جمعه 18 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
10 اکتبر 2025

۱۱۲- السادس عشر : عن أبي مسعود عقبة بن عمرو الأنصاري البدري رضي الله عنه قَالَ : لَمَّا نَزَلَتْ آيةُ الصَّدَقَةِ كُنَّا نُحَامِلُ عَلَى ظُهُورِنَا، فَجَاءَ رَجُلٌ فَتَصَدَّقَ بِشَيءٍ كَثيرٍ، فقالوا: مُراءٍ وَجَاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَتَصَدَّقَ بِصَاعٍ فقالُوا : إنَّ اللهَ لَغَنيٌّ عَنْ صَاعِ هَذَا! فَنَزَلَتْ: ﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَيَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٧٩﴾ [التوبة: ٧٩] ؛ [مُتَّفَقٌ عَلَيه]

۱۱۲- السادس عشر : عن أبي مسعود عقبة بن عمرو الأنصاري البدري رضي الله عنه قَالَ : لَمَّا نَزَلَتْ آيةُ الصَّدَقَةِ كُنَّا نُحَامِلُ عَلَى ظُهُورِنَا، فَجَاءَ رَجُلٌ فَتَصَدَّقَ بِشَيءٍ كَثيرٍ، فقالوا: مُراءٍ وَجَاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَتَصَدَّقَ بِصَاعٍ فقالُوا : إنَّ اللهَ لَغَنيٌّ عَنْ صَاعِ هَذَا! فَنَزَلَتْ: ﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَيَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٧٩﴾ [التوبة: ٧٩] ؛ [مُتَّفَقٌ عَلَيه]([۱])

ترجمه: ابومسعود، عقبه بن عمرو انصاری بدری رضي الله عنه می‌گوید: هنگامی که آیه‌ی صدقه نازل شد، ما بر دوش خویش بار می‌کشیدیم و مُزد آن را صدقه می‌دادیم. مردی آمد و مال زیادی صدقه داد؛ منافقان گفتند: ریاکار است. شخصِ دیگری آمد و یک صاع (یک پیمانه خرما) صدقه داد. گفتند: الله، از صدقه‌ی اندک این مرد، بی‌نیاز است. آن‌گاه این آیه نارل شد:

﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَيَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٧٩﴾                               [التوبة: ٧٩]

کسانی که بر آن دسته از مؤمنان که زیاد صدقه می­دهند و نیز بر مؤمنانی که به اندازه­ی توانشان صدقه می­دهند، ایراد می­گیرند و آن‌ها را مسخره می­کنند، بدانند که الله (نیز در مقابل) آنان را مسخره می­کند و عذاب دردناکی در پیش دارند.

شرح

مؤلف رحمه الله، روایتی از ابومسعود، عقبه بن عمرو رضي الله عنه نقل کرده است؛ ابومسعود رضي الله عنه می‌گوید: «زمانی که آیه‌ی صدقه نازل شد…»؛ یعنی آیه‌ای که در آن، به صدقه دادن تشویق شده است. صدقه بدین معناست که انسان به خاطر کسب خشنودی و رضایت الله عزوجل، از مال خویش به فقرا بدهد و علت نام‌گذاری‌اش به صدقه، این است که بیان‌گر صداقت ایمان انسان است. انسان، به مال و ثروت محبت و دل‌بستگی دارد؛ همان‌گونه که الله جل جلاله می‌فرماید:

﴿وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا ٢٠﴾                                                   [الفجر: ٢٠]

و به مال و ثروت، محبت و دل‌بستگی زیادی دارید.

انسان فقط به‌خاطر چیزی که بیش‌تر دوست دارد، از علایق و دل‌بستگی‌های خود می‌گذرد. لذا وقتی انسان، از مال خود به‌خاطر الله عزوجل صدقه می‌دهد، این، دلیلی بر صداقت ایمان اوست.

هنگامی که آیه‌ی صدقه نازل شد، صحابه رضي الله عنهم بی‌درنگ صدقه‌های خود را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌آوردند و این عادت آن بزرگواران بود که پس از نزول هر حکمی، بی‌درنگ بدان عمل می‌کردند و هرگاه آیه‌ای نارل می‌شد که چیزی را ممنوع قرار می‌داد، بلافاصله آن را ترک می‌نمودند. چنان‌که وقتی آیه‌ی حرام بودن شراب نازل شد، تعدادی از صحابه رضي الله عنهم که پیش از نزول این حکم شراب داشتند، ظرف‌های شراب را خالی کردند؛ به‌گونه‌ای که در کوچه‌ها، شراب جاری شده بود.

این، وظیفه‌ی هر مؤمنی‌ست که وقتی حکم الله و پیامبرش به او می‌رسد، بلافاصله بدان عمل کند؛ چه با اجرای دستور الله و رسولش و چه با دوری از آن‌چه که الله عزوجل و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منع کرده‌اند.

صحابه رضي الله عنهم هنگام نزول حکم صدقه نیز به همین منوال عمل کردند و هرکس به‌اندازه‌ی توانش، صدقه‌‌ی خود را نزد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌آورد. منافقان هر کسی را مطابق وضعیتش، مسخره یا سرزنش می‌کردند؛ اگر کسی، چیز زیادی برای صدقه می‌آورد، منافقان می‌گفتند: آدمِ ریاکاری‌ست! و اگر یکی از اصحاب فقیر صدقه‌ی اندکی با خود می‌آورد، می‌گفتند: خداوند، از این صدقه‌ی اندک، بی‌نیاز است! و به‌شیوه‌های مختلف، مؤمنان را به‌ریشخند می‌‌گرفتند. منافقان، همان کسانی هستند که ظاهر و باطن آن‌ها، یکی نیست و بدخواه مسلمانان هستند و همه‌ی فکر و خیالشان، این است که سخنی بگویند که برای مسلمانان، رنج‌آور باشد یا برایشان خیلی لذت‌بخش است که دشنام یا سخن ناشایستی درباره‌ی مسلمانان بشنوند! زیرا به فرموده‌ی الله عزوجل، منافق‌اند و با مسلمانان، کینه و دشمنی دارند. اگر کسی، چیز زیادی برای صدقه می‌آورد، می‌گفتند: ریاکار است و اگر یکی از اصحاب فقیر یا تنگ‌دست، صدقه‌ی اندکی با خود می‌آورد، می‌گفتند: خداوند، از صدقه‌ی اندکش بی‌نیاز است! پس، الله عزوجل این آیه را نازل کرد:

﴿ٱلَّذِينَ يَلۡمِزُونَ ٱلۡمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهۡدَهُمۡ فَيَسۡخَرُونَ مِنۡهُمۡ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنۡهُمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٧٩﴾                               [التوبة: ٧٩]

کسانی که بر آن دسته از مؤمنان که زیاد صدقه می­دهند و نیز بر مؤمنانی که به اندازه­ی توانشان صدقه می­دهند، ایراد می­گیرند و آن‌ها را مسخره می­کنند، بدانند که الله (نیز در مقابل) آنان را مسخره می­کند و عذاب دردناکی در پیش دارند.

لذا درمی‌یابیم که صحابه رضي الله عنهم اشتیاق فراوانی به پیشی گرفتن از یک‌دیگر در کارهای نیک داشتند و بدین منظور با نفس خویش، جهاد می‌کردند.

بدین نکته نیز پی می‌بریم که الله عزوجل مدافع و پشتیبان مؤمنان است؛ همان‌طور که این آیه را در دفاع از مؤمنان در برابر ریشخندها و سرزنش‌‌های منافقان، نازل فرمود.

این روایت، بیان‌گر عمق عداوت و دشمنی شدیدی‌ست که منافقان، نسبت به مؤمنان داشتند و مؤمنان در هیچ حال، از ناسزاگویی آن‌ها درامان نبودند؛ اگر صدقه‌ی زیادی می‌دادند، منافقان، آنان را به ریا و خودنمایی متهم می‌کردند و اگر صدقه‌ی اندکی می‌دادند، باز هم منافقان به سرزنش ایشان می‌پرداختند. گرچه هیچ ربطی به آن‌ها نداشت و فقط به الله عزوجل مربوط می‌شد؛ از این‌رو الله عزوجل سزای این مسخره کردن را داد و به آن‌ها اعلام نمود که عذاب دردناکی در پیش دارند.

ضمن این‌که صدقه، چه کم باشد و چه زیاد، پاداش آن با خداست. الله متعال در کتابش می‌فرماید:

﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨﴾

[الزلزلة: ٧،  ٨]

پس هرکس هم‌وزن ذره‌ای نیکی کند، آن را می‌بیند. و هر کس هم‌وزن ذره‌ای بدی نماید، آن‌را می‌بیند.

رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «إنَّ الإنسانَ إِذا تَصَدَّقَ بِعَدْلِ تَمْرَةٍ مِنْ كَسْبٍ طَيِّبٍ- وَلا يَقْبَلُ اللَّهُ إِلاَّ الطَّيِّبَ- فَإِنَّ اللَّهَ تعَالَی یَأخُذُهَا بِيَمِينِهِ فَيُرَبِّيهَا  كَمَا يُرَبِّي أَحَدُكُمْ فَلُوَّهُ، حَتَّى تَكُونَ مِثْلَ الْجَبَلِ»؛([۲]) یعنی: «هرگاه انسان به‌اندازه‌ی یک خرما از مال حلال صدقه دهد، الله متعال، آن را به دست راست خویش می‌گیرد و آن را چنان پرورش می‌دهد که مثل کوه، بزرگ می‌شود؛ همان‌طور که شما، کره اسب خود را پرورش می‌دهید. و الله، فقط صدقه‌ای را قبول می‌کند که از مال حلال باشد».

یک دانه خرما را با یک کوه مقایسه کنید؛ اصلاً قابل مقایسه نیستند و کوه، خیلی بزرگ‌تر است. هر کار نیکی که انسان انجام دهد- چه کم باشد و چه زیاد- الله متعال، پاداش آن را می‌دهد؛ اما باید دقت کنید که نیت شما، خالص برای الله باشد و خواهان پاداش یا قدردانی از سوی غیر الله نباشید و در عین حال، مطابق سنت رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم عمل کنید.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۱۴۱۵؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۰۱۸.

([۲]) صحیح بخاری، ش: ۱۳۲۱ به‌نقل از ابوهریره رضي الله عنه.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۱۰۵- التاسع: عن ابن مسعودٍ رضي الله عنه قال: صلَّيْت مَعَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم لَيلَةً، فَأَطَالَ الْقِيامَ حتَّى هممْتُ بِأمرِ سُوءٍ! قِیلَ: وَمَا هممْتَ بِهِ؟ قَالَ: هممْتُ أَنْ أجْلِسَ وَأدعَهُ. [متفق عليه]

۱۰۵- التاسع: عن ابن مسعودٍ رضي الله عنه قال: صلَّيْت مَعَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم لَيلَةً، فَأَطَالَ الْقِيامَ حتَّى هممْتُ بِأمرِ سُوءٍ! قِیلَ: وَمَا هممْتَ بِهِ؟ قَالَ: هممْتُ أَنْ أجْلِسَ وَأدعَهُ. [متفق عليه]([۱]) ترجمه: ابن‌مسعود رضي الله عنه می‌گوید: یکی از شب‌ها با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم […]

ادامه مطلب …

۱۱۳- السابَع عشر: عن سعيدِ بنِ عبدِ العزيزِ، عن رَبيعةَ بنِ يزيدَ، عن أَبِي إدريس الخَوْلاَنيِّ، عن أَبِي ذَرٍّ جُنْدُبِ بنِ جُنَادَةَ رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم فيما يَرْوِى عَنِ اللَّهِ تباركَ وتعالى أنه قال: «يا عِبَادِي إِنِّي حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِي وَجَعَلْتُهُ بَيْنَكُمْ مُحَرَّماً فَلاَ تَظالمُوا، يَا عِبَادِي كُلُّكُم ضَالٌّ إِلاَّ مَنْ هَدَيْتُهُ، فَاسْتَهْدُوني أهْدكُمْ، يَا عِبَادي كُلُّكُمْ جائعٌ إِلاَّ منْ أطعمتُه، فاسْتطْعموني أطعمْكم، يا عبادي كُلُّكم عَارٍ إلاَّ منْ كَسَوْتُهُ فَاسْتَكْسُوني أكْسُكُمْ، يَا عِبَادِي إنَّكُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَأَنَا أغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً، فَاسْتَغْفِرُوني أغْفِرْ لَكُمْ، يَا عِبَادِي إِنَّكُمْ لَنْ تَبْلُغُوا ضُرِّي فَتَضُرُّوني، وَلَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِي فَتَنْفَعُوني، يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أوَّلَكُمْ وآخِركُمْ، وَإنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ كَانُوا عَلَى أتقَى قلبِ رجلٍ واحدٍ منكم ما زادَ ذلكَ فِي مُلكي شيئاً، يا عِبَادِي لو أَنَّ أوَّلكم وآخرَكُم وإنسَكُم وجِنَّكمْ كَانوا عَلَى أفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْكُمْ مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِنْ مُلْكِي شَيْئاً، يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أَوَّلَكُمْ وَآخِركُمْ وَإنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ، قَامُوا فِي صَعيدٍ وَاحدٍ، فَسألُوني فَأعْطَيْتُ كُلَّ إنْسانٍ مَسْألَتَهُ، مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِمَّا عِنْدِي إِلاَّ كَمَا َيَنْقُصُ المِخْيَطُ إِذَا أُدْخِلَ البَحْرَ، يَا عِبَادِي إنَّما هِيَ أعْمَالُكُمْ أُحْصِيهَا لَكُمْ، ثُمَّ أوَفِّيكُمْ إيَّاهَا، فَمَنْ وَجَدَ خَيْراً فَلْيَحْمدِ الله، وَمَنْ وَجَدَ غَيْرَ ذَلِكَ فَلاَ يَلُومَنَّ إلاَّ نَفْسَهُ». قَالَ سعيدٌ: كان أبو إدريس إذا حدَّثَ بهذا الحديث جَثَا عَلَى رُكبتيه. [روایت مسلم]

۱۱۳- السابَع عشر: عن سعيدِ بنِ عبدِ العزيزِ، عن رَبيعةَ بنِ يزيدَ، عن أَبِي إدريس الخَوْلاَنيِّ، عن أَبِي ذَرٍّ جُنْدُبِ بنِ جُنَادَةَ رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم فيما يَرْوِى عَنِ اللَّهِ تباركَ وتعالى أنه قال: «يا عِبَادِي إِنِّي حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِي وَجَعَلْتُهُ بَيْنَكُمْ مُحَرَّماً فَلاَ تَظالمُوا، يَا […]

ادامه مطلب …

۹۸- الثالث: عن ابن عباس رضي الله عنهما قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : «نِعْمتانِ مغبونٌ فيهما كثيرٌ مِنَ النَّاسِ: الصِّحَةُ والفراغُ».

۹۸- الثالث: عن ابن عباس رضي الله عنهما قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : «نِعْمتانِ مغبونٌ فيهما كثيرٌ مِنَ النَّاسِ: الصِّحَةُ والفراغُ».([۱]) ترجمه: ابن‌عباس رضي الله عنهما می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «بسیاری از مردم درباره‌ی دو نعمت، زیان می‌بینند (و آن‌گونه که […]

ادامه مطلب …

۱۱۰- الرابع عشر: عن أبي صَفْوانَ عبدِ الله بن بُسْرٍ الأسلَمِيِّ رضي الله عنه قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «خَيْرُ النَّاسِ مَن طالَ عمُرُه وَحَسُنَ عملُه». [ترمذي، روایتش کرده و آن را حسن دانسته است.]

۱۱۰- الرابع عشر: عن أبي صَفْوانَ عبدِ الله بن بُسْرٍ الأسلَمِيِّ رضي الله عنه قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «خَيْرُ النَّاسِ مَن طالَ عمُرُه وَحَسُنَ عملُه». [ترمذي، روایتش کرده و آن را حسن دانسته است.]([۱]) ترجمه: ابوصفوان، عبدالله بن بُسر اسلمی رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه […]

ادامه مطلب …

۱۰۴- الثامن: عن أبي عبد الله حُذَيْفةَ بن اليمانِ رضي الله عنهما قالَ: صَلَّيْتُ مع النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم ذَاتَ ليَْلَةٍ، فَافَتَتَحَ الْبقرة، فقُلْتُ يرْكَعُ عِندَ المائة، ثُمَّ مضى، فَقُلْت يُصلِّي بِهَا في رَكْعةٍ، فَمَضَى. فَقُلْت يَرْكَع بهَا، ثمَّ افْتتَح النِّسَاءَ، فَقَرأَهَا، ثمَّ افْتتح آلَ عِمْرانَ فَقَرَأَهَا، يَقْرُأُ مُتَرَسِّلاً إذَا مرَّ بِآيَةٍ فِيها تَسْبِيحٌ سَبَّحَ، وإِذَا مَرَّ بِسْؤالٍ سَأل، وإذَا مَرَّ بِتَعَوذٍ تَعَوَّذَ، ثم ركع فَجعل يقُول: «سُبحانَ رَبِّيَ الْعظِيمِ» فَكَانَ ركُوعُه نحْوًا مِنْ قِيامِهِ ثُمَّ قَالَ: «سمِع اللَّهُ لِمن حمِدَه، ربَّنا لك الْحمدُ» ثُم قَام قِياماً طوِيلاً قَريباً مِمَّا ركَع، ثُمَّ سَجَدَ فَقالَ: «سبحان رَبِّيَ الأعلَى» فَكَانَ سُجُوده قَرِيباً مِنْ قِيامِهِ. [روایت مسلم]

۱۰۴- الثامن: عن أبي عبد الله حُذَيْفةَ بن اليمانِ رضي الله عنهما قالَ: صَلَّيْتُ مع النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم ذَاتَ ليَْلَةٍ، فَافَتَتَحَ الْبقرة، فقُلْتُ يرْكَعُ عِندَ المائة، ثُمَّ مضى، فَقُلْت يُصلِّي بِهَا في رَكْعةٍ، فَمَضَى. فَقُلْت يَرْكَع بهَا، ثمَّ افْتتَح النِّسَاءَ، فَقَرأَهَا، ثمَّ افْتتح آلَ عِمْرانَ فَقَرَأَهَا، يَقْرُأُ مُتَرَسِّلاً إذَا مرَّ […]

ادامه مطلب …

۱۰۱- الخامس: عن عائشةَ رضي الله عنها أنَّهَا قالَت: «كان رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم إذَا دَخَلَ الْعشْرُ أحيا اللَّيْلَ، وأيقظ أهْلَهُ، وجدَّ وشَدَّ المِئْزَرَ». [متفق عليه]

۱۰۱- الخامس: عن عائشةَ رضي الله عنها أنَّهَا قالَت: «كان رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم إذَا دَخَلَ الْعشْرُ أحيا اللَّيْلَ، وأيقظ أهْلَهُ، وجدَّ وشَدَّ المِئْزَرَ». [متفق عليه]([۱]) ترجمه: عایشه رضي الله عنها می‌گوید: «هنگامی که دهه‌ی پایانی ماه رمضان فرامی‌رسید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شب را به […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه