۱۱۹- الأوَّل: عن أَبِي ذرٍّ جُنْدَبِ بنِ جُنَادَةَ رضي الله عنه قال: قلتُ: يا رسولَ الله، أيُّ الأعْمالِ أفْضَل؟ قال: «الإِيمانُ بِالله، وَالجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ». قُلْت: أيُّ الرِّقَابِ أفْضَل؟ قال: «أنْفَسُهَا عِنْد أهْلِهَا، وأكثَرُهَا ثَمَناً». قُلْت: فَإِنْ لَمْ أفْعل؟ قال: «تُعينُ صَانِعاً أوْ تَصْنَعُ لأخْرَقَ» قُلْت: يا رسول الله أرَأيتَ إنْ ضَعُفْتُ عَنْ بَعْضِ الْعمل؟ قال: «تَكُفُّ شَرَّكَ عَن النَّاسِ فَإِنَّها صدقةٌ مِنْكَ على نَفسِكَ». [متفقٌ عليه]([۱])
ترجمه: ابوذر، جندب بن جناده رضي الله عنه میگوید: گفتم: ای رسولخدا! چه عملی، بهتر است؟ فرمود: «ایمان به الله و جهاد در راه او». پرسیدم: آزاد کردن چه بردهای بهتر است؟ فرمود: «بردهای که نزد صاحبش، پسندیدهتر و قیمتش، بیشتر باشد». گفتم: اگر توانایی این کار را نداشتم؟ فرمود: «به آدمِ کاربلد و پیشهور کمک کن و کسی را که کاری یاد ندارد، یاری نما».([۲]) پرسیدم: ای رسولخدا! اگر از انجام این کارها نیز ناتوان بودم؟ فرمود: «در حق مردم، بدی نکن؛ و این، خود نیکی و صدقهای بر خودت خواهد بود».
شرح
مؤلف رحمه الله، در این باب حدیثی از ابوذر رضي الله عنه نقل کرده که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: چه عملی، بهتر است؟ فرمود: «ایمان به الله و جهاد در راه او». صحابه رضي الله عنهم همواره از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دربارهی بهترین و برترین کارهای نیک، سؤال میکردند تا به انجام آن بپردازند؛ مانند آیندگان خود نبودند. چون نسلهای پس از صحابه رضي الله عنهم گاه، دربارهی بهترین و برترین کارها، پرسوجو میکنند، اما بدان عمل نمینمایند؛ بر خلاف صحابه رضي الله عنهم که سؤالهایشان، برخاسته از شوق عمل بود. ابنمسعود رضي الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: چه عملی، نزد الله محبوبتر است؟ فرمود: «نمازِ سرِ وقت». پرسید: سپس چه عملی؟ فرمود: «نیکی به پدر و مادر». سؤال کرد: سپس چه عملی؟ رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «جهاد در راه الله».
ابوذر رضي الله عنه نیز از رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم پرسید که کدامین عمل، نزد الله بهتر است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برایش بیان نمود که برترین عمل، نزد الله عزوجل ایمان به او و جهاد در راه اوست. آنگاه ابوذر رضي الله عنه سؤال کرد که آزاد کردن چه بردهای بهتر است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پاسخ داد: «بردهای که نزد صاحبش پسندیدهتر؛ و قیمتش، بیشتر باشد». یعنی بهترین و پرقیمتترین برده نزد صاحبش؛ تنها کسی، چنین بردهای را آزاد میکند که ایمانی قوی دارد.
به عنوان مثال: شخصی، چندین برده دارد؛ در این میان، یکی از بردههایش بهخوبی کار میکند و در عین حال، قیمت بالایی دارد. میگوید: میخواهم یکی از بردههایم را آزاد کنم. میگوییم: بهتر است همین بردهی پرقیمت را آزاد کنی که نزدت از همه پسندیدهتر است. الله متعال، میفرماید:
﴿لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَۚ﴾ [آل عمران: ٩٢]
هرگز به نیکی دست نمییابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید، انفاق کنید.
ابنعمر رضي الله عنهما برای عمل کردن به این آیه، بهترین ثروتش را صدقه میداد. هنگامی که این آیه نازل شد، ابوطلحه رضي الله عنه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: الله متعال، این آیه را نازل کرده است؛ بهترین دارایی من، «بیرحاء» میباشد. بیرحاء، باغی زیبا در نزدیکی مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که آب خوب و گوارایی داشت و گاه، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آنجا میرفت و از آب گوارایش مینوشید. چنین باغی، نزد صاحبش ارزشمند است؛ لذا ابوطلحه رضي الله عنه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد: محبوبترین دارایی من، بیرحاء میباشد و میخواهم آن را برای الله و پیامبرش، صدقه دهم. لذا هرطور که خودتان صلاح میدانید، دربارهاش تصمیم بگیرید. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم ابوطلحه رضي الله عنه را تحسین کرد و فرمود: «این، مالِ سودمندیست؛ این، ثروت سودمندیست». سپس افزود: «نظر من، این است که آن را در میان خویشاوندانت، تقسیم کنی».([۳]) صحابه رضي الله عنهم همگی به سوی کارهای نیک میشتافتند.
ابوذر رضي الله عنه عرض کرد: اگر بردهای نداشتم که آزادش نمایم، چه کنم؟ رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «به آدمِ کاربلد و پیشهور، کمک کن و کسی را که کاری یاد ندارد، یاری رسان»؛ یعنی به دیگران کمک و نیکی نما؛ و این، خود یکی از کارهای نیک بهشمار میرود.
ابوذر رضي الله عنه پرسید: اگر این کار نیز از من ساخته نبود، چه کنم؟ فرمود: «در حق مردم، بدی نکن؛ و این، خود نیکی و صدقهای بر خودت خواهد بود». یعنی اگر نمیتوانی به دیگران خوبی کنی، پس بدی مکن و این، کمترین یا پایینترین حدّ نیکیست که دیگران، از شرّ انسان در امان باشند.
([۱]) صحیح بخاری، ش: ۲۵۱۸؛ و صحیح مسلم، ش: ۸۴.
([۲]) در روایت دیگری به جای واژهی «صانع»، لفظ «ضائع» آمده است؛ لذا مفهوم حدیث، چنین خواهد بود: «دست فقیر و مستمندی را بگیر و کسی را که کاری یاد ندارد، کمک کن». [مترجم]