سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۱۰۰- و مانند روایت پیشین، در صحیحین از مغیره بن شعبه رضي الله عنه روایت شده است.

۹۹- الرابع: عن عائشة رضي الله عنها أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم كَان يقُومُ مِنَ اللَّيْلِ حتَّى تتَفطرَ قَدمَاهُ، فَقُلْتُ لَهُ: لِمْ تصنعُ هذا يا رسولَ‌اللَّهِ، وقدْ غفَرَ الله لَكَ مَا تقدَّمَ مِنْ ذَنبِكَ وما تأخَّرَ؟ قال: «أَفَلاَ أُحِبُّ أَنْ أكُونَ عبْداً شكُوراً؟» [متفقٌ عليه؛ این، لفظ بخاری است.]([۱])

ترجمه: عایشه رضي الله عنها می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شب را به‌اندازه‌ی به عبادت می‌ایستاد که پاهایش ترَک (وَرَم) می‌کرد؛ به ایشان گفتم: ای رسول‌خدا! چرا چنین می‌کنی، حال آن‌که الله، گناهانِ گذشته و آینده‌ات را بخشیده است؟ فرمود: «آیا من، دوست ندارم که بنده‌ای سپاس‌گزار باشم؟»

۱۰۰- و مانند روایت پیشین، در صحیحین از مغیره بن شعبه رضي الله عنه روایت شده است.([۲])

شرح

مؤلف رحمه الله حدیثی از عایشه‌ی صدیقه رضي الله عنها در باب مجاهدت نقل کرده است؛ پیش‌تر بیان کردیم که مجاهدت نفس، یکی از انواع مجاهدت‌هاست؛ بدین‌سان که نفس را به عبادت الله عزوجل و پایداری بر آن وادار کنیم.

مؤلف رحمه الله روایتی از عایشه رضي الله عنها در این باب آورده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شب‌ها به نماز می‌ایستاد تا آن‌که پاهایش وَرَم می‌کرد. مادر مؤمنان از او پرسید: چرا چنین می‌کنی، حال آن‌که الله متعال، گناهان گذشته و آینده‌ات را آمرزیده است؟ فرمود: «آیا دوست ندارم که بنده‌ا‌ی شکرگزار باشم؟»

عایشه و دیگر همسران رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم بیش از هرکسی می‌دانستند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه‌اش چه می‌کند؟ از این‌رو بزرگان صحابه رضي الله عنهم درباره‌ی اعمال و عبادت‌های رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم در خانه‌اش، از همسران ایشان پرس‌وجو می‌کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به‌اندازه‌ی به تهجد (نماز شب) می‌ایستاد که پاهایش وَرَم می‌کرد. الله متعال، در سوره‌ی «مزمل» می‌فرماید:

﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعۡلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدۡنَىٰ مِن ثُلُثَيِ ٱلَّيۡلِ وَنِصۡفَهُۥ وَثُلُثَهُۥ وَطَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ مَعَكَۚ﴾                                                                                            [المزمل: ٢٠]

پروردگارت می‌داند که تو، نزدیک به دو‌سوم شب، و (گاهی) نیمی از شب و یا یک‌سوم آن‌ را (برای عبادت) برمی‌خیزی و نیز گروهی از کسانی که با تو هستند.

لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گاه، بیش‌ترِ شب را به نماز و عبادت می‌ایستاد و گاه نیمی از شب را به عبادت سپری می‌کرد و گاه یک‌سوم آن را؛ زیرا نفس خویش را با عبادت کامل پروردگارش، آرام می‌ساخت و بیش از نیمی از شب و نزدیک به دوسوم آن را در حد توانش، در عبادت و نماز می‌گذراند؛ به‌گونه‌ای که پاهایش تَرَک برمی‌داشت. گاه برخی از اصحاب جوانش رضي الله عنهم با او به نماز می‌ایستادند؛ اما خسته می‌شدند. ابن‌مسعود رضي الله عنه می‌گوید: یکی از شب‌ها با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نماز ایستادم. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به‌قدری قیام را طولانی کرد که تصمیم بدی گرفتم. از او پرسیدند: ای ابوعبدالرحمن! چه تصمیمی گرفتی؟ پاسخ داد: تصمیم گرفتم بنشینم و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تنها بگذارم؛([۳]) یعنی ابن‌مسعود رضي الله عنه توان ایستادن نداشت و نمی‌توانست با رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم هم‌چنان به نماز بایستد. حذیفه بن یمان رضي الله عنه نیز یک شب با رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به نماز ایستاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوره‌ی بقره، نساء و آل‌عمران را که بیش از پنج جزء می‌شود، در یک رکعت خواند. حذیفه رضي الله عنه می‌گوید: هرگاه به آیه‌ی رحمت می‌رسید، درخواست رحمت می‌کرد و هنگامی که به آیه‌ای با موضوع تسبیح و ستایش الله می‌رسید، الله را ستایش می‌نمود و چون به آیه‌ی وعید می‌رسید، به الله پناه می‌برد.

فکرش را بکنید که خواندن بیش از پنج جزء قرآن، بدین شکل، چه همه طول می‌کشد! ضمناً پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عادت داشت که وقتی در نماز شب، قیام را طولانی می‌کرد، رکوع و سجده را نیز به همان نسبت طولانی می‌‌نمود. به عنوان مثال در زمستان که هر شبی دوازده ساعت است، بیش از نیمی از شب، یعنی هفت ساعت را به نماز می‌ایستاد؛ فکرش را بکنید که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن شب‌های طولانی، با آن نمازهای طولانی چه حالی پیدا می‌کرد؟! اما با این حال، با نفس مجاهده می‌فرمود و می‌گفت: «آیا نباید بنده‌ای شکرگزار باشم؟»

لذا درمی‌یابیم که شکر و سپاس الله عزوجل، این است که به اطاعت و بندگی او بپردازیم و انسان هرچه بیش‌تر عبادت کند، شکر و سپاس الله عزوجل را بیش‌تر ادا کرده است. شکر و سپاس، فقط این نیست که انسان به‌زبان بگوید: «الحمدلله» یا «شکر خدا». این، شکر و سپاسِ زبانی‌ست؛ و شکر و سپاس عملی، این است که انسان هرچه می‌تواند به اطاعت و پرستش الله عزوجل بپردازد.

این حدیث، نشان می‌دهد که الله عزوجل همه‌ی گناهان اول و آخِر رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم را بخشیده است؛ از این‌رو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حالی دنیا را وداع گفت که هیچ گناهی با خود نداشت؛ زیرا معصوم و آمرزیده بود.

الله، برخی دیگر از مسلمانان را نیز از چنین فضیلتی برخوردار کرده است؛ مانند اهل «بدر» که بیش از سیصد و ده نفر بودند؛ از آن جمله حاطب بن ابی‌بلتعه رضي الله عنه بود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن ماجرای مشهور، درباره‌ی حاطب و سایر اهل بدر رضي الله عنهم به عمر رضي الله عنه فرمود: «آیا نمی‌دانی که الله، به اهل بدر نظر کرده و فرموده است: هرکاری که می‌خواهید، بکنید؛ همانا من، شما را بخشیده‌ام».([۴]) این، یکی از ویژگی‌های اهل بدر می‌باشد که الله متعال، همه‌ی گناهانی را که از آن‌ها سر زده، بخشیده است؛ وگرنه، حاطب بن ابی‌بلتعه رضي الله عنه مرتکب گناه بزرگی شد؛ ماجرا از این قرار بود که وقتی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم تصمیم به فتح مکه گرفت، حاطب رضي الله عنه نامه‌ای به اهل مکه نوشت و آن‌ها را از تصمیم رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم آگاه ساخت. الله متعال، پیامبرش را از این ماجرا باخبر فرمود. حاطب رضي الله عنه نامه را با یک زن، به مکه فرستاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از طریق وحی از این قضیه اطلاع یافت و علی بن ابی‌طالب رضي الله عنه و شخصی دیگر را فرستاد تا نامه را از آن زن پس بگیرند. آن دو به‌راه افتادند و در سبزه‌زاری به نام «روضه‌ی خاخ» به آن زن رسیدند و دست‌گیرش کردند و به او گفتند: نامه کجاست؟ گفت: نامه‌ای با من نیست. گفتند: به‌خدا سوگند که نه ما دروغ می‌گوییم و نه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما دروغ گفته است؛ نامه را بده و گرنه، تو را برهنه و بازرسی می‌کنیم. آن زن وقتی دید که آن دو جدّی هستند، نامه را بیرون آورد. نامه‌‌ای از حاطب بن ابی‌بلتعه رضي الله عنه به قریش بود که آن‌ها را از تصمیم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باخبر می‌ساخت. نامه را نزد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم بازگرداندند؛ عمر رضي الله عنه که از جدی‌ترین افراد درباره‌ی دین الله عزوجل بود، عرض کرد: ای رسول‌خدا! حاطب، منافق شده و اسرار ما را برای دشمنان ما نوشته است؛ اجازه دهید گردنش را بزنم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «آیا نمی‌دانی که الله، به اهل بدر نظر کرده و فرموده است: هرکاری که می‌خواهید، بکنید؛ همانا من، شما را بخشیده‌ام»؟ حاطب رضي الله عنه جزو اهل بدر بود؛ و گرنه، جُرمش خیلی بزرگ بود.

از این‌رو بر حاکم مسلمانان واجب است که وقتی جاسوسی را دست‌گیر می‌کنند که اسرار و اطلاعات ما را به دشمن مخابره نموده است، اعدامش نماید؛ گرچه مسلمان باشد؛ زیرا جرم و فساد بزرگی مرتکب شده است. به عبارت دیگر، کشتن جاسوسی که اسرار و اطلاعات مسلمانان را به دشمن، مخابره می‌کند- حتی اگر مسلمان باشد- بر حاکم و فرمانروای مسلمانان، واجب است؛ البته چیزی که حاطب بن ابی‌بلتعه رضي الله عنه را از این مجازات نجات داد، این بود که او در شمار اهل بدر، قرار داشت؛ از این‌رو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نفرمود که چون او مسلمان است، نباید اعدامش کرد؛ بلکه فرمود: «آیا نمی‌دانی که الله متعال، به اهل بدر نظر انداخته است»؟

حدیث عایشه رضي الله عنها نشان می‌دهد که پروردگار متعال، گناهان اول و آخِر رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم را بخشیده است؛ همان‌طور که برخی از اصحاب مانند اهل بدر رضي الله عنهم نیز از این فضیلت برخوردار شدند. بر این اساس، برخی از علما گفته‌اند: «هر حدیثی بدین مضمون که هرکس فلان عمل را انجام دهد، گناهان اول و آخرش یا گناهان گذشته و آینده‌اش بخشیده می‌شود، حدیث ضعیفی‌ست»؛([۵]) زیرا این، ویژه‌ی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌باشد. البته روایت‌های صحیحی وجود دارد که به آمرزش گناهان گذشته نوید داده است؛ اما بخشش گناهان آینده، ویژه‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده است. لذا این، ضابطه و قاعده‌ی ارزشمندی برای هر دانش‌جو و پژوهش‌گری‌ست که هرگاه با حدیثی مواجه شد که در آن آمده بود: انجام فلان عمل، بخشش گناهان گذشته و آینده‌ی شخص را در پی دارد، بداند که آن حدیث، صحیح نیست.

حدیث عایشه رضي الله عنها بیان‌گر فضیلت نماز شب و قیام طولانی در تهجد می‌باشد. الله عزوجل کسانی را که شب به نماز می‌ایستند، ستوده و فرموده است:

﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ١٦﴾                                                                                         [السجدة : ١٦]

(شبانگاهان) پهلوهایشان از بسترها دور می‌ماند و با بیم و امید، پروردگارشان را می‌خوانند و از آن‌چه نصیبشان کرده‌ایم، انفاق می‌کنند.

یعنی هنگامی که به گناهان خود می‌نگرند، می‌ترسند و چون به فضل و رحمت الله نگاه می‌کنند، امیدوار می‌شوند. الله عزوجل در ادامه می‌فرماید:

﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧﴾

[السجدة : ١٧]

هیچ‌کس نمی‌داند چه پاداش‌های ارزشمندی که روشنی‌بخش چشم‌ها (و مایه‌ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان، نهفته شده است.

پهلوهایشان از بستر دور می‌ماند، نه به خاطر تماشای تلویزیون یا پاسوربازی و غیبت مردم و دیگر کارهای زشت و بیهوده. آن‌ها بیدار می‌مانند تا با پروردگارشان راز و نیاز کنند و با بیم و امید، او را عبادت و پرستش نمایند. ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ﴾؛ یعنی: «و از آن‌چه نصیبشان کرده‌ایم، انفاق می‌کنند».

﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧﴾

[السجدة : ١٧]

هیچ‌کس نمی‌داند چه پاداش‌های ارزشمندی که روشنی‌بخش چشم‌ها (و مایه‌ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان، نهفته شده است.

این پاداش‌های ارزشمند، در کجا برای آن‌ها فراهم شده است؟ پاسخش در حدیثی قدسی آمده که الله عزوجل فرموده است: «أَعْدَدْتُ لِعِبَادِي الصَّالِحِينَ مَا لا عَيْنٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ»؛([۶]) یعنی: «برای بندگان نیکم، نعمت‌هایی (در بهشت)، فراهم کرده‌ام که هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی، خطور نکرده است». الله متعال، همه‌ی ما را از ساکنان این بهشت‌های پرنعمت بگرداند؛ بی‌گمان او، بخشنده و بزرگوار است.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۴۸۳۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۸۲۰.

([۲]) صحیح بخاری، ش: ۴۸۳۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۸۱۴.

([۳]) صحیح بخاری، ش: ۱۰۶۷ به‌نقل از عبدالله بن مسعود رضي الله عنه.

([۴]) بخاری، ش: (۲۷۸۵، ۲۸۵۱،۴۵۱۱، ۵۷۸۹)؛ و مسلم، ش: ۴۵۵۰ به‌نقل از علی بن ابی‌طالب رضي الله عنه.

([۵]) یعنی غالباً این‌گونه است و گرنه، حدیثی در «صحیح الجامع»، به شماره‌ی (۶۰۸۶) آمده که حسن می‌باشد؛ حدیث، از این قرار است: «مَنْ أَكَلَ طَعَامًا ثُمَّ قَالَ: “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنِي هَذَا الطَّعَامَ، وَرَزَقَنِيهِ مِنْ غَيْرِ حَوْلٍ مِنِّي وَلَا قُوَّةٍ”، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ؛ قَالَ: وَمَنْ لَبِسَ ثَوْبًا فَقَالَ: “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي كَسَانِي هَذَا الثَّوْبَ وَرَزَقَنِيهِ مِنْ غَيْرِ حَوْلٍ مِنِّي، وَلَا قُوَّةٍ”، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ»؛ یعنی: «هرکس پس از خوردن خوراکی، بگوید: [الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنِي هَذَا الطَّعَامَ، وَرَزَقَنِيهِ مِنْ غَيْرِ حَوْلٍ مِنِّي وَلَا قُوَّةٍ] الله، گناهان گذشته‌اش را می‌بخشد. و هر کس، پس از پوشیدن لباس، بگوید: [الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي كَسَانِي هَذَا الثَّوْبَ وَرَزَقَنِيهِ مِنْ غَيْرِ حَوْلٍ مِنِّي، وَلَا قُوَّةٍ] گناهان اول و آخرش بخشیده می‌شود». بنا بر ضوابط اهل سنت و جماعت درباره‌ی نویدها و وعیدهایی که در احادیث آمده است، اگر شخصی عملی انجام دهد که درباره‌اش نویدی وارد شده و در عین حال، مرتکب کاری شود که پیرامونش، وعید یا هشداری وجود دارد، وضعیتش به مشیت الهی بستگی خواهد داشت. لذا کسی نباید به چنین نویدهایی فریفته شود و گمان کند که هر معصیتی که بخواهد، می‌تواند انجام دهد و مجازات نخواهد شد؛ بلکه زیرک، کسی‌ست که از یک‌سو از عذاب الهی می‌ترسد و از سوی دیگر، به رحمت الله، امیدوار است و در عین حال می‌کوشد که اوامر الهی را انجام دهد و از معاصی دوری نماید.

([۶]) صحیح بخاری (۳۰۰۵، ۴۴۰۶، ۴۴۰۷، ۶۹۴۴) و صحیح مسلم (۵۰۵۰، ۵۰۵۱، ۵۰۵۲) به‌نقل از ابوهریره رضي الله عنه.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۱۰۴- الثامن: عن أبي عبد الله حُذَيْفةَ بن اليمانِ رضي الله عنهما قالَ: صَلَّيْتُ مع النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم ذَاتَ ليَْلَةٍ، فَافَتَتَحَ الْبقرة، فقُلْتُ يرْكَعُ عِندَ المائة، ثُمَّ مضى، فَقُلْت يُصلِّي بِهَا في رَكْعةٍ، فَمَضَى. فَقُلْت يَرْكَع بهَا، ثمَّ افْتتَح النِّسَاءَ، فَقَرأَهَا، ثمَّ افْتتح آلَ عِمْرانَ فَقَرَأَهَا، يَقْرُأُ مُتَرَسِّلاً إذَا مرَّ بِآيَةٍ فِيها تَسْبِيحٌ سَبَّحَ، وإِذَا مَرَّ بِسْؤالٍ سَأل، وإذَا مَرَّ بِتَعَوذٍ تَعَوَّذَ، ثم ركع فَجعل يقُول: «سُبحانَ رَبِّيَ الْعظِيمِ» فَكَانَ ركُوعُه نحْوًا مِنْ قِيامِهِ ثُمَّ قَالَ: «سمِع اللَّهُ لِمن حمِدَه، ربَّنا لك الْحمدُ» ثُم قَام قِياماً طوِيلاً قَريباً مِمَّا ركَع، ثُمَّ سَجَدَ فَقالَ: «سبحان رَبِّيَ الأعلَى» فَكَانَ سُجُوده قَرِيباً مِنْ قِيامِهِ. [روایت مسلم]

۱۰۴- الثامن: عن أبي عبد الله حُذَيْفةَ بن اليمانِ رضي الله عنهما قالَ: صَلَّيْتُ مع النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم ذَاتَ ليَْلَةٍ، فَافَتَتَحَ الْبقرة، فقُلْتُ يرْكَعُ عِندَ المائة، ثُمَّ مضى، فَقُلْت يُصلِّي بِهَا في رَكْعةٍ، فَمَضَى. فَقُلْت يَرْكَع بهَا، ثمَّ افْتتَح النِّسَاءَ، فَقَرأَهَا، ثمَّ افْتتح آلَ عِمْرانَ فَقَرَأَهَا، يَقْرُأُ مُتَرَسِّلاً إذَا مرَّ […]

ادامه مطلب …

۱۰۳- السابع: عنه أَنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: «حُجِبتِ النَّارُ بِالشَّهَواتِ، وحُجِبتْ الْجَنَّةُ بَالمكَارِهِ». [متفق عليه؛ در روایتی از مسلم، به جای واژه‌ی «حُفَّت»، «حُجِبتْ» آمده که در معنا، یکی‌ست.]

۱۰۳- السابع: عنه أَنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: «حُجِبتِ النَّارُ بِالشَّهَواتِ، وحُجِبتْ الْجَنَّةُ بَالمكَارِهِ». [متفق عليه؛ در روایتی از مسلم، به جای واژه‌ی «حُفَّت»، «حُجِبتْ» آمده که در معنا، یکی‌ست.]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «دوزخ، در پسِ پرده‌ی […]

ادامه مطلب …

۹۷- الثاني: عن أَنس رضي الله عنه عن النبي صلی الله علیه و آله و سلم فيمَا يرْوِيهِ عنْ ربهِ عزوجل قال: «إِذَا تَقَرَّبَ الْعبْدُ إِليَّ شِبْراً تَقرَّبْتُ إِلَيْهِ ذِراعاً، وإِذَا تقرَّب إِلَيَّ ذراعاً تقرَّبْتُ منه باعاً، وإِذا أَتانِي يَمْشِي أَتيْتُهُ هرْوَلَة». [روایت بخاري]

۹۷- الثاني: عن أَنس رضي الله عنه عن النبي صلی الله علیه و آله و سلم فيمَا يرْوِيهِ عنْ ربهِ عزوجل قال: «إِذَا تَقَرَّبَ الْعبْدُ إِليَّ شِبْراً تَقرَّبْتُ إِلَيْهِ ذِراعاً، وإِذَا تقرَّب إِلَيَّ ذراعاً تقرَّبْتُ منه باعاً، وإِذا أَتانِي يَمْشِي أَتيْتُهُ هرْوَلَة». [روایت بخاري] ([۱]) ترجمه: از انس رضي الله عنه روایت است که پیامبر […]

ادامه مطلب …

۱۰۲- السادس: عن أبي هريرة رضي الله عنه قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «المُؤمِنُ الْقَوِيُّ خيرٌ وَأَحبُّ إِلى اللَّهِ مِنَ المُؤْمِنِ الضَّعِيفِ وفي كُلٍّ خيْرٌ. احْرِصْ عَلَى مَا ينْفَعُكَ، واسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجَزْ. وإنْ أصابَك شيءٌ فلاَ تقلْ: لَوْ أَنِّي فَعلْتُ كانَ كَذَا وَكذَا، وَلَكِنْ قُلْ: قدَّرَ اللَّهُ، ومَا شَاءَ فَعَلَ، فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّيْطَان». [روایت مسلم]

۱۰۲- السادس: عن أبي هريرة رضي الله عنه قال: قال رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «المُؤمِنُ الْقَوِيُّ خيرٌ وَأَحبُّ إِلى اللَّهِ مِنَ المُؤْمِنِ الضَّعِيفِ وفي كُلٍّ خيْرٌ. احْرِصْ عَلَى مَا ينْفَعُكَ، واسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجَزْ. وإنْ أصابَك شيءٌ فلاَ تقلْ: لَوْ أَنِّي فَعلْتُ كانَ كَذَا وَكذَا، وَلَكِنْ قُلْ: قدَّرَ اللَّهُ، ومَا […]

ادامه مطلب …

۹۸- الثالث: عن ابن عباس رضي الله عنهما قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : «نِعْمتانِ مغبونٌ فيهما كثيرٌ مِنَ النَّاسِ: الصِّحَةُ والفراغُ».

۹۸- الثالث: عن ابن عباس رضي الله عنهما قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : «نِعْمتانِ مغبونٌ فيهما كثيرٌ مِنَ النَّاسِ: الصِّحَةُ والفراغُ».([۱]) ترجمه: ابن‌عباس رضي الله عنهما می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «بسیاری از مردم درباره‌ی دو نعمت، زیان می‌بینند (و آن‌گونه که […]

ادامه مطلب …

۱۰۹- الثالث عشر: عن أبي عبد الله ويُقَالُ: أبُو عبْدِ الرَّحمنِ ثَوْبانَ موْلى رسولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: سمِعْتُ رسولَ الله صلی الله علیه و آله و سلم يقول: «عليكَ بِكَثْرةِ السُّجُودِ، فإِنَّك لَنْ تَسْجُدَ للَّهِ سجْدةً إلاَّ رفَعكَ اللَّهُ بِهَا درجةً، وحطَّ عنْكَ بِهَا خَطِيئَةً». [روایت مسلم]

۱۰۹- الثالث عشر: عن أبي عبد الله ويُقَالُ: أبُو عبْدِ الرَّحمنِ ثَوْبانَ موْلى رسولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: سمِعْتُ رسولَ الله صلی الله علیه و آله و سلم يقول: «عليكَ بِكَثْرةِ السُّجُودِ، فإِنَّك لَنْ تَسْجُدَ للَّهِ سجْدةً إلاَّ رفَعكَ اللَّهُ بِهَا درجةً، وحطَّ عنْكَ بِهَا خَطِيئَةً». [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: ابوعبدالله […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه