۱۳۰- الثَّاني عشَر: عنْه قال: قَال رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «مَنْ تَوَضَّأ فأحَسَنَ الْوُضُوء، ثُمَّ أتَى الْجُمعةَ ، فَاستَمَعَ وأنْصَتَ، غُفِر لَهُ ما بيْنَهُ وبيْنَ الْجُمعةِ وزِيادةُ ثَلاثَةِ أيَّام، ومَنْ مسَّ الْحصا فَقد لَغَا». [روایت مسلم]([۱])
ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که بهخوبی وضو بگیرد و سپس برای نماز جمعه (به مسجد) برود و به خطبهی جمعه گوش دهد و ساکت باشد، گناهانی که تا روز جمعه و سه روز بعد، از او سر میزند، آمرزیده میشود. و هرکس سنگریزهای را جابهجا کند، کار بیهودهای انجام داده است».
شرح
مؤلف رحمه الله حدیثی بدین مضمون از ابوهریره رضي الله عنه نقل کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «کسی که بهخوبی وضو بگیرد و سپس برای نماز جمعه (به مسجد) برود و به خطبهی جمعه گوش دهد و ساکت باشد، گناهانی که تا روز جمعه و سه روز بعد، از او سر میزند، آمرزیده میشود. و هرکس سنگریزهای را جابهجا کند، کار بیهودهای انجام داده است». این حدیث، نشان میدهد که حضور در نماز جمعه و گوش دادن به سخنان خطیب و ساکت بودن، کفارهی گناهانیست که انسان در میان این دو جمعه انجام میدهد و نیز کفارهی گناهانیست که تا سه روز آینده، مرتکب خواهد شد. شرکت در نماز جمعه با رعایت شرایط مذکور، کار دشواری نیست. یکی از شرایطی که در این حدیث ذکر شده، وضو گرفتن است و این، هیچ تعارضی با روایتی که در «صحیحین» و دیگر کتابهای حدیث از ابوسعید خدری رضي الله عنه نقل شده، ندارد؛ وی، میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «غُسْلُ يَوْم الْجُمُعَةِ وَاجِبٌ عَلَى كُلِّ مُحْتَلِمٍ»؛([۲]) یعنی: «غسل روز جمعه بر هر بالغی واجب است». در این حدیث، به وجوب غسل کردن در روز جمعه، تصریح شده و باید بدان عمل کرد؛ زیرا این حدیث، صحیحتر است و هفت تن از امامان حدیث، روایتش کردهاند؛ حال آنکه حدیث اول را فقط امام مسلم رحمه الله روایت کرده است. لذا کسی که میخواهد در نماز جمعه شرکت کند، بر او واجب است که ابتدا غسل نماید و اگر غسل نکند، گنهکار میشود؛ البته نماز جمعهاش، درست است؛ زیرا این غسل، غسل جنابت نیست که در نمازش اشکالی پدید آید؛ بلکه غسل واجبیست که باید انجام دهد. پس غسل جمعه، شرط صحیح بودن نماز جمعه نیست و فقط واجب است؛ زیرا باری عمر بن خطاب رضي الله عنه روز جمعه برای مردم سخنرانی میکرد. عثمان بن عفان رضي الله عنه با تأخیر به مسجد آمد. عمر رضي الله عنه علت تأخیرش را پرسید. پاسخ داد: ای امیر مؤمنان! کاری جز این نکردم که وضو گرفتم و به مسجد آمدم. عمر رضي الله عنه در حالی که بالای منبر بود و مردم نیز میشنیدند، فرمود: وضو گرفتی؟! حال آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «هر یک از شما هنگامی که به نماز جمعه میآید، غسل کند»؛ یعنی چرا با وجودی که رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم دستور غسل داده، به وضو بسنده کردی؟ ولی به عثمان رضي الله عنه نگفت که بازگرد و غسل کن؛ زیرا چه بسا اگر برای غسل به منزل بازمیگشت، نماز جمعه را از دست میداد و بدینسان بهخاطر یک کار فرعی از نماز جمعه که مهمتر است، بازمیماند.
به هر حال، حدیثی که مؤلف رحمه الله ذکر کرده، اگرچه بیانگر وجوب غسل جمعه نیست، اما احادیث دیگری وجود دارد که دال بر وجوب غسل جمعه است.
حدیث ابوهریره رضي الله عنه بیانگر فضیلت ساکت بودن و گوش دادن به سخنان خطیب جمعه است. گوش دادن، یعنی توجه کردن به سخنان خطیب؛ و با ساکت بودن، فرق دارد؛ زیرا سکوت، بدین معناست که صحبت نکند. در روایتی نقل شده که: «مَنْ تَكَلَّمَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَالْإِمَامُ يَخْطُبُ فَهُوَ كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا»؛([۳]) یعنی: «کسی که روز جمعه، صحبت میکند و امام، در حال خطبه (سخنرانی) میباشد، همانند درازگوشیست که کتابهایی حمل میکند». درازگوش یا الاغ، به ابلهی و نادانی، مشهور است و اگر چندین کتاب بارَش کنند، هیچ سودی به حالش ندارد؛ همینطور کسی که به خطبهی جمعه توجه نمیکند و حرف میزند، از خیر و نیکی جمعه بهرهای نخواهد داشت. همچنین اگر کسی به او تذکر دهد و بگوید: «ساکت باش»، از اجر و پاداش جمعه، محروم میشود. لذا ساکت بودن و گوش دادن به خطبهی جمعه، مسألهی بسیار مهمیست؛ از اینرو رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «و هرکس سنگریزهای را جابهجا کند، کار بیهودهای انجام داده است». مسجد در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرش نداشت؛ بلکه کف مسجد شن و ماسه یا سنگریزه پهن کرده بودند و گاه، برخی از مردم، با دست خود سنگریزهها را جابهجا میکردند یا به آن، دست میکشیدند؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیان فرمود که انجام چنین کاری، در زمانی که خطیب سخنرانی میکند، کار بیهودهایست که انسان را از گوش دادن به خطبه بازمیدارد و او را از ثواب جمعه، محروم مینماید؛ حال آنکه ثواب جمعه، جزو ویژگیهای این امت است که امتهای پیشین از چنین فضیلتی برخوردار نبودند.
لذا فرقی نمیکند که انسان به سنگریزه مشغول شود یا به هر چیز دیگری مانند حرکت دادن ساعت، خودکار و یا دست زدن به پنکه یا مسواک زدن؛ مگر آنکه ضرورت، ایجاب کند. مثلاً او را خواب گرفته و مسواک میزند تا حالت چرت و خوابآلودگی از او دور شود؛ در چنین مواردی، اشکالی ندارد که مسواک بزند یا کاری کند که چرتش برطرف شود تا به خطبه گوش دهد. گاه این پرسش مطرح میشود که آیا نوشتن سخنان خطیب درست است یا خیر؟ چنین به نظر میرسد که درست نیست؛ زیرا انسان، دو قلب ندارد و چه بسا وقتی مشغول نوشتن است، از توجه یا گوش دادن به سایر سخنان خطیب، بازمیماند؛ ولی الحمدلله که امکانات و وسایل امروزی، مردم را راحت کرده و میتوانند از طریق ضبط صوت و دیگر وسایل موجود، سخنرانیها را ضبط کنند و هر زمان که بخواهند، در خانه یا ماشین به سخنرانیهای ضبطشده گوش دهند.
([۲]) صحیح بخاری، ش: (۸۱۱، ۸۳۰، ۸۳۱، ۸۴۶، ۲۴۷۱)؛ و مسلم، ش: ۱۳۹۷، ۱۴۰۰)
([۳]) ضعیف است؛ روایت: ابنابیشیبه (۱ رحمه الله۴۵۸)؛ ابن بحشل در تاریخ واسط، ص: ۱۲۵؛ و ابنالجوزی در العلل المتناهیه (۱ رحمه الله۴۶۳) و التحقیق (۱ رحمه الله۵۰۵) از طریق مجالد از شعبی از ابن عباس رضي الله عنه به صورت مرفوع. و مجالد، ضعیف است.