ بن عمْروٍ رضي الله عنه دخَلَ عَلَى عُبَيْدِ الله بن زيَادٍ فَقال: أَيْ بُنَيَّ، إِنِّي سمِعتُ رسولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم يَقول: «إِنَّ شَرَّ الرِّعاءِ الْحُطَمَةُ» فَإِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ مِنْهُم. فَقَالَ لَه: اجْلِسْ فَإِنَّمَا أَنت مِنْ نُخَالَةِ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله و سلم، فقال: وهَلْ كَانَتْ لَهُمْ نُخَالَةٌ إِنَّمَا كَانَتِ النُّخالَةُ بَعْدَهُمْ وَفي غَيرِهِم. [روايت مسلم]

۱۹۷- التَّاسِع: عَنْ أَبِي سعيدٍ الْحسنِ البصْرِي أَنَّ عَائِذَ بن عمْروٍ رضي الله عنه دخَلَ عَلَى عُبَيْدِ الله بن زيَادٍ فَقال: أَيْ بُنَيَّ، إِنِّي سمِعتُ رسولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم يَقول: «إِنَّ شَرَّ الرِّعاءِ الْحُطَمَةُ» فَإِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ مِنْهُم. فَقَالَ لَه: اجْلِسْ فَإِنَّمَا أَنت مِنْ نُخَالَةِ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و […]

ادامه مطلب …

۱۹۰- الثَّاني: عن ابنِ مسْعُودٍ رضي الله عنه أَنَّ رسولَ الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا مِنَ نَبِيٍّ بعَثَهُ الله في أُمَّةٍ قَبْلِي إِلاَّ كان لَه مِن أُمَّتِهِ حواريُّون وأَصْحَابٌ يَأْخذون بِسُنَّتِهِ ويقْتدُون بأَمْرِه، ثُمَّ إِنَّها تَخْلُفُ مِنْ بعْدِهمْ خُلُوفٌ يقُولُون مَالاَ يفْعلُون، ويفْعَلُون مَالاَ يُؤْمَرون، فَمَنْ جاهدهُم بِيَدهِ فَهُو مُؤْمِن، وَمَنْ جاهدهم بقَلْبِهِ فَهُو مُؤْمِن، ومَنْ جَاهَدهُمْ بِلِسانِهِ فَهُو مُؤْمِن، وليس وراءَ ذلِك مِن الإِيمانِ حبَّةُ خرْدلٍ». [روایت مسلم]

۱۹۰- الثَّاني: عن ابنِ مسْعُودٍ رضي الله عنه أَنَّ رسولَ الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا مِنَ نَبِيٍّ بعَثَهُ الله في أُمَّةٍ قَبْلِي إِلاَّ كان لَه مِن أُمَّتِهِ حواريُّون وأَصْحَابٌ يَأْخذون بِسُنَّتِهِ ويقْتدُون بأَمْرِه، ثُمَّ إِنَّها تَخْلُفُ مِنْ بعْدِهمْ خُلُوفٌ يقُولُون مَالاَ يفْعلُون، ويفْعَلُون مَالاَ يُؤْمَرون، فَمَنْ جاهدهُم بِيَدهِ فَهُو مُؤْمِن، […]

ادامه مطلب …

۱۹۵- السَّابع: عنْ أَبِي سَعيد الْخُدْرِيِّ رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إِيَّاكُم وَالْجُلُوسَ في الطرُقاتِ». فقَالُوا: يَا رسَولَ الله مَا لَنَا مِنْ مَجالِسنَا بُد، نَتحدَّثُ فِيهَا، فقال رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: «فَإِذَا أَبَيْتُمْ إِلاَّ الْمَجْلِس فَأَعْطُوا الطَّريقَ حَقَّهُ». قالوا: ومَا حَقُّ الطَّرِيقِ يا رسولَ‌الله؟ قال: «غَضُّ الْبَصَر، وكَفُّ الأَذَى، ورَدُّ السَّلام، وَالأَمْرُ بالْمعْروف، والنَّهْيُ عنِ الْمُنْكَرِ». [متفقٌ عليه]

۱۹۵- السَّابع: عنْ أَبِي سَعيد الْخُدْرِيِّ رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إِيَّاكُم وَالْجُلُوسَ في الطرُقاتِ». فقَالُوا: يَا رسَولَ الله مَا لَنَا مِنْ مَجالِسنَا بُد، نَتحدَّثُ فِيهَا، فقال رسولُ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم: «فَإِذَا أَبَيْتُمْ إِلاَّ الْمَجْلِس فَأَعْطُوا الطَّريقَ حَقَّهُ». قالوا: ومَا حَقُّ الطَّرِيقِ يا […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه