۱۰۸- الثاني عشر: عن أبي فِراس رَبِيعةَ بنِ كَعْبٍ الأسْلَمِيِّ خادِم رسولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم ومِنْ أَهْلِ الصُّفَّةِ رضي الله عنه قال: كُنْتُ أبيتُ مَعَ رسولِ الله صلی الله علیه و آله و سلم فآتِيهِ بِوَضوئِهِ، وحاجتِهِ فقال: «سلْني». فقُلْت: أسْألُكَ مُرافَقَتَكَ في الجنَّةِ. فقالَ: «أوَ غَيْرَ ذلِك؟». قُلْت: أسْألُكَ مُرافَقَتَكَ في الجنَّةِ. فقالَ: «أوَ غَيْرَ ذلِك؟» قُلْت: هو ذَاك. قال: «فأَعِنِّي على نَفْسِكَ بِكَثْرةِ السجُودِ». [روایت مسلم]([۱])
ترجمه:ابوفراس، ربیعه بن کعب اسلمی رضي الله عنه که خدمتکار رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم و جزو «اهل صُفّه» بود، میگوید: شبها نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میماندم و آب وضو و سایر نیازهایش را فراهم میکردم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: «چیزی از من بخواه». گفتم: میخواهم در بهشت با شما باشم. فرمود: «آیا چیز دیگری نمیخواهی؟» گفتم: میخواهم در بهشت با شما باشم. فرمود: «آیا چیز دیگری نمیخواهی؟» گفتم: همان که عرض کردم. فرمود: «پس با سجدههای زیاد، کمکم کن تا به مقصود خویش برسی».
شرح
مؤلف رحمه الله روایتی از ربیعه بن مالک اسلمی رضي الله عنه روایت کرده است که خدمتکار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود. تعدادی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که غلام نبودند، داوطلبانه به ایشان خدمت میکردند؛ از جمله: ربیعه بن مالک، و ابن مسعود؛ و بدینسان از شرافت خدمت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برخوردار شدند. ربیعه رضي الله عنه جزو «اهل صفه» بود. اهل صُفّه، تعدادی از مهاجران بودند که خانهای در مدینه نداشتند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سکویی در مسجد در اختیارشان گذاشته بود و تعدادشان، گاه به هشتاد نفر میرسید و گاه کمتر از این بودند و صحابه رضي الله عنهم برای آنها غذا و شیر میآوردند و زندگی آنها از محل صدقههای سایر صحابه رضي الله عنهم سپری میشد.
ربیعه بن مالک رضي الله عنه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خدمت میکرد و آبِ وضو و دیگر نیازهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را فراهم میساخت. روزی رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: «از من چیزی بخواه». بدینسان میخواست بهپاس خدمتش، پاداشی به او بدهد. خود، فرموده است: «مَنْ صَنَعَ إلَيْكُمْ مَعْرُوفاً فَكَافِئُوهُ»؛([۲]) انتظار میرفت با شرایطی که ربیعه رضي الله عنه داشت، درخواست مال کند؛ اما نظرش، بلند بود؛ عرض کرد: میخواهم در بهشت با شما باشم. همانطور که در دنیا با شما هستم. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم از او پرسید: آیا چیز دیگری نمیخواهی؟ اما ربیعه رضي الله عنه خواستهی دیگری نداشت و فقط خواهان همراهی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بهشت بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: «پس با سجدههای زیاد، کمکم کن تا به مقصود خویش برسی». همین، به موضوع مجاهدت ربط دارد که مؤلف رحمه الله، این حدیث را در باب مجاهدت ذکر کرده است. کثرت سجده، مستلزم کثرت رکوع است و کثرت رکوع، مستلزم کثرت قیام میباشد؛ زیرا هر رکعت نماز، یک رکوع و دو سجده دارد. البته رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم از آن جهت سجده را بهطور ویژه ذکر فرمود که بهترین حالت نمازگزار بهشمار میرود و زمانی که انسان در حال سجده است، بیش از هر زمان دیگری به پروردگارش نزدیک میباشد؛ گرچه نمازگزار، در حال نماز، چه در قیام باشد و چه در رکوع یا سجده، از هر زمان دیگری به پروردگارش نزدیکتر است.
این، بیانگر فضیلت سجده میباشد. علما اختلاف نظر دارند که آیا طولانی کردن قیام، بهتر است یا طولانی کردن رکوع یا سجده؟
برخی، طولانی کردن قیام را برتر دانستهاند و برخی دیگر، گفتهاند: طولانی کردن رکوع و سجده، افضل است؛ اما صحیحتر از همه، این است که نماز باید متناسب باشد؛ و گرنه، قیام، در اصل، از رکوع و سجده طولانیتر است. ولی بهتر است که متناسب با طولانی کردن قیام، رکوع و سجده را نیز طولانی کنیم و اگر قیام را کوتاه کردیم، رکوع و سجده هم کوتاه باشد.
این حدیث، نشان میدهد که هرچه بیشتر نماز بخوانیم، بهتر است؛ البته جز در اوقاتی که نماز خواندن در آن، ممنوع میباشد. اوقات ممنوع، از این قرار است: از سپیدهدم (پس از نماز صبح) تا بالا آمدن خورشید بهاندازهی یک نیزه؛ هنگام نیمروز تا زمان مایل شدن خورشید و نیز از نماز عصر تا غروب آفتاب. در این سه وقت، خواندن نماز نفل درست نیست؛ مگر آنکه سبب خاصی مانند تحیۀالمسجد یا سنتِ وضو و امثال آن، وجود داشته باشد.
این حدیث، نشان میدهد که بهکار گرفتن انسان آزاد بهعنوان خدمتکار جایز است و ناپسند نیست و امر و نهی به خدمتکار، اشکالی ندارد یا به صاحبخانه (میزبان) میتوان گفت که مثلاً به من آب بده یا فنجانی قهوه؛ و این، اشکالی ندارد؛ زیرا چنین درخواستهایی جزو درخواستهای نکوهیده و ناپسند بهشمار نمیرود؛ بلکه ضرورت پذیرایی از مهمان میباشد و عموم مردم، چنین رویهای دارند.
از این حدیث، چنین برداشت میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این اختیار را ندارد که کسی را وارد بهشت بگرداند و از اینرو برای این شخص، ضمانت نکرد که حتماً خواستهاش را برآورده سازد؛ بلکه به او فرمود: «پس با سجدههای زیاد، کمکم کن تا به مقصود خویش برسی»؛ یعنی به او پیشنهاد کرد که زیاد نماز بخواند تا سفارش او را بکند؛ امید است که پروردگار، او را در بهشت همراه پیامبرش قرار دهد.
([۲]) صحیح لغیره؛ روایت: احمد در مسندش (۲ رحمه الله۶۸)؛ و ابنحبان (۳۴۰۸)؛ و حاکم در المستدرک (۲ رحمه الله۷۳)؛ و ابوداود در سنن خود (۱۶۷۲)؛ و نسائی (۲۵۶۷)؛ رویانی (۴۱۹)؛ عبد بن حمید (۸۰۶) و… از طریق اعمش از مجاهد از ابنعمر رضي الله عنه. البته ابنمدینی و احمد، دربارهی سماع اعمش از مجاهد، سخن گفتهاند؛ اما این حدیث شاهدی از روایت حکم بن عمیر دارد؛ نک: الکبیر طبرانی (۳ رحمه الله۲۱۸) و المجمع هیثمی (۸ رحمه الله۱۸۲) که دربارهاش گفته است: «در سندش، یحیی بن یعلی اسلمی قرار دارد که ضعیف است». این حدیث را میتوانید در صحیح الجامع (۵۹۳۷ و ۶۰۲۱) از آلبانی رحمه الله ببینید.