۱۲۹- الْحادي عشَر: عنْهُ عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لَقَد رأَيْتُ رَجُلاً يَتَقَلَّبُ فِي الْجنَّةِ فِي شَجرةٍ قطَعها مِنْ ظَهْرِ الطَّريقِ كَانَتْ تُؤْذِي الْمُسلِمِينَ». [روایت مسلم]
وفي رواية : «مرَّ رجُلٌ بِغُصْنِ شَجرةٍ عَلَى ظَهْرِ طرِيقٍ فَقال: واللَّهِ لأُنَحِّينَّ هذا عنِ الْمسلِمِينَ لا يُؤْذِيهُم، فأُدْخِلَ الْجَنَّةَ».
وفي رواية لهما: «بيْنَما رجُلٌ يمْشِي بِطريقٍ وجد غُصْن شَوْكٍ علَى الطَّرِيق، فأخَّرُه فشَكَر اللَّهُ لَه، فغَفر لَهُ».([۱])
ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مردی را دیدم که در بهشت در حال گردش بود؛ زیرا درختی را که سبب اذیت و آزار مسلمانان بود، از سر راه قطع کرده و برداشته بود».
در روایت دیگری آمده است: «مردی از مسیری عبور میکرد که متوجه شاخهی درختی شد که در وسط راه قرار داشت؛ با خود گفت: به الله سوگند که این درخت را از سر راه مسلمانان برمیدارم تا باعث اذیت آنان نشود؛ در نتیجه وارد بهشت شد».
در روایت دیگری از بخاری و مسلم آمده است: «مردی، از راهی میگذشت؛ شاخهی خارداری در وسط راه دید؛ آن را برداشت و کنار گذاشت. در نتیجه، الله عملش را پذیرفت و او را آمرزید».
شرح
مؤلف رحمه الله، از ابوهریره رضي الله عنه نقل کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «مردی را دیدم که در بهشت در حال گردش بود؛ زیرا درختی را که سبب اذیت و آزار مسلمانان بود، از سر راه قطع کرده و برداشته بود». در روایت دیگری آمده است که آن شخص، وارد بهشت شد و الله متعال او را به سبب شاخهای که از سر راه مسلمانان برداشت، بخشید؛ فرقی نمیکند که آن شاخه بر روی درخت بوده است یا روی زمین؛ بلکه شاخهی خارداری بود که باعث اذیت و آزار مسلمانان میشد و آن شخص آن را از سر راه برداشت و کنار گذاشت. لذا الله متعال، این عمل را از او پذیرفت و او را وارد بهشت کرد. ناگفته پیداست که این شاخه، باعث اذیت و آزار جسمی مردم بوده است. بنابراین، به فضیلت برداشتن هر چیز آزاردهندهای از سر راه پی میبریم و درمییابیم که چنین عملی، سبب ورود به بهشت میباشد.
از این حدیث چنین برداشت میشود که بهشت، در حال حاضر موجود است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن شخص را در بهشت دید. کتاب و سنت، بیانگر این است که بهشت، در حال حاضر وجود دارد و اجماع اهل سنت و جماعت نیز بر همین است. از اینرو الله متعال فرموده است:
﴿وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ ١٣٣﴾ [آل عمران: ١٣٣]
به سوی آمرزش پروردگارتان و بهشتی بشتابید که پهنایش، به گستردگی آسمانها و زمین میباشد و برای پرهیزکاران آماده شده است.
میبینیم که فرمود: آماده شده است؛ یعنی در حال حاضر، وجود دارد. همانگونه که دوزخ نیز در حال حاضر، موجود است و بهشت و دوزخ، هرگز از میان نمیروند و الله عزوجل بهشت و دوزخ را جاودانه آفریده است و هر کس وارد بهشت یا دوزخ شود، جاوادنه در آن خواهد ماند.
این حدیث، نشان میدهد که هرکس، چیز آزاردهندهای را از سر راه مسلمانان بردارد، سزاوار اجر و پاداش بزرگی میگردد؛ لذا کسی که اسباب آرامش معنوی مسلمانان را فراهم کند، چه اجر و پاداشی خواهد داشت؟ متأسفانه برخی از مردم، اندیشههای بدی در سر میپرورانند و اخلاق و منش ناشایستی دارند و دیگران را از دین الله باز میدارند و مانعتراشی میکنند؛ بدون شک برداشتن چنین کسانی از سر راه مسلمانان، بهمراتب بهتر است و اجر و ثواب بیشتری نزد الله عزوجل دارد. لذا باید آنها را از سر راه مسلمانان، کنار زد و با روشنگری و بیان حقیقت، اندیشههای انحرافی آنها را رد کرد؛ ولی اگر این روش جواب نداد، باید گزینهی دیگری برای برخورد با آنها در پیش گرفت؛ الله جل جلاله میفرماید:
﴿إِنَّمَا جَزَٰٓؤُاْ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓاْ أَوۡ يُصَلَّبُوٓاْ أَوۡ تُقَطَّعَ أَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡض﴾ [المائدة: ٣٣]
سزای کسانی که با الله و رسولش میجنگند و در زمین برای فساد و تبهکاری میکوشند، تنها این است که کشته شوند یا به دار کشیده شوند یا دستها و پاهایشان بر خلاف یکدیگر بریده گردد یا از سرزمینی (که در آن هستند) تبعیدشان کنند.
حرفِ ﴿ أَوۡ﴾ از نظر برخی از مفسران، این مفهوم را میرساند که باید همهی این مجازاتها، متناسب با نوع جرمی که دارند، دربارهی چنین افرادی اجرا شود؛ اما دیدگاه درست، این است که حرف ﴿ أَوۡ﴾ برای «تخییر» است؛ یعنی تصمیمگیری دربارهی چنین افرادی با حاکم یا قاضیست و میتواند هر یک از این گزینهها را که بخواهد، برای چنین مجرمانی در نظر بگیرد و این، به نظر قاضی و نوع جرم افراد، بستگی دارد؛ زیرا گاه ممکن است جرم کسی، سبک باشد، اما در دراز مدت، آثار و پیآمدهای بزرگی بر جای بگذارد یا سبب انحراف مردم شود.
بههر حال، مسؤولان و زمامداران مسلمانان، وظیفه دارند و بر آنها واجب است که اسباب و عوامل سلب آسایش و آرامش مردم را برطرف کنند؛ لذا باید فتنهانگیزانی را که به انحرافهای اخلاقی و عقیدتی فرا میخوانند، از میان بردارند تا نتوانند به نشر اندیشههای باطل خویش یا گسترش فساد و تبهکاری بپردازند. البته متأسفانه برخی از مسؤولان، در این زمینه کوتاهی و سهلانگاری میکنند و در نتیجه، انحرافها گسترش مییابد و بهقدری زیاد میشود که برطرف کردن آنها مشکل میگردد؛ لذا باید از همان ابتدا به ریشهکن کردن چنین انحرافهایی اهمیت داد تا گسترش نیابد و مردم را به انحراف نکشاند.
پس برطرف کردن اسباب و عوامل مزاحم یا آزاردهنده، از سر راهها دو جنبه دارد: یکی جنبهی ظاهری؛ و دیگری، جنبهی معنوی؛ جنبهی ظاهری، برداشتن اشیای آزاردهنده از سر راه و رهگذرهاست و جنبهی معنوی، برداشتن انحرافها و موانع هدایت از راه دلهاست. و هر دو جنبه، مایهی تقرب و نزدیکی به الله عزوجل میباشد؛ گرچه برداشتن زمینههای انحراف یا موانع هدایت از راه دلها، اجر و ثواب بیشتری دارد؛ همانگونه که دارای اهمیت بیشتریست.